چیستی خشونت و ظلم به زن در اندیشه‌ آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت

«زن در ﻫﻤﻪي ﺟﻮاﻣﻊ ـ از ﺟﻤﻠﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ي ﻣﺎ ـ دﭼﺎر ﺳﺘﻢ و دﭼﺎر ﻛﻤﺒﻮدﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ او ﺗﺤﻤﻴﻞمیشود اما اﻳﻦ ﻛﻤﺒﻮد، ﻛﻤﺒﻮد آزادي ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺑﻰﺑﻨﺪوﺑﺎري ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ ﻛﻤﺒﻮد، ﻛﻤﺒﻮد ﻣﻴﺪاﻧﻬﺎ و ﻓﺮﺻﺘﻬﺎ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ و ﺗﺮﺑﻴﺖ واﺧﻼق و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻰ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎﺳﺖ؛ اﻳﻦرا ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ و ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮد. اﻳﻦ ﻫﻤﺎن ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ اﺳﻼم ﺑﺮ روي آن ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ. » [۱]

انواع

فردی

عدم فرصت تهذیب اخلاقی

نوعی ظلم وجود دارد که از باور‌ها و سلیقه‌ی فردی افراد ناشی می‌شود و گاه از انتظارات دیگران نسبت به فرد:«اﮔﺮ ﺷﺮاﻳﻂ ﻃﻮري ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ زن ﻓﺮﺻﺖ ﭘﻴﺪا ﻧﻜﻨﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ زﻳﺎدي ﻛﺎر و ﻓﺸﺎر ﻛﺎرﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﺑﻪ اﺧﻼق ﺧﻮد، ﺑﻪ دﻳﻦ ﺧﻮد،ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﻮد ﺑﺮﺳﺪ، اﻳﻦ ﻇﻠﻢ اﺳﺖ.» [۲]

عدم حق تملک

حق تملیک علاوه بر قانون نیازمند فرهنگ‌سازی در جامعه نیز می‌باشد چراکه همه‌ی موانع ساختاری نبوده و سنت‌های متعارف بیش‌از آن بر عملکرد افراد موثر است«اﮔﺮ زن اﻣﻜﺎن ﭘﻴﺪا نکند ﻛﻪ از ﻣﺎﻳﻤﻠﻚ ﺧﻮد ﺑﻄﻮر ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﺑﺎ اراده ي ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﺪ، اﻳﻦ ﻇﻠﻢ اﺳﺖ.» [۳]

عدم فرصت شکوفایی استعداد

توجه به استعداد افراد در نظام آموزشی؛ مهم‌ترین گام در برطرف ساختن این نوع ستم در جامعه است:«اﮔﺮ زن اﺳﺘﻌﺪادي داردـﻣﺜﻼً اﺳﺘﻌﺪاد ﻋﻠﻤﻰ دارد، اﺳﺘﻌﺪاد ﺑﺮاي اﺧﺘﺮاﻋﺎت و اﻛﺘﺸﺎﻓﺎت دارد، اﺳﺘﻌﺪاد ﺳﻴﺎﺳﻰ دارد، اﺳﺘﻌﺪاد ﻛﺎرﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ دارد-اما ﻧﻤﻴﮕﺬارﻧﺪ از اﻳﻦ اﺳﺘﻌﺪاد اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻜﻨﺪ و آن اﺳﺘﻌﺪاد ﺷﻜﻮﻓﺎ ﺑﺸﻮد، ﻇﻠﻢ اﺳﺖ.ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﻧﻮاع ﻇﻠﻢ در ﺟﺎﻣﻌﻪ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻛﻪ اﻳﻦ ﻇﻠﻤﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪﺑﺮداﺷﺘﻪ ﺑﺸﻮد.» [۴]

خانوادگی

«رشد معرفتی» زن که او را ملتفت جایگاه حقیقی خویش گرداند در کنار وضع و اصلاح قوانین می‌تواند مهم‌ترین نوع ظلم به جامعه‌ی زنان را از میان بردارد:« ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺑﺎﻧﻮان، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺸﻜﻞ درون ﺧﺎﻧﻮاده و ﻋﺎﺋﻠﻪ اﺳﺖ؛آﻧﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در ﻣﻮاردي ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎﻧﻮي ﻣﺴﻠﻤﺎن، ﺷﺄن و حق ﺑﺎﻧﻮيﻣﺴﻠﻤﺎن ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮد! ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻮاﻃﻒ ﺟﻮﺷﺎن زﻧﺎﻧﻪ ﺑﺎﻧﻮي ﻣﺴﻠﻤﺎن، آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺣﻖّ و ﺷﺄن اوﺳﺖ، از او درﻳﻎ ﻣﻴﺸﻮد! اﻳﻦ را ﺑﺎﻳﺪ اﺻﻼح ﻛﺮد؛ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ رﺳﻴﺪﮔﻰ ﻛﺮد.ﻣﻦ ﺑﺎرﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪام ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻰ از اﻳﻦ ﻛﺎر، ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ي ﻗﺎﻧﻮنﮔﺬاران اﺳﺖ.ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻢ دﻳﮕﺮي ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ي ﺧﻮد زﻧﺎن اﺳﺖ. اولا ﺑﺎ ﺗﺤﺼﻴﻼت، ﺑﺎ ﻛﺴﺐ ﻣﻌﺎرف دﻳﻦ و ﻋﻠﻢ ﻓﻘﻂ ﻫﻢ ﺗﺤﺼﻴﻼت رﺳﻤﻰ ﻣﻄﺮح ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ ﻛﺘﺎب و ﺑﺎ ﻣﻌﺎرف آﺷﻨﺎ ﺑﻮدن و ﺑﺎ ﻛﺘﺎب اﻧﺲ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻣﻜﺎن دارد و ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه‌اي ﻫﻢ ﺑﺮ اﺛﺮ آﮔﺎﻫﻰ از آن ﺣﻘﻮﻗﻰ ﻛﻪ اﺳﻼم ﺑﺮاي زن ﻣﺴﻠﻤﺎن و ﺑﺮاي زن در ﺧﺎﻧﻮاده ﻗﺮار داده اﺳﺖ. اﮔﺮ از اﻳﻦ راﻫﻰ ﻛﻪ اﻧﮕﺸﺖ اﺷﺎره ي اﺳﻼم ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﻣﻴﻜﻨﺪ، اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺸﻮد و آن راه ﭘﻴﻤﻮده ﺑﺸﻮد، ﻳﻘﻴﻨﺎً آن ﺳﺘﻤﻰ ﻛﻪ در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦدر ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﺮ زن ﻣﻴﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ،ﺧﺒﺮي ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ و از ﺑﻴﻦ ﺧﻮاﻫﺪ رﻓﺖ.» [۵]«حیات جمعی خانواده» مترادف با «سپهر خصوصی» است. مفهومی که بر جمع‌بودن تاکید و از ظرفیت آن بهره‌مند است. موقعیتی که مسئولیت‌هایی را برجسته و یادآور می‌گردد:«ﻧﮕﺎه اﺳﻼم ﺑﻪ زن - ﺑﻪ ﺣﻴﺚ ﺟﻨﺲ - ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻓﻮق اﻟﻌﺎده ﻣﺘﻌﺎﻟﻰ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺧﻴﻠﻰ از اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮان، ﻧﺎﺷﻰ اﺳﺖ از ﻣﺸﻜﻼت ﺣﻴﺎت ﺟﻤﻌﻰ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﻪ ﺣﻴﺜﻰ ﻛﻪ زن در آن ﻣﺤﻮر اﺳﺖ. ﻣﺎ ﺧﻸﻫﺎي ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ و ﻋﺎدﺗﻰ و ﺳﻨّﺘﻰِ ﻋﺠﻴﺐ و ﻓﺮاواﻧﻰ دارﻳﻢ. ﮔﺎﻫﻰ اوﻗﺎت ﺧﺎﻧﻤﻬﺎﻳﻰ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻤﺎس ﻣﻴﮕﻴﺮﻧﺪ - ﻳﺎ از ﻣﺠﻠﺲ، ﻳﺎ از ﺣﻮزه، ﻳﺎ از ﻣﺮاﺟﻌﺎت ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﺮدﻣﻰ، ﻳﺎ از ﻣﺮاﻛﺰ دﻳﮕﺮ - و ﻣﺸﻜﻼﺗﺸﺎن را ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ؛ اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼت ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻴﺸﻮد ﺑﻪ ﻣﺸﻜﻼت داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻮاده.» [۶]

ازدواج

معلقه بودن

بخشی از ستم «معلقه بودن» به باور‌ها و عادت‌های جامعه‌ی زنان بر‌می‌گردد و برخی به فرهنگ و سنت‌ها. آنچه مسلم است ضرورت رسیدگی به این حق است چراکه آسیب‌های این موضوع ناخواسته در نسل‌های آتی و جامعه‌ی کنونی ساری و جاری خواهد شد:«ﻳﻜﻰ از ﺧﺎﻧﻤﻬﺎي ﻣﺤﺘﺮم و مطلع ﺑﻪ ﺑﻨﺪه ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ در اﻳﻦ اﺳﺘﺎن(سیستان و بلوچستان) زﻧﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻣﺼﺪاق »ﺗﺬروﻫﺎ کالمعلقه« ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺴﻴﺎرﻧﺪ. در ﻗﺮآن ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﺪ ﻛﻪ: »فلا تمیلوا ﻛﻞ_ المیل فتذروها کالمعلقه( سوره نساءآیه129)«؛ زن را ﻣﻴﺎﻧﻪي زوﺟﻴﺖ و ﺑﻴﻨﻮﻧﺖ ﻧﮕﺬارﻳﺪ؛ زﻧﻰﻛﻪ ﻧﻪ او را رﻫﺎ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، ﻧﻪ وﻇﺎﻳﻒ زوﺟﻴﺖ را - از ﻣﻌﺎﺷﺮﺗﻬﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن؛رﺳﻴﺪﮔﻰ، وﻇﺎﻳﻔﻰ ﻛﻪ ﺑﺮاي او ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎم ﮔﻴﺮد - ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ او اﻧﺠﺎم ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ؛ اﻳﻦ معلقه اﺳﺖ. اﻳﻨﺠﺎ ﺗﻌﺪّد زوﺟﺎت راﻳﺞ اﺳﺖ: »ﻧﻮ ﻛﻪ آﻣﺪ ﺑﻪ ﺑﺎزار«، ﺑﻪﻗﻮل ﻣﻌﺮوف: »ﻛﻬﻨﻪ ﺷﻮد معلق!«؛ ﺣﺎﻻ وﻟﻮ دل آزار ﻫﻢ ﻧﺸﻮد. اﻳﻦ ﻧﻬﻰ ﺻﺮﻳﺢ ﻗﺮآﻧﻰ اﺳﺖ: »»فلا تمیلوا ﻛﻞ_ المیل فتذروها کالمعلقه «؛ ﺣﺮام اﺳﺖ. در ﺑﺎبﺗﻌﺪّد زوﺟﺎت ﻫﻢ ﺣﺮف زﻳﺎد اﺳﺖ و ﻧﻤﻴﺨﻮاﻫﻴﻢ وارد آن ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺷﻮﻳﻢ. آﻳﻪيﻗﺮآن ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﺪ(( فان خفتم الا تعدلوا فواحده ))(نساءآیه 3) اﮔﺮﺗﺮﺳﻴﺪﻳﺪ ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﮔﺮﻋﺪاﻟﺖ ﻧﻜﺮدﻳﺪ ﻛﻪ ﻋﺪاﻟﺖ ﻧﻜﻨﻴﺪ،ﻳﻜﻰاﺧﺘﻴﺎرﻛﻨﻴﺪ؛ﺑﻴﺸﺘرﺣﻖّﻧﺪارﻳﺪ.آﻳﻪيدﻳﮕﺮ میفرماید: »و لن تستعدلوا ان تعدلوا بین النساء)) (ﻧﺴﺎء، آﻳﻪى ١٢٩)یعنی درﻣﺤﺒﺖ ((فلا تمیلوا ﻛﻞ_ المیل فتذروها کالمعلقه.))( ﻧﺴﺎء، آﻳﻪى ١٢٩) ﺷﻌﺮا، ﮔﻮﻳﻨﺪﮔﺎن، ﻣﺤﻘّﻘﺎن، اﺳﺎﺗﻴﺪ داﻧﺸﮕﺎه و ﻋﻠﻤﺎي ﻣﺤﺘﺮم، اﻳﻦ را ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻛﻨﻴﺪ.» [۷]

عدم رضایت در ازدواج

در اسلام در موضوع ازدواج «ارده‌ی زن» اصل است و هر آنچه غیر از او «خارج از شرع» تلقی می‌شود. موضوعی که باید زمینه‌های آن را فراهم ساخت و با فرهنگ‌سازی و حمایت قانونی، به آن مقبولیت و مشروعیت بخشید:«یعنی حتی برادران زن، پدر زن - حالا خویشاوندان دورتر که جای خود دارند. اگر بخواهند بر او تحمیل کنند که تو حتما باید با این شخص ازدواج کنی، نمیتوانند و چنین حقی را ندارند. این، نظر اسلام است. البته در جامعه ی اسلامی، در طول زمان، عادات جاهلی و غلط بوده است؛ الان هم در بعضی از کشورها هست و در کشور خود ما هم در بعضی از جاها - مثل مناطقی از شهرهای مرکزی کشور، مناطقی در خوزستان و جاهای دیگر - عادات غلطی وجود دارد. فرض بفرمایید - آنطوری که اطلاع دارم - در بعضی از عشایر، پسر عموی هر دختری حق دارد که در مورد ازدواج آن دختر، اظهار نظر بکند؟ این، غلط است. اسلام، چنین اجازه ای را به هیچکس نمیدهد. آنچه را که مسلمانان جاهل انجام میدهند، کسی نباید به حساب اسلام بگذارد. اینها عادات جاهلی است. مسلمانان جاهل، با تکیه‌ی بر آداب و عادات جاهلیت، کارهایی را انجام میدهند که ربطی به اسلام و احکام نورانی آن ندارد. اگر کسی دختری را مجبور کند که باید با پسر عمویت ازدواج کنی، کار خلاف کرده است. اگر کسی بعنوان اینکه پسر عموی دختری است، به خودش حق بدهد که او را از ازدواج کردن نهی کند و بگوید با من ازدواج نکردی، پس من اجازه ی ازدواج به تو نمیدهم، این پسر عمو و هر کس که به او کمک کند، فعل حرام خلاف شرع کرده است. اینها، خلاف شرع بين است. هیچ کس از فقهای اسلام، در این مورد اختلاف نظر ندارند. اگر فرض کنیم کسی از قبیله ای، برای اینکه اختلافات خود را با قبیله‌ی دیگر حل کند - فرض کنید دعوا و اختلاف و خونریزی بوده است - حل این اختلاف و فصل این نزاع را به این قرار بدهد که دختری را از قبیله به آن قبیله بدهند؛ بدون اینکه از خود دختر اجازه بگیرند، این کار خلاف شرع است. حالا یک وقت از خود دختر اجازه میگیرند، البته اشکالی ندارد. دختری است، خودش مایل است و حرفی ندارد که با جوانی از قبیلهی دیگر ازدواج کند که ضمنا با این ازدواج، اختلاف و نزاع هم از بین برود. این، ایراد و مانعی ندارد؛ اهلا و سهلا. اما اگر بخواهند دختری را به این کار مجبور بکنند، این کار، خلاف شرع و خلاف احکام اسلامی است. احکام اسلام در انتخاب همسر، از اول تشکیل خانواده، در جهت کمک به زنان است. چون بعضی از مردان، نسبت به زنان زورگویی و ظلم و تعدی میکردند، اسلام در مقابل این ظلم و تعدی ایستاده است.» [۸]مشابهت و تمثیل وضع بعد از انقلاب با زمان بعثت نبی اکرم این فرصت را به دست خواهد داد که وضع موجود را به‌پای جاهلیت گذاشت نه نظر اسلام. آنچه امروز به آن نیازمند زیر سوال بردن ضعف‌ها با قیاس با نظرات اسلام است که عزم راسخ و باور عمیق را می‌طلبد:« ﻣﻦ ﺷﻨﻴﺪه ام ﻛﻪ در ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺘﺎن ﺑﻌﻀﻰ از ﭘﺪران، ﻓﺮزﻧﺪان دﺧﺘﺮ ﺧﻮد را ﺳﻨﻴﻦ زودرس اﺟﺒﺎر ﺑﻪ ازدواﺟﻬﺎي ﺗﺤﻤﻴﻠﻰ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، اﻳﻦ درﺳﺖ ﻋﻜﺲ آن ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ اﺳﻼم ﺧﻮاﺳﺘﻪ و ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ. اﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي راﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ، اﮔﺮ در اﻳﻦ اﺳﺘﺎن ﻳﺎ ﺑﻌﻀﻰ اﺳﺘﺎﻧﻬﺎي دﻳﮕﺮ، ﭘﺪراﻧﻰ دﺧﺘﺮان ﻛﻢ ﺳﻦ ﺧﻮد را ﻣﺠﺒﻮر ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺪون رﺿﺎﻳﺖ آﻧﻬﺎ، آﻧﻬﺎ را ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺪﻫﻨﺪ، ﺣﺮﻛﺖ در ﺟﻬﺖ ﺗﻀﻌﻴﻒ زن اﺳﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮ ﺧﻼف ﺣﻘﻮق زن اﺳﺖ، ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ آن ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻛﻨﺪ.» [۹]«اﮔﺮ زن درﻫﻨﮕﺎم ازدواج،ﺷﻮﻫﺮي ﺑﻪ او ﺗﺤﻤﻴﻞ ﺑﺸﻮد - ﻳﻌﻨﻰ ﺧﻮد او در اﻧﺘﺨﺎب اﻳﻦﺷﻮﻫﺮ ﻧﻘﺶ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و اراده و ﻣﻴﻞ ﺧﻮد او ﻣﻮرد اﻋﺘﻨﺎ ﻗﺮار ﻧﮕﻴﺮد ـ اﻳﻦﻇﻠﻢ اﺳﺖ.» [۱۰]« ﺑﻰ اﻋﺘﻨﺎﻳﻰ، اﻫﺎﻧﺖ، ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺧﻮاﺳﺖ دﺧﺘﺮان در ﻣﺴﺄﻟﻪي ازدواج و ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻢ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ، ﺧﻼف ﺧﻮاﺳﺖ اﺳﻼم اﺳﺖو در ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ در ﻣﺤﻴﻂ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎي دﻳﮕﺮ ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﺮﻗﺮار ﺑﺎﺷﺪ.» [۱۱] «ﻣﻦ ﺷﻨﻴﺪه ام ﻛﻪ در ﺑﻌﻀﻰ از ﻣﻨﺎﻃﻖ اﻳﻦ اﺳﺘﺎن، ﺑﻪ زﻧﺎن و دﺧﺘﺮان ﻇﻠﻢ ﻣﻴﺸﻮد. اﺳﻼم از آن ﻣﺮدي ﻛﻪ ﺑﻪ زن ﻇﻠﻢ ﻛﻨﺪ، ﻣﺘﻨﻔﺮ و ﺑﻴﺰار اﺳﺖ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺧﺪا، ﻣﺮدي را ﻛﻪ ﺑﻪ زن ﻳﺎ دﺧﺘﺮ ﺧﻮدش ﻇﻠﻢ ﻛﻨﺪ، زﺷﺖ ﻣﻴﺸﻤﺎرد. ﭼﻮن زن از ﻟﺤﺎظ ﺟﺴﻤﻰ ﺿﻌﻴﻔﺘﺮ اﺳﺖ، آﻳﺎ اﻳﻦ ﻣﺠﻮز ﻣﻴﺸﻮد ﻛﻪ ﻣﺮد ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻗﺪرت ﺟﺴﻤﺎﻧﻰ ﺑﻪ او ﻇﻠﻢ ﻛﻨﺪ؟! ﺷﻨﻴﺪه ام در ﺑﻌﻀﻰ از ﻧﻘﺎط اﻳﻦ اﺳﺘﺎن،ازدواﺟﻬﺎي ﺗﺤﻤﻴﻠﻰ ﺻﻮرت ﻣﻴﮕﻴﺮد! ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺪون رﺿﺎﻳﺖ و اﺟﺎزه ي دﺧﺘﺮ،او را ﺑﻪﺧﺎﻧﻪي ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﻨﺪ؛ آن ﻫﻢ ﺷﻮﻫﺮي ﻛﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪي ﺳﻨّﻰ زﻳﺎدي ﺑﺎ دﺧﺘﺮ دارد و او ﺑﻪ ازدواج ﺑﺎ وي راﺿﻰ ﻧﻴﺴﺖ. اﺳﻼم ﭼﻨﻴﻦ ازدواﺟﻰ رازﺷﺖ ﻣﻴﺸﻤﺎرد. ﺑﺮادران و ﺧﻮاﻫﺮان ﻋﺰﻳﺰ ﻣﻦ! اﮔﺮ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ ﺑﺮﻛﺎت ﺧﺪا ﺑﺮﺷﻤﺎ ﻧﺎزل ﺷﻮد، ﺑﺎﻳﺪ اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻰ و اﺣﻜﺎم اﻟﻬﻰ را رﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻴﺪ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮاﻛﺮم ـ ﺻﻠﻰاﷲ ﻋﻠﻴﻪ و آﻟﻪ و ﺳﻠﻢ ـ در ﺟﺎﻣﻌﻪاي ﺑﻪ ﻧﺒﻮت ﻣﺒﻌﻮث ﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺮدم در آﻧﺠﺎ نسبت ﺑﻪ زﻧﺎن و دﺧﺘﺮان ﺟﻔﺎ ﻣﻴﻜﺮدﻧﺪ. آﻳﺎت ﻛﺮﻳﻤﻪي ﻗﺮآن، ﺑﻪ زﺑﺎﻧﻬﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻼش ﻛﺮد اﻳﻦ ﻋﺎدت زﺷﺖ را از ﻣﻴﺎن ﻣﺮدم ﺑﺒﺮد. ﻧﻤﻴﺸﻮد ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻌﺪ از ﮔﺬﺷﺖ ﭼﻬﺎرده ﻗﺮن، ﻣﺠﺪداً ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﻋﺎدات ﺟﺎﻫﻠﻰ ﺑﺮﮔﺮدﻳﻢ ﺷﻨﻴﺪه ام ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﻴﻦ دو ﻗﺒﻴﻠﻪ، دﻋﻮا و ﺧﻮﻧﺮﻳﺰي اﺳﺖ. آن وﻗﺖ ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﻧﺰاع ﻣﺘﻮﻗّﻒ ﺷﻮد، دﺧﺘﺮي از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻠﻪ را ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﻣﻴﻞ و ﺧﻮاﺳﺘﺶ، ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﭘﺴﺮي از آن ﻗﺒﻴﻠﻪ در ﻣﻰآورﻧﺪ و آن دﺧﺘﺮ در ﻗﺒﻴﻠﻪي ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮد ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻮﺟﻮد ﻏﺮﻳﺐ و ﻣﻈﻠﻮم و ﺗﻮﺳﺮيﺧﻮر زﻧﺪﮔﻰ ﻣﻴﻜﻨﺪ! ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎرﻫﺎﻳﻰ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ.» [۱۲]

همسری

همان‌گونه که «خانواده» مهم‌ترین بستر در مسئله‌ی واکاوی ستم به زن است؛ «زوجیت» بنیان اصلی آن بوده که در راس مسائل خواهد بود. به عبارت دیگر برای رسیدگی به مقوله‌ی ظلم به زن باید مسائل مربوط به این حوزه مورد مداقه و بررسی قرار گیرد: «ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻫﻤﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن اﺣﺴﺎس ﻣﻴﻜﻨﺪ زن در آن ﻣﻮرد ﺳﺘﻢ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻣﻨﻄﻘﻪي ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻴﺪ روي اﻳﻦ ﺗﻜﻴﻪ ﻛﻨﻴﺪ. اﻳﻦﻛﻪ زﻧﻬﺎ ﻓﻼن ﻣﻘﺎﻣﺎت را ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﻴﺎورﻧﺪ، درﺟﻪي ﺑﻌﺪي اﺳﺖ؛ ﺧﻴﻠﻰ ﭼﻴﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮجهی ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ، ﻧﻘﻄﻪي ﺗﻌﺎﻣﻞ زن و ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ اﺳﺖ.» [۱۳]«عادلانه»، «‌اسلامی»، «صحیح» و «محبت‌آمیز»؛ چهار ساحت «عرف»، «شرع»، «عقل» و «عاطفه» را یادآور می‌گردد. ساحاتی که ارتباطات بین‌ افراد از آن خارج نبوده و رعایت تام آن است که ظلم را منتفی خواهد کرد:«اگر روابط زن و مرد با هم، کاملاً عادلانه و اسلامی و صحیح و محبت آمیز باشد، رفتار این و آن تأثیری نمی¬گذارد؛ یعنی تحصیلات این و آن، اصلاً جرأت و مجال وجود و حضور پیدا نمی¬کند. اشکال بر می¬گردد به رابطه زن و مرد و تعلقات گوناگونی که وجود دارد؛ که به ستم، به زن منتهی می¬شود.؟» [۱۴]

جسمی
کتک زدن

کاسته‌شدن از آمار کتک‌زدن حاصل یک تغییر مسیر می‌باشد که می‌تواند به عنوان الگو و رویه مورد بررسی و تبیین قرار گیرد: «ﻣﻴﺘﻮان ﺑﺮاي ﺷﺮح اﻳﻦ ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ مفصل ﺣﺮف زد و واﻗﻌﺎً ﺟﻮاﻧﺐ واﺑﻌﺎدي دارد اﻳﻦ ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺘﺎج ﺷﺮح و ﺑﻴﺎن اﺳﺖ، اما ﻣﻦ ﻳﻚ ﻧﻤﻮﻧﻪي روﺷﻦ را ﻋﺮض ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎي ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر آﺷﻜﺎر را ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ، ﻣﺜﻼً:زن در راﺑﻄﻪي ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮدش و در ﻣﺤﻴﻂ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ ﻣﻈﻠﻮم اﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻰ؛ ﻣﺮد ﭼﻮن ﺟﺴﻤﺶ ﻗﻮﻳﺘﺮ ﻫﺴﺖ و ﮔﺮدﻧﺶ ﻛﻠﻔﺘﺘﺮ اﺳﺖ زﻧﻰ را ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظﺟﺴﻤﻰ ﺿﻌﻴﻔﺘﺮ اﺳﺖ ﻛﺘﻚ ﻣﻴﺰﻧﺪ، اﻳﻦ ﻳﻚ ﻧﻤﻮﻧﻪي ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر ﭘﻴﺶﭘﺎاﻓﺘﺎده و روﺷﻦ اﺳﺖ. اﻳﻦ در ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻫﻢ اﻟﺒﺘّﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮده، اﻵن ﻫﻢ ﺗﺎ ﺣﺪودي ﻫﺴﺖ اﻟﺒﺘّﻪ ﺧﻴﻠﻰ کمتراما ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺷﺎﻳﺪ تعجبﻛﻨﻴﺪدرﻛﺸﻮرﻫﺎي ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪي دﻧﻴﺎ ﭘﺪﻳﺪه ي ﻛﺘﻚ زدن زن، ﻳﻚ ﭘﺪﻳﺪه ي ﺑﺴﻴﺎر راﻳﺞ و ﻣﻌﻤﻮﻟﻰ اﺳﺖ.» [۱۵]

زورگویی و تحمیل به زن

موضوع قدرت‌نمایی و حق‌به‌جانبی مرد با سبک تربیتی آنان مرتبط است که آموزش و آگاهی مادران را می‌طلبد:«همانقدری که شما در محیط خانواده ذیحق هستید او هم ذیحق است. نباید به زن زور بگویید و تحمیل کنید؛ چون به حسب جسم، او ضعیف-تر است، بعضی¬ها خیال می¬کنند که بله، حالا باید زور بگویند، صدایشان را کلفت کنند، دعوا کنند و تحمیل کنند.» [۱۶]

عدم توجه به صفن ریحانه

ریحانگی زن بیش ‌از آنکه یک «ویژگی‌جنسیتی» لحاظ گردد باید «وصف یک جایگاه» قرار گیرد. به‌گونه‌ای که فرقی میان افراد نخواهد بود و بیش‌ از آنکه حق بوجود آورد تکلیفی بر دوش همسران است:.«در روایات داریم «المراه ريحانه»، زن گل است. حالا شما ببینید اگر مردی با یک گلی با خشونت و بی¬اعتنایی رفتار کند و پاس گل بودن او را ندارد، چقدر ظالم و بد است. مثل تحمیل کردن، زیاده روی کردن، زیاده خواهی کردن مردها از زنها، توقعات بیجا و زیادی. «إنما المرأة ريحانة و ليست بقهرمانة» قهرمان، یعنی همین کارپرداز امروز زندگی. این زن، کارپرداز شما نیست که همه کارهای زندگیتان را روی دوش او بگذارید و بعد هم از او مؤاخذه کنید. نه! این یک گلی است در دست شما. حتی اگر دانشمند یا سیاستمدار باشد، در بحث معاشرت خانوادگی، او گل است.» [۱۷]

روحی
توهین به زن

«اﮔﺮ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻓﺮض ﻛﻨﻴﻢ در ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده اي، در ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻪاي، ﻣﺮد ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮدش ﺗﻮﻫﻴﻦ ﻣﻴﻜﻨﺪ، اﻧﻮاع ﺗﻮﻫﻴﻨﻬﺎ، از ﺗﻮﻫﻴﻨﻬﺎي رﻓﺘﺎري ﺗﺎ زﺑﺎﻧﻰ ﺗﺎوﺣﺸﻰﮔﺮي ﻳﺪي ﻛﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻳﻚ ﺟﺎﻫﺎﻳﻰ ﻫﻨﻮز در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ وﺟﻮد داردﻛﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻟﺒﺘّﻪ در ﺑﻴﻦ ﻏﺮﺑﻴﻬﺎ ﻫﺴﺖ، ﻓﺮاوان ﻫﻢ وﺟﻮد دارد، ﺧﻼف اﻧﺘﻈﺎر ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ - ﻏﺮﺑﻴﻬﺎ، ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺨﺼﻮص ﻧﮋادﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻰ، ﻧﮋادﻫﺎي وﺣﺸﻰاﻧﺪ؛ اﻳﻨﻬﺎ ﻇﺎﻫﺮﺷﺎن اﺗﻮ ﻛﺸﻴﺪه و ﻛﺮاواتزده و ادﻛﻠﻦزده و اﻳﻨﻬﺎﻳﻨﺪ، اما ﻫﻤﺎن ﺑﺎﻃﻦ وﺣﺸﻴﮕﺮي اي ﻛﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﻫﻨﻮز ﻫﻢ در اﻳﻨﻬﺎ ﻫﺴﺖ؛ راﺣﺖ آدم ﻣﻴﻜﺸﻨﺪ، ﺧﻮﻧﺴﺮد ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻛﺘﻚ زدن زن در داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪي آﻧﻬﺎ و ﺑﻌﺪ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪي آمریکاییها بعدی ﻧﺪارد -اما در ﻣﺤﻴﻂ اﺳﻼﻣﻰ ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي اﺻﻼً ﻧﺒﺎﻳﺴﺘﻰ ﺗﺼﻮر ﺑﺸﻮد؛ وﻟﻰﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻫﺴﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﻳﻦ دو ﻧﻘﻄﻪ، دو ﻧﻘﻄﻪي اﺻﻠﻰ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻫﺮﭼﻪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪﻫﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰي ﺑﺸﻮد، ﺟﺎ دارد.» [۱۸]تمرکز ظلم بر مفهوم تحقیر و اهانت جنسیت‌بردار نخواهد بود و برای دست‌یابی به خانواده‌ی سالم زن و مرد باید از این آزار در امان باشند:« اگر مرد عالی¬ترین مرد دنیا باشد و زن مثلاً از لحاظ سواد و معلومات و ... یک خانم کم سوادی باشد، یا از یک خانواده پایینی باشد، مرد حق کمترین ظلم و اهانت به او را ندارد. این البته فقط مخصوص ما نیست. این اروپایی¬های ادکلن زده اتو کشیده، گاهی خیلی بدتر از جوامع ما به این موجودات ظلم می¬کنند. مرد حق ندارد - ولو بالاتر از زن باشد - به زنش جفا کند. زن هم همینطور. گاهی زن، یک خانم باسواد تحصیلکرده است که مثلاً حالا با یک مردِ کارگری ازدواج کرده است. او هم حق ندارد مرد را تحقیر کند. مرد، باز هم برای او نقطه اتکایی است. باید به او تکیه کند. باید او را از لحاظ روحی چنان حفظ کند که بشود به او تکیه کرد. این، خانواده سالم است. اگر خانواده را اینطوری تشکیل دادید، بدانید که یک رکن اساسی سعادتِ خودتان را تأمین کرده¬اید.» [۱۹]

عدم امنیت و آرامش

«ﺑﺘﻮان زور ﻧﺸﻨید» غایت آمال یک زن است که مبانی آن در تعالیم اسلام مهیاست و آنچه ضعف دارد فهم ما از این تعالیم است و به‌تبع آن قوانین موجود:«اﮔﺮ ﺑﺘﻮاﻧﻴﺪ ﺑﻪ ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮراﺗﻰ ﺑﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ وﻗﺘﻰ زن در ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ اﺳﺖاﺣﺴﺎس اﻣﻨﻴﺖ ﺑﻜﻨﺪ، ﺧﻴﻠﻰ ﺧﻮب اﺳﺖ. اﻧﺴﺎن دﺧﺘﺮي را ﺑﺎ زﺣﻤﺖ زﻳﺎدي،ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ و ﻣﻼﻃﻔﺖ، ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﭘﺮورش ﻣﻴﺪﻫﺪ، ﺑﻪ سنﺟﻮاﻧﻰﻣﻴﺮﺳﺪ، ﻫﻨﻮز در ﺧﺎﻧﻪي ﭘﺪر و ﻣﺎدرش بچه اﺳﺖ بچه ﺣﺴﺎب ﻣﻴﺸﻮد ﺑﻌﺪ از او، ﻣﻮرد ﺗﻌﺮض ﻗﺮار ﻣﻴﮕﻴﺮد! اﻳﻦ، ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻛﺎري ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ زن وﻗﺘﻰ ﺑﻪﺧﺎﻧﻪي ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻴﺮود، در ﻫﺮسنی ﻛﻪ ﻫﺴﺖ، اﺣﺴﺎس اﻣﻨﻴﺖ ﻛﻨﺪ؛ اﺣﺴﺎسﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ زور ﻧﺸﻨﻮد.توجه ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ! اﮔﺮ ﺑﺘﻮاﻧﻴﺪ اﻳﻦ را ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻗﺪم را ﺑﺮداﺷﺘﻪاﻳﺪ. ﺑﺘﻮاﻧﺪ زور ﻧﺸﻨﻮد. اﮔﺮ زور ﺷﻨﻴﺪ، ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﺣﻖّ ﺧﻮدش دﻓﺎع ﻛﻨﺪ؛ اﻣﻜﺎﻧﺎت ﻗﺎﻧﻮﻧﻰ در اﺧﺘﻴﺎرش ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﺣﻖﺧﻮدش دﻓﺎع ﻛﻨﺪ.اﮔﺮ اﻳﻦ ﺑﺸﻮد، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻛﺎر ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺰرﮔﻰ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦﻫﻤﺖ و ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ دﻏﺪﻏﻪي ﻣﻦ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺑﺸﻮد. ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ ﻛﻪ اﻳﻦ،اﻵن ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ! ﺣﺘّﻰ در ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎي ﻣﺆﻣﻦ و ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎي ﻣﺘّﻘﻰ ﻧﻴﺴﺖ!در ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎي اﻣﺮوزي ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ.ﺧﺎﻧﻢ دﻛﺘﺮي ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ از اﻳﻦ، اﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮده ﺑﻮد ﻛﻪ ﺷﻮﻫﺮش ﻛﻪ ﺳﻮاد ﭼﻨﺪاﻧﻰ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻢ دﻛﺘﺮ زور ﻣﻴﮕﻔﺖ؛ و اینﺧﺎﻧﻢ دﻛﺘﺮ ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﺴﺖ از ﺧﻮدش دﻓﺎع ﻛﻨﺪ! اﻳﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﻫﺴﺖ. ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ الان اینگونه است.اگر بتوانند این را با قوانین و مقررات جبران کنید.» [۲۰]

مادری

رعایت نکردن حق مادر

«ﺑﺘﻮان زور ﻧﺸﻨید» غایت آمال یک زن است که مبانی آن در تعالیم اسلام مهیاست و آنچه ضعف دارد فهم ما از این تعالیم است و به‌تبع آن قوانین موجود:«اﮔﺮ ﺑﺮاي ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻓﺮزﻧﺪ، ﭼﻪ آن وﻗﺘﻰ ﻛﻪ داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده زﻧﺪﮔﻰ ﻣﻴﻜﻨﺪ، ﭼﻪ در ﺻﻮرﺗﻰ ﻛﻪ از ﺷﻮﻫﺮ ﺟﺪا ﻣﻴﺸﻮد، ﻧﺘﻮاﻧﺪ از ﻓﺮزﻧﺪ ﺧﻮد ﺑﻬﺮه ي ﻋﺎﻃﻔﻰ ﻻزم را ﺑﺒﺮد، اﻳﻦ ﻇﻠﻢ اﺳﺖ.» [۲۱]

اجتماعی

نادیده گرفتن نقش زنان در تحولات اجتماعی

«در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ ﺑﺮاي زن ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ دﺳﺘﻮرات روﺷﻦ اﺳﻼﻣﻰ آن ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ و واﻻ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﺸﺪه ﺑﻮد و ﻣﻴﺒﺎﻳﺪ اﻋﺘﺮاف ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺷﺄن ﺑﺎﻧﻮان در ﺑﺴﻴﺎري ازﺟﻮاﻣﻊ اﺳﻼﻣﻰ ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ دﺳﺘﻮر اﺳﻼم ﻳﻚ ﺷﺄن ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﻬﺎﺳﺖ اﻧﻮاع و اﻗﺴﺎم ﻇﻠﻤﻬﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮان در ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ از ﺟﻤﻠﻪ در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ. ﺷﺎﻳﺪ ﻳﻜﻰ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ اﻳﻦ ﻇﻠﻤﻬﺎ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻧﻘﺶزﻧﺎن در ﻳﻚ ﺗﺤﻮل ﻋﻈﻴﻢ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ و ﺳﻴﺎﺳﻰ درﺳﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و داﻧﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮد.ﻛﻤﺎ اﻳﻨﻜﻪ اﻣﺮوز ﻫﻢ در ﺑﺴﻴﺎري از ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﺑﺎﻟﺨﺼﻮص ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم و از ﺟﻤﻠﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ اﻳﻦ ﺷﺄن ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ.» [۲۲]

تحمیل کار سنگین

«اﺳﻼم اﻳﻦ ﺗﻮﺻﻴﻪ را ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ؛ اما ﻛﺎر ﻋﻠﻤﻰ و ﺗﻼش اﻗﺘﺼﺎدي و ﺳﻴﺎﺳﻰ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ را ﻫﻢ ﻣﻨﻊ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ. البته رواﻳﺘﻰ از ﻧﺒﻰ ﻣﻜﺮم اﺳﻼم اﺳﺖ و ﻓﺮﻣﻮده اﺳﺖ: »زن ﺷﻤﺎ ﮔﻞ اﺳﺖ،ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ«؛ ﻳﻌﻨﻰ زن در ﺧﺎﻧﻪى ﺷﻤﺎ ﻣﺜﻞ ﮔﻠﻰ ﻟﻄﻴﻒ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻛﻤﺎل ﻇﺮاﻓﺖ و دﻗّﺖ رﻓﺘﺎر ﻛﺮد. ﭘﻴﺸﻜﺎر و ﺧﺪﻣﺘﮕﺰار ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﻴﺎل ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﻛﺎرﻫﺎي ﺳﻨﮕﻴﻦ را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ او ﻣﺤﻮل ﻛﺮد. اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻌﻀﻰ وﻗﺘﻰ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻨﺪازدواج ﻛﻨﻨﺪ، ﺷﺮط ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﻛﻪ زن ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎر ﺑﻜﻨﺪ و ﺷﻐﻞ و درآﻣﺪي داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻛﺎﻣﻼ ﺧﻄﺎﺳﺖ. اﺳﻼم ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي ﻧﮕﻔﺘﻪ اﺳﺖ؛ اما ﻧﻪ آن ﻃﺮف اﻳﻨﻜﻪ زن را ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎي ﺳﻨﮕﻴﻦ و ﺗﻼﺷﻬﺎي دﺷﻮار اﻗﺘﺼﺎدي و ﻳﺎ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻳﺎ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻣﺠﺒﻮر ﻛﻨﻨﺪ، اﻳﻦ را ﻫﻢ اﺳﻼم ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻧﻜﺮده اﺳﺖ؛ ﻧﻈﺮ اﺳﻼم ﻳﻚ ﻧﻈﺮي ﻣﻴﺎﻧﻪ اﺳﺖ؛ ﻳﻌﻨﻰ زن اﮔﺮ ﻓﺮﺻﺖ و ﻓﺮاﻏﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، بچه‌دارى ﻣﺎﻧﻊ او ﻧﺸﻮد، ﺷﻮق و ﻋﻼﻗﻪ و ﺗﻮان ﺟﺴﻤﺎﻧﻰ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺨﻮاﻫﺪ وارد ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎى اﻗﺘﺼﺎدى و ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺷﻮد، ﻣﺎﻧﻌﻰ ﻧﺪارد؛ اما اﻳﻨﻜﻪ ﻣﺠﺒﻮرش ﻛﻨﻨﺪ، اﺳﻼم اﻳﻦ را ﻧﺨﻮاﺳﺘﻪ اﺳﺖ.» [۲۳]

کمبود میدان ها و فرصتها

«زن در ﻫﻤﻪي ﺟﻮاﻣﻊ ـ از ﺟﻤﻠﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ي ﻣﺎ ـ دﭼﺎر ﺳﺘﻢ و دﭼﺎر ﻛﻤﺒﻮدﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ او ﺗﺤﻤﻴﻞمیشود اما اﻳﻦ ﻛﻤﺒﻮد، ﻛﻤﺒﻮد آزادي ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺑﻰﺑﻨﺪوﺑﺎري ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ ﻛﻤﺒﻮد، ﻛﻤﺒﻮد ﻣﻴﺪاﻧﻬﺎ و ﻓﺮﺻﺘﻬﺎ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ و ﺗﺮﺑﻴﺖ واﺧﻼق و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻰ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎﺳﺖ؛ اﻳﻦرا ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ و ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮد. اﻳﻦ ﻫﻤﺎن ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ اﺳﻼم ﺑﺮ روي آن ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ.» [۲۴] ظلم آموزشی در دیدگاه اسلام به منع آگاهی و کسب معرفت معطوف است. موضوعی ملزومات بسیاری را طلب می کند:««اﮔﺮ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻧﮕﺬارﻧﺪ زن ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼت ﺻﺤﻴﺢ و ﺑﻪ ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ دﺳﺖ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، اﻳﻦ ﻇﻠﻢ اﺳﺖ.» [۲۵]

نا‌امنی

«اﮔﺮ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ زن ﻣﺤﻴﻂ اﻣﻦ و ﺗﻮأم ﺑﺎ اﻣﻨﻴﺘﻰ ﺑﺮاي درس ﺧﻮاﻧﺪن، ﺑﺮايﻛﺎر ﻛﺮدن ﺑﺮاي اﺣﻴﺎﻧﺎً ﻛﺴﺐ درآﻣﺪ، ﺑﺮاي اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻳﻦ ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻤﻜﺎري اﺳﺖ. ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﻣﻮﺟﺐ اﻳﻦ ﻇﻠﻢ ﺑﺸﻮد، ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺎﻧﻮن و ﺟﺎﻣﻌﻪي اﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ آن ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻛﻨﺪ.»[۲۶]

محرومیت از معارف و فرهنگ عمومی

محرومیت اجتماعی، ظلمی سیستماتیک است. ارتباط محرومیت اجتماعی زن با موضوع فرهنگ عمومی ضابطه‌‌هایی را طلب می‌نماید که بخشی به قانون‌گذاری در ارتباط است و بخشی به آگاهی و مطالبه:‌«ﻣﺸﻜﻞ زن در ﺟﺎﻣﻌﻪي ﻣﺎ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظ رواﺑﻄﺶ ﺑﺎ ﻣﺮد و ﻧﻴﺰ از ﻟﺤﺎظ ﺑﺮﺧﻮرداري اش از ﻣﻌﺎرف و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﻤﻮﻣﻰ و اﺧﺘﺼﺎﺻﻰ ﺟﺎﻣﻌﻪدﭼﺎر ﻧﻮﻋﻰ ﻣﺤﺮوﻣﻴﺖ اﺳﺖ. زن ﻣﻈﻠﻮم اﺳﺖ در ﺟﺎﻣﻌﻪي ﻣﺎ، اﻳﻦ ﻳﻚﺣﻘﻴﻘﺘﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮاي آن ﻳﻚ ﻓﻜﺮي ﻛﺮد. ﻣﻦ ﺣﺎﻻ ﻗﺒﻞ از آﻧﻰ ﻛﻪ وارد اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﺸﻮم ﻳﻚ ﻧﻜﺘﻪاي را در ﻛﻨﺎر اﻳﻦ ﻋﺮض ﻛﻨﻢ و آن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ؛وﻗﺘﻰ ﻣﺎ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ زن در اﻳﺮان و در ﺟﺎﻣﻌﻪي ﻣﺎ ﻣﻈﻠﻮم اﺳﺖ، ﻣﺒﺎدا ﺧﻴﺎلﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ زن در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎن دﭼﺎر اﻳﻦ ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ ﻧﻴﺴﺖ، ﻧﻪ اﻳﻦ ﺑﺸﺪّت اﺷﺘﺒﺎه اﺳﺖ. ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ زن ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺮوز در اواﺧﺮ ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ و در ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ در اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت دوش ﺑﻪ دوش ﻣﺮد، ﻋﻠﻰاﻟﻈﺎﻫﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻴﻜﻨﺪ، ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺮوز در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎن و در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺘﺮﻗّﻰ و ﻣﺘﻤﺪّن دﻧﻴﺎ زن ﻣﻈﻠﻮم اﺳﺖ.» [۲۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  2. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  3. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  4. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  5. دیدار عمومی زنان ٣٠/٧/٧٦
  6. ﺳﻮﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺖ اﻧﺪﻳﺸﻪﻫﺎي راﻫﺒﺮدي ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع زن و ﺧﺎﻧﻮاده90/10/14
  7. ﻧﺨﺒﮕﺎن اﺳﺘﺎن ﺳﻴﺴﺘﺎن و ﺑﻠﻮﭼﺴﺘﺎن 74/08/22
  8. زنان خوزستان 75/12/20
  9. زنانﻫﺮﻣﺰﮔﺎن76/11/29
  10. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  11. زنان ارومیه 75/06/27
  12. دیدار ﻣﺮدم ﻳﺎﺳﻮج73/03/17
  13. زﻧﺎن ﻧﻤﺎﻳﻨﺪه در ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮراى اﺳﻼﻣﻰ 76/04/30
  14. مراسم عقد ازدواج75/08/14
  15. ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ روز زن در اﺳﺘﺎدﻳﻮم آزادى67/11/8
  16. مراسم عقد ازدواج73/12/11
  17. دیدار عمومی زنان 79/06/30
  18. زنان ﻓﺮﻫﻴﺨﺘﻪ و ﺣﻮزوي 92/02/21
  19. مراسم عقد ازدواج78/12/22
  20. زﻧﺎن ﻧﻤﺎﻳﻨﺪه‌ى ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮراى اﺳﻼﻣﻰ76/04/30
  21. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  22. مراسم اففتتاحیهﻛﻨﮕﺮه ى بین المللی زن و انقلاب جهانی اسلام 66/11/17
  23. زنان اروﻣﻴﻪ 75/06/28
  24. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  25. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  26. دیدار عمومی زنان 76/07/30
  27. ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ روز زن در اﺳﺘﺎدﻳﻮم آزادى 67/11/8

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد،محمد حسین،مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391