واژگان قرآنی حجاب

از ویکی‌جنسیت

ریشه واژه حجاب «حجب» است. از مشتقات این ریشه 8 مورد در قرآن آمده است: آیه 32 سوره ص، آیه 46 سوره اعراف، آیه 5 سوره فصلت، آیه 53 سوره احزاب، آیه 51 سوره شوری، آیه 45 سوره اسراء، آیه 17 سوره مریم و آیه 15 سوره مطففین. در هیچ یک از آیات مذکور منظور حجاب زنان نیست بلکه صرفا به معنای پوشش [۱] و نیز به معنی باز داشتن و ممانعت از دسترسى و رسيدن به چيزى‏ است [۲]

ستر، غطاء، خُمُر و جَلباب واژه های مرتبط با حجاب هستند. [۳] مشتقات از ریشه «ستر» به معنی پرده و پوشش بوده [۴] [۵] و در 3 آیه از قرآن ذکر شده است: آیه 90 سوره کهف، آیه 22 سوره فصلت و آیه 45 سوره اسراء. اما هیچ کدام از این آیات در مفهوم پوشش برای زنان نیستند. همچنین مشتقات از ریشه «غطاء» به معنی پرده و پوشش [۶] [۷] دو بار در قرآن آمده که هیچ کدام از این واژه‌ها نیز در مفهوم حجاب برای زنان نیستند: آیه 101 سوره کهف و آیه 22 سوره ق.

اما دو واژه خُمُر و جَلباب در سوره های نور و احزاب دلیل روشنی بر وجوب حجاب برای زنان هستند: واژه «خُمُر» در آیه 31 سوره نور [۸]: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ... وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ... و به زنان با ايمان بگو: و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند» خِمار (مفرد از خُمُر) به معنای چیزی است برای پوشاندن [۹] که زن‌ها با آن سر خود را می پوشاندند؛ [۱۰] در این آیه خداوند متعال تبیین کرده است که به خانم‌هایی که مومن هستند بگو روسری های (خُمُر) خود که با آن سر خود را پوشانده‌اند را بر گردن خود بیندازند و همزمان سر و سینه خود را بپوشانند[۱۱] و چون از کلمه «لِلْمُؤْمِناتِ» که جمع مونث است، آن هم به طور مطلق استفاده شده پس رعایت حجاب بر تمامی زنهای مومن واجب است.

مشتقات از ریشه جلباب آیه 59 سوره احزاب [۱۲]: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ: اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند». جَلباب همان خمر یا روسری (یا مقنعه) است [۱۳] ولی بزرگتر از آن است که زن آن را روی سر خود گذاشته و مابقی آن را روی گریبان خود می‌اندازد. [۱۴] در اینجا نیز چون کلمات «وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ» به کار برده شده‌ اند پس پوشاندن خود از نامحرمان بر تمام زنان مومنین واجب است.

  • بنابراین رعایت حجاب بر زنان مسلمان و مومن واجب است.

پانویس

  1. الحِجابُ‏: السِّتْرُ: لسان العرب؛ ج‏1؛ ص298.
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن؛ ج‏1؛ ص452.
  3. علیرضا دهقانپور و لیلا اوشلی؛ معناشناسی حجاب در قرآن؛ فصلنامه تخصّصی مطالعات قرآن و حديث سفينه؛ «سال شانزدهم، شماره 64ويژه زن و خانواده»؛ پاییز 1398؛ ص 21 تا 45.
  4. [ستر]: پرده و پوشش. فرهنگ ابجدى الفبايى عربى فارسى: ترجمه كامل المنجد الابجدى؛ متن ص51.
  5. و تَسَتَّرَ أَي تَغَطَّى:‏ لسان العرب؛ ج‏4 ؛ص343.
  6. الْغِطَاءُ: ما تَغَطَّيْتَ‏ به: الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية؛ ج‏6؛ ص2447.
  7. الغِطاءُ: ما غُطِّيَ به:‏ لسان العرب؛ ج‏15؛ ص130.
  8. وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (31) و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين‏] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد(31).
  9. خَمَرْتُ‏ البیتَ أی: سترته؛ كتاب العین؛ ج‏4؛ ص263.
  10. الخمار ما تغطی به المرأَة رأْسها، و جمعه‏ خُمُرٌ و...: لسان العرب؛ ج‏4؛ ص257.
  11. اصل الْخَمْرِ: ستر الشی‏ء، و یقال لما یستر به: خِمَارٌ، لكن‏ الْخِمَارُ صار فی التعارف اسما لما تغطّی به المرأة رأسها، و جمعُهُ‏ خُمُرٌ و... قال تعالى: وَ لْیضْرِبْنَ‏ بِخُمُرِهِنَ‏ عَلى‏ جُیوبِهِنَ‏ [النور/ 31] مفردات ألفاظ القرآن؛ ص 298.
  12. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (59) اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است(59).
  13. الجِلْبابُ‏ الخِمارلسان العرب، ج‏1، ص: 268 و الْجَلابِيبُ‏: القمص و الخمر، الواحد: جِلْبَابٌ‏.مفردات ألفاظ القرآن؛ ص: 198.
  14. الجَلابِيبُ‏ جمع‏ جِلْبَابٍ‏ و هو ثوب واسع أوسع من الخمار و دون الرداء تلويه المرأة على رأسها و تبقي منه ما ترسله على صدرها: مجمع البحرين؛ ج‏2؛ ص 23.

منابع

  • قرآن کریم؛ ترجمه ترجمه فولادوند.
  • ابن منظور، محمّد ابن مکرم؛ لسان العرب؛ ج 1و 2 و 4 و 15 ؛ نشر ادب الحوزه؛ قم؛ 1405ق.
  • فراهیدی، خلیل ابن احمد؛ کتاب العین؛ ج 4؛ چاپ دوّم؛ انتشارات هجرت؛ قم؛ 1409ق.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمّد؛ مفردات ألفاظ القرآن؛ محقّق / مصحّح داوودى، صفوان عدنان؛ چاپ اوّل‏؛ دار القلم- الدار الشامية؛ بيروت- دمشق‏؛ 1412 ق‏.
  • ـــــــــــــــــــــــــــ ؛ راغب اصفهانى، حسين بن محمد؛ ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن‏؛ مترجم: خسروى حسينى، غلامرضا؛ ج1؛ چاپ اول؛ ناشر: مرتضوى؛ تهران؛ 1369 ه. ش‏.
  • جوهرى، اسماعيل بن حماد؛ الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية؛ محقّق و مصحّح عطار، احمد عبد الغفور؛ ج6؛ چاپ اوّل‏؛ ناشر دار العلم للملايين‏؛ بيروت‏؛ 1376 ق.
  • طریحی، فخر الدّین؛ مجمع البحرین؛ ج2؛ چاپ سوّم؛ کتابفروشی مرتضوی؛ تهران؛ 1375ش.