حکم فرزندآوری

از ویکی‌جنسیت

فرزندآوری در نظام فقه اسلامی، اعم از امامیه و اهل سنت، مطلوب و ضروری است، اما با توجه به اوضاع و احوال کنونی جامعه و تغییرات حکم حکومتی در فرزندآوری و مهار جمعیت، لازم است حکم فرزندآوری و اختلاف میان امامیه و مذاهب اهل تسنن در این باره تبیین شود. در بررسی تطبیقی فرزندآوری می‌بینیم که اهل سنت، هم عالمان قبل از شاطبی همچون ابواسحاق شیرازی، امام الحرمین، غزالی، و هم فقیهان بعد از شاطبی، خاصه عالمان معاصر، در استنباطات فقهی و تأملات اجتهادی در نصوص، قائل به احتساب حفظ نسل به عنوان مقاصد شریعت هستند. برخی عالمان امامیه نیز با نظر به هدفمندبودن شریعت و قبول امکان استخراج مقاصد شریعت از اوضاع حالی و مقالی نصوص و با استعانت از بنای عقلا و دیگر طرق به نحو غیرمصرح، فرزندآوری را از مقاصد شریعت می‌دانند. فرزندآوری به عنوان یکی از ساحت‌های تحقق و تعین حفظ نسل نزد فقیهان فریقین دارای مصلحت است که اعم از ملزمه و غیرملزمه می‌باشد. در این پژوهش، علاوه بر تطبیق میان مذاهبی رابطه فرزندآوری با مصلحت حفظ نسل به عنوان یکی از مقاصد ضروری شریعت اسلام، به تبیین حکم فرزندآوری ناشی از این ارتباط در ضمن اقوال سه گانه‌ی اباحه، استحباب و وجوب کفایی، و تأمل در آن می‌پردازیم.

حکم فرزندآوری
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان سید محسن فتاحی، طوبی شاكرى، لیلا ثمنی
عنوان مقاله بررسی تطبیقی حکم فرزندآوری در فقه عامه و امامیه با رویکردی بر مقاصد شریعت
نام مجله پژوهشنامه مذاهب اسلامی
سال چاپ بهار و تابستان 1397
شماره مجله 9
امتیاز مقاله علمی-پژوهشی (وزارت علوم)

کلیدواژه

فرزندآوری، حفظ نسل، فقه امامیه، فقه مقاصدی.

مقدمه

نظر به اینكه خداوند حكیم است و غنی، عقل سلیم حكم می‌كند كـه شـریعت اسلام هدفمند باشد و احكام آن دارای مقاصد و عللی باشد؛ چون همۀ شرایع برای تضمین مصالح آنی و آتی بندگان وضع شده‌اند، تعلیل پذیری احکام شریعت، اختصاص به اسلام ندارد و شامل همۀ ادیان می‌شود. از طرفی دیگر بندگان در جهت جلب مصالح و دفع مفاسد آنان است. این مصالح سه دسته‌اند: مصالح ضروری، مصالحی که به آن نیاز است و مصالح کمالیات. در این میان، حفظ نسل به عنوان یکی از مقاصد ضروری شریعت در میان اهل سنت پذیرفته شده، که یکی از ساحت‌های تحقق و تعّین حفاظت از نسل، فرزندآوری است. در دیدگاه امامیه، اگرچه مقاصد شریعت به صراحت اهل سـنت كمتـر مطـرح شـده است، اما با توجه به تصریح نشدن به حكم فرزنـدآوری، وجـود مبـانی كشـف مقاصـد شریعت و بـا عنایـت بـه منـابع امامیـه، اعـم از دلیـل نقلـی (آیـات و روایـات دربـاره فرزندآوری) و دلایل عقلی، لازم است مسئله فرزندآوری بررسی شـود. در فقـه امامیـه، عقل می‌تواند مصالح و مفاسد مدنظر شارع را درک و داوری كند و حسن و قبح اعمال را بفهمد. لذا با ملازمه میان حكم عقل و حكم شـرع، حكـم شـرعی را ثابـت مـی‌دانـد. بنابراین، در این پژوهش ضمن بررسی تطبیقی و تبیین امكان تقریب آرای مذاهب فقهی درباره رابطه فرزندآوری با مقاصد شریعت، حكم فرزندآوری را در نتیجـه ایـن ارتبـاط بررسی می‌كند.

گزارش مقاله

نویسنده در این مقاله به تبیین حکم فرزندآوری در فقه عامه و امامیه پرداخته است و در صدد تبیین حکم فرزندآوری است. و در مقاله فرزندآوری را براساس آیات و روایات بیان کرده است و بعد به تبیین فرزندآوری در مذهب امامیه و عامه می‌پردازد که در ذیل به شرح مختصری از آن بیان شده است.

فرزندآورى در آیات

در قرآن كریم، آیات فراوانی درباره فرزند وجود دارد. در تقسیم‌بندی آیات می‌تـوان آنها را به دو گروه اصلی تقسیم كرد:

  • گروه اول در مقام بیان مطلوبیت فرزند و تشویق به فرزندآوری اسـت. ماننـد آیـاتی كه فرزند را به عنوان زینت زندگی، یاری رساننده به پدر و مادر، نعمت الاهی و متاع دنیا معرفی می‌كنـد. عـلاوه بـر آن، آیـاتی فرزنـدآوری را از جمله سیره و سنت انبیا (ع) دانسته است.
  • گروه دوم آیات، در ظاهر به معایب فرزند اشاره دارد. مثلاً گاه فرزند ناصالح به عنـوان دشمن پدر و مادر، اسباب هلاكت، عذاب پدر و مادر، تفاخر پدر و مادر غیرمؤمن و مایه تهدید معرفی شده است. این دو دسته آیات، اگرچه در نظر بدوی، متناقض به نظر می‌رسند، اما با كمی تأمـل معلوم می‌شود كه آنچه به نظر، عیوب فرزندآوری است در واقع هشدار و تذكری بـرای افراد در مواجهه و تعامل با فرزند است و ارتباطی به اصل فرزندآوری نـدارد.

فرزندآورى در روایات

روایات پیامبر (ص) به نقل از كتب امامیه و اهل سنت و نیـز روایـات ائمـه (ع) بـرجایگاه والا و اهمیت فرزندآوری در اسلام دلالت دارد. بعضی روایات فرزنـدآوری را مایـه مباهـات پیـامبر (ص) دانسـته و بـه آن تشـویق می‌کند. و برخی فرزند را یادگار و جانشین پدر و مادر در دنیا و اعمال نیک فرزندان را سبب آمرزش و نیک‌بختی والدین در حیات اخروی معرفی می‌کند. روایـات دیگری نیز به ازدواج دعوت می‌كند تا زمینه فرزندآوری مهیا شود. لذا درباره اهمیت نكاح و ارتباط آن با فرزندآوری نیز احادیث متعددی در میان مـذاهب اسلامی وجود دارد.

فرزندآورى در مذهب امامیه

شـریعت اسلامی مؤمنان را به فرزندآوری فراخوانده است و فراوانی، صراحت دلالـی و صـحت سندی بسیاری از این نصوص به حدی است كـه اگـر حجـت معارضـی یافـت نشـود، ممكن است بنا بـه گفته بعضی قائل به وجوب فرزنـدآوری درخانواده‌های مسلمانان شد. در بررسی آرای فقهای امامیه درباره حكم فرزندآوری، علی رغم تصریح به استحباب دعا برای فرزندآوری هنگام جماع، استحباب شیردهی و دیگـر امـور مـرتبط بـا فرزنـد و تصریح به استحباب فرزندآوری كمتر دیده مـی‌شـود. بعضـی معاصران به منظور اثبات اسـتحباب نكاح، بـه روایـات دال بـر مطلوبیـت فرزنـدآوری استدلال می‌كنند و معتقدند نظر به مطلـوب بـودن افـزایش افـرادی كـه خـدا را عبـادت می‌كنند و قائل به لا اله الا الله هستند، نكاح مستحب است تا زمینـه بـرای فرزنـدآوری مهیا شود. پس در ظاهر نصوص فقه امامیه، فرزنـدآوری حكـم وجـوبی نـدارد.

فرزندآورى بر مبناى فقه مقاصدى اهل سنت

فرزندآوری در اهل سنت بر مبنای فقه مقاصدی جایگـاه متمـایزی دارد. بسـیاری ازعلمای اهل سنت فرزندآوری را به عنوان مصداق بارز حفظ نسـل، از مقاصـد شـریعت می‌دانند؛ و نیز معتقدند شهوت هم برای تحقق این مقصد خلق شده است. و برای ازدواج پـنج فایده در نظر می‌گیرند كه عبارت است از: فرزندآوری، مهار شهوت، مدیریت خانواده، افزایش روی آوردن به نهاد خانواده و جهاد با نفس به واسـطه ادای حقـوق همسران؛ ودر عین حال، فرزندآوری را به عنوان فایدۀ اصلی معرفی كرده و معتقدند چون اصل بـرلزوم فرزندآوری است، لذا نكاح برای دست یابی بـه آن وضـع شـده و هـدف نهـایی از ازدواج بقای نسل انسانی است و شهوت نیز به عنوان محركی برای فرزنـدآوری ایجـاد شده است تا انگیزه‌ای برای بقای نسل وجود داشته باشد. و به عبارتی نكاح، مقصدی اصلی دارد که حفظ نسل است. و در این جا به بیان نظرات علمای اهل سنت می‌پردازد.

فرزندآورى در دیدگاه مقاصدى امامیه

نویسنده معتقد است که در جمع دیدگاه علمای مذهب امامیه درباره فرزندآوری، نظر به اینكه بسیار كـم بـه موضوع فرزندآوری پرداخته شده، به گونه‌ای كه در كمتر كتاب فقهـی مـی‌تـوان حكـم فرزندآوری را به دست آورد، لذا ابتدا دلیل این مسئله را بررسی می‌کند. گذشته از توجیه برای ذكرنشدن حكم فرزندآوری در فقه امامیـه، بـا نظـر بـه اینكـه برخی علمای امامیه، مانند محمد حسین طباطبایی، تنها مقصد شـارع از تشـریع نكاح را فرزندآوری دانسته‌اند، این صراحت در كنار پذیرش ضمنی فرزندآوری به عنوان یكی از اهداف و كاركردهای نكاح در میان دیگر علمای امامیه، این نتیجه را به دسـت می‌دهـد كه می‌توان بر مبنای دیدگاه امامیه نیز به بررسی فرزندآوری به عنـوان مقاصـد شـارع از تشریع نكاح پرداخت. می توان به برخی روایات در این زمینه استناد کرد، که مقاله روایات را ذکر کرده است. پس پذیرش اینكه فرزندآوری در تشریع نكاح به نحو علیت مؤثر اسـت، امامیـه بـه دیـدگاه مقاصدی اهل سنت نزدیک شده‌اند و شاید بتوان قائل به همپوشانی مقصد تشریع نكـاح میان مذاهب اسلامی شد. آن گاه می‌توان پذیرفت كه تكـوین غریـزۀ شـهوت بـه جهـت حفظ نسل است و در پاسخ به كسانی كه معتقدند نكاح بر اساس روایـات بـرای حفـظ غریزه شهوت تشریع شده است نه فرزندآوری، می‌تـوان گفـت در بعضـی روایـات، راه دیگر مهار غریزه شهوت در كنار ازدواج، روزه دانسته شده است. پس نتیجه اینكه امكان تطبیق و تقریب میان دیدگاه علمای امامیـه و اهـل سـنت درفرزندآوری وجود دارد، به خصوص با توجه به صراحت نداشتن اكثـر فقهـای امامیـه در خصوص حكم، مبانی و اسـتدلال راجـع بـه فرزنـدآوری، قبـول روایـات دال بـر لـزوم فرزندآوری، وجود مبانی استدلال بر لزوم فرزندآوری در مبـانی مسـلم و پذیرفتـه شـده و امامیه همچون اهل سـنت، فرزنـدآوری را علـت تشـریع نكاح مـی‌داننـد. و حکم تکلیفی فرزندآوری در این‌جا تبیین شده است. ممکن است چنین استدلال شود که در فرزندآوری، وجوب کفایی و عقلی است.

نتیجه

در میان علمای اهل سنت، همه كسانی كه در باب مقاصـد اظهـار نظـر كـرده‌انـد، ازامام الحرمین و غزالی تاكنون، با هر طریق استنباطی و دلیل اجتهـادی، در مقصد شـمردن حفظ نسل، صراحت دارند. از طرفی، در امامیه نیز با توجه به جایگاه والای فرزندآوری برگرفته از نصوص قرآن و روایات معتبر، و با قبول اینكه علت تشـریع نكاح و هـدف غایی برای تشریع بسیاری از مجعولات شرعی، حمایت از فرزندآوری به نحو مشروع و صحیح است، مصلحت حفظ نسل، پذیرفته شده و از مقاصد شریعت محسوب می‌شود. لذا در این مسئله میان امامیه و مذاهب اهل سنت تقارب آرا وجود دارد. اما درباره حكم فرزنـدآوری از دیـدگاه مـذاهب فقهـی مـی تـوان دو دیـدگاه كلـی مطرح كرد: دیدگاه اول اینكه، فرزندآوری در درجه‌ای از اهمیت است و چنان جایگـاه ویـژه ای دارد كه شارع به منظور تأمین این هدف، نكاح و تمام احكام پیرامون آن را جعـل كـرده است، ولی از طرف دیگر، اقدام به نكاح و فرزندآوری را بر افراد بشر واجـب نكـرده است. و فرزندآوری فقط از طریق وقوع صحیح نكاح میان زن و مرد امكـان دارد، امـا شایسـته نیست كه ازدواج و حتی فرزندآوری بر افراد واجب شود، بلكه بـا تـدابیر حكیمانـه اش مقدمات الزام تكوینی را مهیا كرده است. دیدگاه دوم اینكه، فرزندآوری به عنوان یكی از بارزترین و بلكه مصداق اكمل تأمین مقصد حفظ نسل كه مقصدی پذیرفته شده و قطعی در میان تمام مذاهب اسلامی و از ضروریات شریعت است. بنابراین، اگرچه طـرق كشـف مقاصـد شـریعت میـان مذاهب محل اختلاف واقع شود و برخی از علما قائل به حصر مقاصد باشـند، و برخـی دیگر منكر هر گونه انحصاری در این خصـوص باشـند، در بـاره فرزنـدآوری، اهمیـت، ضرورت و مقتضی بودن رعایت مصلحت بشر به نحو عـام و بـه نحـو خـاص، اجماع دارند. لذا لزوم فرزندآوری از نقاط مشترک میان مذاهب خمسۀ اسلامی است. این لزوم در روایاتی از قبیل «لاتناکحوا تناسلوا» قابل تحصیل است که ظهور در وجوب دارد، ولی قطعاً این وجوب نمی‌تواند عینی باشد. در کفایی بودن آن با توجه به لزوم تأمین مقاصد شارع، محذوری متصور نیست و لازمۀ آن این است که زوجین مانع فرزندآوری نشوند.

منبع