هویت جنسیتی در اسلام

از ویکی‌جنسیت

هویت در علوم مختلفی مثل فلسفه، زیست شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، حقوق، سیاست و ...کاربرد اصطلاحی دارد و عموما موضوع آن انسان است، مثل هویت زیست شناختی و ژنتیکی، هویت حقوقی، هویت سیاسی، هویت اجتماعی و ... . علاوه بر این ، گاه ممکن است در ذیل یک علم مثل روان شناسی یا سیاست، به تبع نگاه های مختلف که به موضوع خود دارد انواع پرشماری از هویت تعریف شود، مثل هویت جنسی یا هویت جنسیتی، هویت شغلی، هویت سیاسی، هویت حقوقی، هویت ملی، هویت فرهنگی، هویت دینی، و....

این تعدد استعمال و به تبع آن تکثر تعاریف هویت در علوم مختلف، ممکن است این تصور را ایجاد کند که هویت یک مشترک لفظی است. لکن با توجه به تعریف لغوی و فرایند تعاریف ارائه شده می توان به وجه مشترک همه آنها پی برد.

معنای لغوی هویت

از نظر لغوی ، آنچه در پاسخ چیستی یک شی (ما هو؟) عنوان می شود را هویت آن شی گویند. مراد از هویت در این علوم تعریف ، تحدید و میزگذاری با اشاره به نقاط مشترک و تفاوت است با این تفاوت که فرایند میزگذاری در هر علم به تبع موضوع و روش آن علم متفاوت است. به عنوان مثال وقتی در فلسفه از هویت یک چیز بحث می کنیم در حقیقت در صدد هستیم اجزاء مفهومی یا ماهوی شی (جوهر یا عرض) را به گونه ای تعریف کنیم که نشان دهنده وجه تشابه و تمایز شی با دیگر موجودات همگن اوست. مثلا در فلسفه انسان را به حیوان ناطق تعریف می کنند. حیوان اشاره به وجه تشابه و ناطقیت وجه ممیز انسان از دیگر حیوانات را مشخص می کند.

در روانشناسی و روان تحلیل گری، مفهوم هویت (Identity) با واژگانی مثل شخصیت (Personality)، خود(Self,Ego) ، خود پنداره یا خود انگاره (self concept) ، خود ارزیابی (Self Esteem) و امثال آن پیوند خورده است. روان تحلیل گری و روانشناسی به تبع مکاتب مختلفی که دارند در صدد تبیین فرایند تمایزیافتگی «خود انسانی» در فضای روانی، شناختی، رفتاری و امثال آن هستند. همان گونه که زیست شناسان هویت انسان را در مباحث ژنتیکی و فیزیولوژیکی و گاه عصب زیست شناختی جستجو می کنند. مفهوم هویت مد نظر جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی نیز بوده است، با این تفاوت که ایشان سعی می کنند مفهوم هویت را در ارتباط با پایگاه ها و نقش های اجتماعی و در فرایند تعامل با دیگر افراد جامعه تعریف و تبیین نمایند.

بنابراین برای دسترسی به هویت اولا شناخت «تشابه» ها و «تفاوت» ها ضرورت دارد. ثانیا مقتضای استنباط تفاوت ها و شباهت ها، مقایسه گری است. بسته به این که در ذکر تفاوت ها و تشابه ها از مفاهیم ماهوی استفاده کنیم یا از مفاهیم اعتباری و انتزاعی، و بسته به اینکه موضوع علم از علوم توصیفی باشد یا هنجاری، بار معنایی یا ارزشی متفاوتی بر «هویت» تحمیل می شود.

هویت زن در اسلام

منظور از هویت اگر چه ممکن است بی ارتباط با اصطلاح هویت در دیگر علوم نباشد، اما بایستی در فضای دینی معنا شود. منظور از هویت در اینجا اشاره به فرایندی است که در اسلام ، زن تعریف شده و تشخص و تمایز می یابد. همچنین فرایند تعریف و تشخص یابی زن در اسلام با اشاره به تشابه ها و تمایزها و در ضمن مقایسه گری صورت می گیرد. اینکه اسلام طبق چه فرایندی به هویت سازی برای زن پرداخته است و اصالتا زن را در ضمن مقایسه با چه موجوداتی متشخص و متمایز کرده ، مهم است. هویت زن در اسلام می تواند ناظر بر بعد تکوینی و اعتباری، توصیفی و هنجاری باشد. همچنین به لحاظ رهیافت ارزشی (غایت نگری)، هویت زن در اسلام سوگیری ارزشی دارد و می تواند مبنای مقایسه ارزشی قرار گیرد.