تأثیرات بدحجابی بر خانواده و اجتماع
امنیت فردی و اجتماعی زنان، فلسفۀ حقیقی وجوب حجاب حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی از فلسفههای حقیقی وجوب حجاب در جامعه است. تمایل به جنس زن یکی از خواستههای جدی مردان است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء» [۱] نمایش زیباییها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان دامن می زند و سبب سلب آرامش زنان و امنیت اجتماعی آنان می شود. پوشش زن می تواند از این ناامنی پیش گیری کند. پوشش دینی، پیام عفت، شخصیت و خداترسی زن مسلمان است. در این صورت زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیت و آرامش درونی خود و اجتماع را برقرار خواهد کرد. [۲]
تأثیر بدحجابی بر خانواده
تهدید خانواده
در اسلام، نظام خانواده بسیار مهم تلقی شده است، زیرا در پرتو خانواده است که عواطف و غرایز زن و مرد در کنار هم ارضا میگردد، آرامش آن دو تامین میشود، مکمل یکدیگر بوده و در تامین و تکمیل حیات مادی و معنوی یار و مددکار هم خواهند بود و در فضای آکنده از معنویت و محبت و احترام متقابل به شخصیت حقوقی و حقیقی یکدیگر، به تولید و تربیت فرزندان پاک و شایسته اقدام میکنند. محیط خانواده درصورتی چنین خواهد بود که پایه آن، محبت و عشق زوجین باشد.
پایه و رکن عشق راستین میان زوجین، صفات پسندیده و اخلاق انسانی و ارزشهای معنوی است که در محیط پاک و سالم و به دور از هوسها و شهوات نامشروع و در فضایی سرشار از معنویت، عفت و حیا رشد میکند، چرا که سلامت و امنیت روانی افراد در چنین محیطی تضمین شده و موجبات تعالی فکری و شکوفا شدن استعدادهای اخلاقی و معنوی فراهم میگردد. براین اساس جامعهای که زنان به خودآرایی و نمایش اندامهای تحریک آمیز خود میپردازند، پیروی از هوا وهوس و گرایش به شهوات در آن افزایش مییابد و ارزشهای دینی و معنوی که تنها عامل انسانیت و بالندگی فضایل اخلاقی و در نتیجه عشق واقعی است از بین رفته و یا کمرنگ میشود و به این ترتیب، فضایل پسندیده در افراد جامعه و خود زنان و همسران حال یا آینده آنان رشد نکرده بلکه صفات ناشایست در آنها افزایش مییابد؛ در نتیجه با تزلزل پایه عشق و محبت، محبوبیت اجتماعی و مقام معشوق بودن زنان در خانواده سقوط میکند و به عنوان بازیچه و وسیله ارضای شهوات برای مردان درمیآیند، مگر زنان عفیف و باحجاب که از همسران عفیف، غیور و مومن برخوردارند.
از پیآمدهای زیانبار رعایت نکردن عفاف در حجاب، طلاق و جدایی زن و شوهر و از هم پاشیدن نظام خانواده است. موضوع طلاق از جهات و عوامل گوناگون قابل بررسی است و غالبا ریشه آن به طور عمده، حرمت ننهادن زنان به خویشتن در اثر فاصله گرفتن از پوشش خداپسندانه و درنتیجه آسیب دیدن عفت عمومی و اخلاق فردی واجتماعی است.
گرایش مردان به چند همسری
در نتیجهی روابط نامشروع، که خود عامل ازدواج نکردن یا تاخیر ازدواج پسران جوان و به تبع آن بیوه شدن یا تاخیر ازدواج دختران جوان است شیوع مییابد، بنیان خانوادهها از هم پاشیده و آسیبهای غیرقابل جبران برزنان، همسران، فرزندان و جامعه وارد میشود، لذا در این گونه موقعیتها تعدد همسر لازم میباشد. اما بحث در ازدواجهای غیر منطقی و غیرضروری است که بدون تردید، علت آن هوسبازی و شهوترانی است، اما نباید فراموش کرد که غالبا منشا چنین ازدواجهایی جلوه گری و پوششهای تحریک آمیز زنان است؛ به عبارتی بدحجابی و خودنمایی زنان با تحریک پذیری و ایجاد شهوت و هوس در مردان ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد، امکان ندارد تحریک جنسی در جامعه باشد، اما در مردان عادی جامعه که از کنترل چشم و تقوای کافی برخوردار نیستند، هوس و میل به کامجویی ایجاد نکند و همین هوس و میلهاست که در مردان تک همسر گرایش به ازدواج مجدد را پدید میآورد، زیرا چنین مردانی با دلداگی و مجذوب شدن به جاذبههای آشکار زنان، اندک اندک به ازدواج با آنها تمایل نشان میدهند که باکاهش محبوبیت همسر قبلی ملازم و همراه است و یا چه بسا محبت او را از دل خارج نموده و تنها به همسر جدید خود میاندیشد و دل میبندد. بنابراین با نگاه محققانه و آماری به دست میآید که خودآرایی و بدحجابی به زبان خود اینگونه زنان و سایر زنان جامعه تمام میشود، اما متاسفانه این زنان غافلند که سلامت و پاکی جامعه از مظاهر فساد و شهوت انگیز آنان، عامل مهمی در استمرار معشوقیت زن و زندگی تک همسری است.
تضعیف غیرت دینی و ناموسی
غیرت از فضیلتهای الهی و انسانی است که همواره حافظ و نگاهبان ناموس خداوند دین و آیین او و ناموس انسان و جامعه در برابر ضد ارزشها و عوامل انحرافزا میباشد که نتیجه آن تامین و استمرار شرف انسانی و امنیت اجتماعی و نسل پاک بوده و منشا فطری و آسمانی دارد. بیماری بیحجابی و بدحجابی، با بیماری یا ضعف غیرت، رابطه و تاثیر متقابل دارد؛ یعنی از یک طرف دوری زنان از لباس حیا به غیرت مردان، بهویژه نسل نوخاسته ضربه میزند و از طرف دیگر از علتها و ریشههای عمده این بیماری خطرناک و فاجعهآفرین، نبود یاضعف غیرت و عفت پدران یا شوهران است که در پیشگاه خداوند مسئول خواهند بود و درگناهانی که دختران یا همسران خودنمای آنها در اینباره مرتکب میشوند سهیم خواهند بود و عاقبت، نتیجه وخیم آن را خواهند دید.
ایجاد اختلالهای روانی
بیماریهای روحی و اختلالهای روانی و عصبی ناشی از چند عامل است که ریشه عمده آنها را باید در جامعه هوسآلود و خودنمایی زنان جست و جو کرد.
الف- محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی: انسانهای عادی بهویژه کودکان و نوجوانان وقتی مشاهده میکنند که هم سن و سالان آنان از امکانات فراوان و تغذیه مناسب و مورد نیازشان برخوردارند، در حالیکه خود از آن همه محروماند، دچار احساس محرومیت و اختلالهای روانی، مانند احساس حقارت، افسردگی، اضطراب و عوارض ناشی از آنها خواهند شد. که این مشکلات در خصوص مسئله مورد نظر ما هم همینگونه است.
ب- عدم تامین نیازهای عالی روحی: کشاندن افراد به سمت شهوات و تمایلات غیرمعقول نفسانی از طریق تحریکات جنسی زنان و امثال آن، موجب بیاعتنایی و یا کمتوجهی به نیازهای باطنی و روحی میشود؛ به همین دلیل بیماری خودفراموشی وازخود بیگانگی از شایعترین بیماریهای روحی است که اکثر افراد بشر دچار آن هستند و عمده اختلالها و بیماریهای روانی و مشکلات جوامع بشری ناشی از آن است.
ج- شهوتطلبی افراطی و غیرقابل کنترل: غریزه جنسی از نظر حرارت جسمی ظرفیت محدودی دارد، چرا که ظرفیت خود بدن که کانون غرایز و تمایلات شهوی و جسمانی است محدود میباشد و اشباع آن نیازش را برطرف و رغبتش را زایل میکند و غریزه تسکین مییابد. به همین دلیل غریزه جنسی با یک همسر ارضا میگردد اما از نظر روحی ممکن است به صورت عطش نفسانی درآید و گنجایش نامحدود و ارضا ناشدنی پیدا کند. در این حالت غریزه، تنوع طلب شده و خوراکهای متنوع و بیشتری طلب میکند، از یک خوراک شهوی سیرشده، متوجه دیگری میگردد. در عین حال که وسیله تامین شهوت را در اختیار دارد، چشم به راه و اسیر خوراکهای شهوانی دیگر است و هرگز سیر نشده و بسان جهنم فریاد افزون طلبی و هل من مزید آن بلند است.
د- احساس محرومیت و فشار غریزه: نظر به این که غریزه جنسی نیرومندترین غریزه آدمی است و همچون مخزن آماده انفجاری است که در صورت بیاحتیاطی حتی با یک جرقه آتش شعلهور شده، میسوزد و میسوزاند، لذا تحریک غریزه جنسی نوجوانان و جوانان بدون همسر و ایجاد تمنای شهوت در وجود آنها به سبب کشف حجاب و عدم پوشش مناسب معقول و مشروع و در عین حال توانایی نداشتن آنان برتامین و اشباع به موقع آن از راه ازدواج، سبب میشود آرامش غریزی و تعادلی روانی آنان از بین برود و در اثر فشارهای غریزی و عصبی و روانی و احساس محرومیت، مبتلا به اختلالهای روانی و عوارض نامطلوب جسمانی شوند.
سلب امنیت زنان
امنیت جنسی، جانی و آبرویی زنان در جامعه از مهمترین نیازهای اجتماعی آنان است. این امنیت با توجه به ویژگیهای خاص آنان چه از بعد جاذبههای جنسی، جسمی و رفتاری که خداوند برای تحقق و تداوم مقام معشوقه بودن در خانواده به آنان ارزانی داشته و چه از جهت ضعف جسمانی در مقایسه با مردان که آن هم ناشی از لطافت و جمال آنهاست، از اهمیت بسیاری برخوردار است. خداوند هم به زن حیا، اشتیاق به عفت، پاکدامنی و پوشش را داده، و عفاف برای او سرمایه عظیمی است که در پرتو آن، احساس شخصیت و ارزشمندی میکند. از نگاه روانشناختی و تجربه ثابت شده است کحه تحریکپذیری دیداری مردان از زنان بیشتر است، از همین رو در جامعهای که زنان با زیرپاگذاشتن حکم فطرت و شریعت، زینت ها و اندام خود را در معرض نمایش قرار میدهند، مردان به ویژه جوانان با مشاهده آنان دچار فشارهای روانی و غریزی میشوند و جرات تجاوز به حریم زنان را مییابند و برای تخلیه فشار انرژی غریزی، دست به اغفال و فریب یا ربودن آنان میزنند و پس از اطفای آتش شهوت چه بسا آنان را از نعمت حیات محروم سازند تا رد پایی برجای نگذارند.
شیوع انحرافات جنسی
انواع انحرافات جنسی
الف- خودارضایی: جوانان و نوجوانان در اثر فشار غریزه جنسی حاصل از تحریکات جنسی زنان، به این عمل نکبتبار که آسانترین و سریعترین شیوه ارضای غریزه و تحصیل لذت کاذب است روی میآورند که این خود سبب انواع بیماریهای اخلاقی، روانی، عصبی و جسمانی میشود.
ب- هم جنس گرایی: در نتیجه عدم دسترسی به جنس مخالف، افرادی که غریزه جنسیشان برافروخته شده سعی میکنند از راه همجنس خود که در دسترس است به اطفای آن بپردازد که این خود سبب بیماری های بسیاری میشود.
ج- زنا: کشش و جاذبه ای که در سایه غریزه جنسی زن و مرد به سوی یکدیگر وجود دارد، از حکمت های خداست اما نه به هرروشی و به هر قیمتی. زنا گذشته از فساد اخلاقی، باعث نابودی و ریشه کنی نسل صالح میگردد. افراد برای ارضای غریزه خود از این راه استفاده میکنند و دیگر میل به ازدواج نیز کاهش مییابد. همچین این انحراف جنسی سبب بروز بیماری های تناسلی و شیوع امراض جسمی روانی متعدد میگردد.
عامل نزول بلا
خداوند جامعهای که از اطاعت سربرتافته و به عصیان و سرکشی از دستورهای الهی رویآورده را گاهی دچار برخی بلاها و مصیبتها میکند؛ مانند زلزله، سیل، طوفان، ناامنی، قتل و غارت، بیماری و ...تا شاید از خواب غفلت بیدارشده، از ذلت معصیت و گناه به عزت طاعت و بندگی رو کنند و یا اگر قربانی چنین حوادثی شدهاند از گناهان پاک شوند.
قتل انسانیت به واسطه بدحجابی زنان
اگر به واسطه بدحجابی زنی، حتی یک نفسر به فساد و انحراف جنسی کشیده شود، گویا تمام انسانها را گمراه کرده است، چه رسد به اینکه عده زیادی از جوانان و مردان را منحرف کند و به اصطلاح کشتار انسانیت راه اندازد. در این صورت تنها خدا میداند که چه جرم و گناهان عظیمی مرتکب شده و چه عذابهایی منتظر اوست.
پانویس
منبع
- کتاب: آسیب شناسی شخصیت زن، نویسنده:محمد رضا کوهی، قم، ناشر: انتشارات پارسایان، نوبت چاپ: چاپ اول/ 1383.