محیط زیست
جهتگیری زنان نسبت به محیط زیست و کنشهای مربوط به این حوزه در مقایسه با شهروندان مرد متفاوت میباشد. طبق مطالعات انجام شده، دغدغهی زیست محیطی در میان زنان بیشتر از مردان است. بر همین اساس پژوهشی در شهر ارومیه انجام گرفته است.
یافتههای این پژوهش حاکی از این است که با وجود اینکه دغدغههای زیست محیطی در زنان وجود دارد، اما به دلیل وجود برخی عوامل ساختاری و فرهنگی، این دغدغهها در عمل و در رفتارهای روزمره نقش مؤثری ندارد. حاصل این تناقض بین دغدغهی ذهنی و رفتار واقعی، شکلگیری پدیدهای با عنوان «تراژدی فرهنگ زیست محیطی»است.
مفهوم اکوفمنیسم و پیشینهی تجربی آن
اکوفمنیسم موقعیتی است که بومشناسی و فمینیسم در آن به یکدیگر مرتبط میشوند. ایدهی اکوفمنیسم ادعا دارد که زنان به محیط زیست نزدیکترند و میتوانند نقش مؤثرتری در بهبود مخاطرات زیست محیطی داشته باشند. در ایران تنها چند پژوهش مستند، در حوزهی جامعهشناسی محیط زیست با محور جنسیت صورت گرفته اما در سایر کشورها مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است. برخی از مطالعات داخلی و خارجی و نتایج آنها در مقاله بیان شده است.
روششناسی
تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی است و گردآوری دادهها از طریق مصاحبهی نیمه ساختار یافته با افراد مورد مطالعه انجام شده است. پژوهش کیفی نمونهی خود را به صورت هدفمند انتخاب میکند و مواردی را بر میگزیند که غنی از اطلاعات باشند. محورهای مصاحبه در این پژوهش عبارت بودند از: درک زنان نسبت به محیط زیست، سبک زندگی آنها در ارتباط با کالاهای مضر برای محیط زیست، نظیر مواد پلاستیکی یک بار مصرف و میزان استفادهی آنها از خودروهای شخصی نظر آنها در مورد تفکیک زباله ها در مبدأ و همچنین نحوهی استفادهی آنان از منابع انرژی در دسترس در محیط خانه و اطراف آن. افراد مورد مطالعه در این پژوهش شامل زنان مجرد و متأهلی بود که در محدودهی سنی ۲۵ تا ۶۱ سال قرار داشتند.
یافتهها
در این بخش از پژوهش، توصیفی از متغیرهای زمینهای مصاحبه شوندگان مانند گروه سنی، میزان تحصیلات، طبقهی اجتماعی و شغل ارائه میشود. در ادامه، یافته های حاصل از مصاحبه با زنان بر اساس محورهای اساسی تحقیق ارائه می شود. مقولات اصلی استخراج شده از بررسی مصاحبهها عبارتند از: ۱ دغدغۀ زیست محیطی؛ ۲. فشار هنجاری؛ ۳ موانع ساختاری و نهادی؛ ۴. مصرف گرایی؛ ۵. استفاده ابزاری از دین؛ ۶. تأخر فرهنگی. در ادامه جزئیات بیشتری از این موارد بیان میشود:
- دغدغهی زیست محیطی: این مقوله برآمده از خرده مقولات زیر میباشد؛ الف)نگرانی از تخریب فیزیکی محیط زیست؛ ب)نگرانی از بهداشت محیط زیست؛ ج)دغدغهی بقای سایر موجودات.
- فشار هنجاری: این مقوله از خرده مقولههای ناامنی اخلاقی که به عدم احساس راحتی زنان در استفاده از وسایل عمومی مربوط میشود و همچنین نارضایتی از حضور و مشارکت فعال زنان در حوزههای تصمیمگیری در ارتباط با محیط زیست به دست آمده است.
- موانع ساختاری و نهادی: این مقوله از خرده مقولات زیر تشکیل شده است؛ الف)ضعف خدمات حمل و نقل شهری؛ ب)نارضایتی از عملکرد نهادی؛ ج)فرسایش اعتماد نهادی.
- مصرفگرایی: یکی از مقولاتی است که حاصل توجه پاسخگویان به بُعد لذتجویی و اهمیت رفاه در حوزهی خصوصی زندگی است. در این بخش، تقابل بین رفاه فردی و اهمیت حفاظت از محیط زیست و منابع آن، بیشتر به چشم میخورد.
- دین ابزاری: پاسخهای برخی از زنان نشان میدهد که به فراخور آموزههای دینی، تأکید و توجه آنها به برخی از مسائل رفتاری متفاوت است. پاسخ گویان در برخی موارد با تمسک به دین اظهار میدارند که صرفهجویی و توجه به منابع طبیعی برایشان اهمیت دارد.
- تأخر فرهنگ زیست محیطی: مقولهی تأخر فرهنگی متشکل از خرده مقولههای زیر است؛ الف)رشد بعد مادی فرهنگ مصرف؛ ب)ضعف آگاهی زیست محیطی؛ ج)مقاومت در قبال تغییر عادات گذشته.
بحث و نتیجهگیری
نتایج این تحقیق نشان داد که بین دغدغههای زیست محیطی زنان و عملکردهای واقعی آنان همخوانی وجود ندارد. طبق بررسیهای انجام شده، موانع ساختاری و نهادی شامل نارضایتی از عملکرد نهادی، ضعف خدمات و تسهیلات شهری، فرسایش اعتماد نهادی و سهلانگاری متولیان امور شهری به موضوعات زیست محیطی از عوامل این عدم همخوانی است. همچنین، عوامل و متغیرهای تسهیلگر عمل که شامل تأخر فرهنگ زیست محیطی، فردگرایی، رشد مصرفگرایی، استفادهی ابزاری از دین و فشار هنجاری هستند، منجر به کمرنگ شدن دغدغهی زیست محیطی زنان و عدم شکلگیری رفتار مسئولانهی زیست محیطی در آنها شده است. بدین معنا که با وجود اینکه دغدغه زیست محیطی در زنان شکل گرفته است، اما این دغدغه، تنها در سطح ذهنی برای آنها باقی مانده است و به مرحله رفتار سازگار با محیط زیست نرسیده است.
پیشنهادات زیر در جهت حل بخشی از بحران زیست محیطی جامعه مطرح شده است.
- الف) در بعد ساختاری مسئولان شهری موظفند با کارآمد ساختن عملکرد خود باعث شکلگیری مجدد اعتماد نهادی شوند.
- ب) فرهنگسازی زیست محیطی با تأکید بر رعایت اصول مصرف آب و مواردی مانند آن از طریق رسانههای ارتباطی محلی و ملی، دیداری و شنیداری و حتی فضاهای مجازی.
- ج) تقویت ابعاد سازه دینداری جهت احتراز از نگاه ابزاری به دین تقویت کننده بسیاری خصایص عملی مثبت اجتماعی است.
- د) کاهش احساس ناامنی اخلاقی زنان، یکی از متغیرهای کلیدی تأثیرگذار در حضور زنان عرصههای عمومی اجتماعی است که میتواند در حوزههای تصمیمگیری، نظارت و اجرای طرحهای بقای زیست محیطی نقش شایانی را ایفا کند. این امر عملی نمیشود مگر اینکه در این خصوص در سطح کلان و خرد، فرهنگسازیهای عینیتری صورت پذیرد.
کلمات کلیدی
دغدغهی زیست محیطی، جهتگیری ذهنی، عوامل ساختاری و فرهنگی، تراژدی فرهنگ زیست محیطی، ارومیه.