رابطه رازقیت الهی و افزایش جمعیت
اگر خدا رازق است و روزی فرزندان و خانواده را تقبل نموده است؛ چرا برخی از انسانها با توهم فقر و و اینکه نتوانند مخارج فرزندان و اعضای خانواده را تامین کنند از فرزندآورری و افزایش جمعیت خوداری نموده و گاهی دست به سقط جنین میزنند؟
مفهوم شناسی
واژه «رازِق» و «رَزّاق»، از ماده رزق در اصل به معناى بخشش مستمر و در اوقات معيّن است خواه دنيوى باشد، يا اخروى و معنوى، و گاه به نصيب و بهره نيز، رزق گفته مىشود. بعضى نيز گفتهاند كه رزق در اصل به معناى انعام و بخشش مخصوصى است كه مطابق مقتضاى حال طرف، و بر طبق حاجت او باشد، تا حيات و زندگيش تداوم يابد.[۱] رزق در فارسى همان واژه روزى است[۲]، يعنى انعام و بخشش كه هر روز مىرسد، و به طور مستمر در اوقات معين، شامل حال افراد مىشود. از آنچه گفته شد به خوبى استفاده مىشود كه رزق و روزى در مرحله بعد از خلقت و آفرينش انسان قرار گرفته و مربوط به تداوم حيات او در جنبههاى مادى و معنوى است.
انواع رزق
بنابراین رزق به دو بخش تقسیم میشود:
رزق مادی
این نوع رزق، رزقی است که لازمه زندگی دنیوی میباشد و انسان و تمام موجودات زنده در این جهان برای زنده ماندن و بقائ نسل خود نیازمند به آن هستند. رزق مادی بنابر احکام تکلیفی وضعی به پنج قسم تقسیم میشود که عبارتند از: ۱) واجب: مانند برآورده کردن نیاز خانواده. ۲) حرام: مانند رزقی که انسان از راه حرام مانند دزدی به دست آورده است. ۳) مستحب: مانند رزقی که انسان تلاش میکند آن را برای راحتی زندگی خانوادهاش به دست آورد. ۴) مکروه: رزقی که بهدست آوردن آن حرام نیست، اما بهتر این است که انسان برای به دست آوردنش تلاش نکند مثل رزقی که از راه قصابی و یا برخی مکاسب مکروه به دست میآید. ۵) مباح: مانند رزقی که انسان نیاز واجب به آن ندارد و همچنین به دست آوردن آن نیز حرام نمیباشد مثل کسب و کار روزانه که بطور مباح و بدون احتیاج به آن به دست میآید.
رزق معنوی
این نوع رزق، رزقی است که وجود آن به انسان مفهومی واقعی میبخشد و با انجام اعمال نیک مثل عمل به مستحبات به دست میآید، در حقیقت هر انسانی که به دنبال رزق معنوی برود و برای به دست آوردن این رزق تلاش کند میتواند در سرای آخرت در بهشت برین برای خود مکانی مهیا کند. امیرالمومنین حضرت علی (ع) در نهج البلاغه رزق را به دو گونه تقسیم می کند که شامل رزق مادی و معنوی می شود امام می فرماید روزى دو قسم است، یکى آن که تو آن را می جویى، و دیگر آن که او تو را می جوید.[۳] خداوند در قرآ ن خود را به عنوان «خيرالرّازقين»[۴] معرفى کرده است.
بهترین رازق
بهترین رازق بودن خدا شاید به این خاطر است که: 1- هرچه او مىبخشد، از ناحيه خود او است، در حالى كه ديگران اگر چيزى مىبخشند از خودشان نيست، بلكه واسطه انتقال روزىها هستند. 2- او همه چيز مىبخشد، نعمتهاى مادى، معنوى و روحانى، دنيوى و اخروى، ظاهرى و باطنى، آشكار و پنهان، خودآگاه و ناخودآگاه، در حالى كه اگر ديگران چيزى مىدهند، از هر نظر محدود است. 3- در بخشش روزىها نياز بندگان را در نظر مىگيرد و آنچه مناسب حال آنها است مىبخشد، زيرا او از اسرار درون و برون همه روزىخواران آگاه است، و مىدانيم ديگران چنين نيستند. 4- خداوند روزىبخشی است كه هرگز روزىهايش پايان نمىيابد، چرا كه خزانه همه چيز نزد او است «وَ انْ مِنْ شَيء الّا عِنْدَنا خَزائنُهُ»[۵] و ديگران از اين نظر كاملًا محدوداند. 5- دوست و دشمن بر سر سفره روزی او جمعاند، و همه از اين خوان نعمت به مقتضاى رحمانيت و رحيميتش بهرهمنداند ولى ديگران تنها به فكر ياران و نزديكان خويشتناند. 6- در برابر بخشش خود نه انتظار پاداشى دارد و نه تشكرى چرا كه او از هر نظر غنى و بىنياز است، ولى ديگران هزارگونه چشم داشت دارند. 7- روزى او چنان گسترده است كه از لحظه انعقاد نطفه در عالم رحم شروع مىشود، و در تمام دوران جنينى ادامه دارد، و بعد از تولد به صورت شير مادر و نوازشهاى محبتآميز او استمرار مىيابد، و تا لحظه مرگ ادامه دارد، غير از او چه كسى مىتواند اين چنين روزىبخش باشد؟! اين است كه مىفرمايد او بهترين روزىدهندهگان است.[۶]
عوامل افزایش رزق
در آیات و روایات فراوان دلائلی برای افزایش رزق و روی بیان شده است که به برخی اشاره میشود.
تقوا
یفرماید: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَعَل لَّهُ مخَرَجًاوَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَتَسِبُ»[۷] (هرکس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم میکند و از جایی که گمان ندارد به او روزی میدهد) بنابراین هر چه والدین و اعضای خانواده بیشتر تقوای الهی را رعایت کنند از جایی که گمان نمیکنند خداوند روزی آنها را تامین خواهد کرد. بنابراین با این اعتقاد به افزایش جمعیت خانواده میاندیشه و زمینههای آن را فراهم میآورند.
انفاق
قران درباره انفاق بر افزایش رزق میفرماید: «قُلْ إِنَ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقین»[۸] (بگو: پروردگارم روزى را براى هرکس بخواهد وسعت میبخشد، و براى هر کس بخواهد محدود میسازد؛ و هر چیزى را در راه او انفاق کنید، عوض آن را میدهد و جاى آن را پر میکند؛ و او بهترین روزی دهندگان است!) ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه حديثى را از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) آورده كه: «مَنْ وَسَّعَ وُسِعَ عَلَيْهِ وَ كُلَّما كَثُرَ الْعِيالُ كَثُرَ الرِّزْقُ» [۹]؛ (هر كس دامنه انفاق را گسترش دهد خداوند روزى او را وسيعتر مىكند و هر زمان افراد خانواده انسان بيشتر شوند روزى نيز فزونتر خواهد شد). وی سپس داستانى از بعضى از ثروتمندان نقل مى كند كه تقسيم سالانه اى براى جمعى از فقرا داشت. ناگهان به نظرش آمد كه اين هزينه زيادى مى برد. به حساب دار خود دستور داد كه آن را قطع كند. شبى در خواب ديد كه اموال زيادى در خانه دارد و گروهى آنها را از درون خانه اش به آسمان مى برند و او جزع و بى تابى مى كند و عرضه مى دارد: پروردگارا! روزى من چه شد؟ روزى من چه شد؟ ناگاه اين پيام به او رسيد كه ما اينها را به تو روزى داديم كه آن را درباره فقرا مصرف كنى هنگامى كه آن را قطع كردى ما هم آنها را از تو گرفتيم به ديگران داديم. صبح گاهان هنگامى كه بيدار شد به حساب دارش دستور داد تمام آن كمك ها را ادامه دهد.[۱۰] خانواده که اهل انفاق است میداند که هرچه در راه خدا بدهد خداوند عوض آن می دهد بنابراین ترسی از فقر ندارد و در نتیجه مقدمه فرزندآوری را فراهم میکنند.
خوش خُلقی با خانواده
خوشخویی با خانواده یکی از صفتهای زیبایی میباشدکه باعث افزایش رزق میشوند. امام صادق (ع) در این باره میفرمایند: «مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهْلِ بَیْتِهِ زِیدَ فِی رِزْقِهِ»[۱۱] (آن کس که در حق خانوادهاش نیکی بهتر و بیشتری داشته باشد رزقش زیاد میشود) اگر هر کدام از اعضای با اخلاق نیک بایکدیگر برخورد کنند و معتقد باشند که این صفت موجب افزایش رزق و روزی می شود دیگر ترسی از افزایش تعداد اعضای خانواده ندارند و این اعتقاد باعث افرایش فرزندآوری والدین میشود.
استغفار از گناهان
یکی از ثمرات استغفار از گناه میتوان بخشیده شدن خود گناه از جانب خداوند متعال و همچنین افزایش رزق را برشمرد، حضرت علی (ع) میفرمایند: «الِاسْتِغْفَارُ یَزِیدُ فِی الرِّزْق»[۱۲] (استغفار رزق را زیاد میکند) خانواده که اهل استغفار است و معتقد است که استغفار موجب افرایش روزی و خیر و برکات او میشود در همه حال به استغفار میپردازد و برای افزایش روزی و افزایش جمعیت خانواده خود تلاش میکند. زیر افزایش خانواده موجب استغفاز بیشتر و در نتیجه رزق و روزی زیادتر میشود.
ترک حرص
از ثمرات ترک کردن حرص، زیاد شدن روزی است چنانچه حضرت علی (ع) در این زمینه میفرمایند: «ترْکُ الْحِرْصِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق»[۱۳] (ترک کردن حرص، رزق را زیاد میکند) خانوادهای که اهل حرص نیست و قناعت را پیشه کند روزی او زیاد می شود و احساس غنی و بی نیازی دارد بنابراین ترسی ندارد که فقیر شود پس چنین خانواده به فکر افزایش جمعیت خانواده میافتد و مقدمات و زمینههای آن را فراهم میکند.
صله رحم
افزایش رزق یکی از ویژگیهای مهم صله رحم میباشد، حضرت علی (ع) در این زمینه میفرمایند: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»[۱۴] (صله رحم رزق را زیاد میکند) رسول خدا (ص) نیز درباره افزایش رزق به سبب صله رحم میفرمایند: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُوَسَّعَ لَهُ فِی رِزْقِهِ وَ یُنْسَأَ لَهُ فِی أَجَلِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ»[۱۵] (هر که دوست دارد که رزقش فزون گردد و اجلش به تأخیر افتد باید صله رحم کند) خانواده که اهل صله رحم باشد هرگز فقیر نمی شود و می داند که در صله رحم وسعت رزق و روزی است چون اقوام از مشکلات یکدیگر با خبر می شوند و به همدیگر کمک می کنند و خداوند هم وعده داده که رزق آنها را زیاد کند و وعده خداوند هم تخلف پذیر نیست بنابراین ترسی از فرق ندارند و این موجب فرزندآوری و افزایش تعداد اعضای خانواده می شود.
ترس از رزق و کاهش جمعیت
ترس از عدم تأمین رزق و روزی فرزندان همیشه یکی از دغدغه های ذهنی و موانع والدین برای فرزندآوری است. امّا منطق اسلام مخالف این توجیه است و روزی فرزندان را از جانب خداوند تضمین شده می داند و می توان گفت اجتناب از فرزندآوری مشمول مذمّتی است که در آن از قتل اولاد نهی شده است. خدواند در دو جای قرآن می فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ»[۱۶] «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خشیه إِمْلَاقٍ»[۱۷] فرزندان خود را از بیم تنگدستى میکشید، ما شما و آنان را روزى میرسانیم. از كشتن اولاد به جهت ترس از فقر و احتياج، شديدا نهى شده است و با جمله «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ»[۱۸] مردم را از این ترس بازداشته است بکر بن صالح، یکی از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) می گوید: «كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ(ع) أَنِّي اجْتَنَبْتُ طَلَبَ الْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَهْلِی كَرِهَتْ ذَلِكَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ يَشْتَدُّ عَلَيَّ تَرْبِيَتُهُمْ لِقِلَّةِ الشَّيْءِ فَمَا تَرَى فَكَتَبَ(ع) إِلَيَّ اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْزُقُهُمْ»[۱۹] ؛ (به امام کاظم(ع) نوشتم، حدود پنج سال است که از طلب بچه خودداری کرده ام و این بدان سبب است که همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید تربیت و نگهداری فرزندان به علت کمبود مالی مشکل است. نظر شما چیست؟ امام در پاسخ به من نوشت: در پی فرزند باش؛ زیرا روزی آنها را خداوند عزوجل می دهد). طبق منطق اهل بیت(علیهم السلام) لازم است با توکّل بر خداوند متعال و عزم بر تلاش و کوشش برای تأمین رزق حلال، از این دغدغه ها گذر کرد. حضرت علی(علیه السلام) در کلام بسیار مهم می فرماید: «تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَة»[۲۰] ؛ (كمك [الهى] به اندازه حاجت و نياز نازل مى شود). این سخن دو پیام دارد:
1. هرچه هزينه انسان بيشتر شود به طور طبيعى تلاش و كوشش وى بيشتر مى گردد و مواهب فزون ترى نصيبش مى شود و اينكه در احاديث آمده است که «الرّزقُ مع النّساءِ و العِيالِ»[۲۱] ؛ (روزى همراه همسران به خانه شوهران مى آيد) نيز ممكن است اشاره به همين معنا باشد كه انسان مجرد تلاش زيادى براى زندگى نمى كند، امّا هنگامى كه احساس كرد بار مسئوليت نفقه همسر بر عهده اوست و آبرويش در خطر است بر تلاش و فعاليت خود مى افزايد و روزى به خانه او سرازير مى شود. همچنين هر زمان فرزند يا فرزندان بيشترى پيدا مى كند اين احساس و آن تلاش بيشتر حاصل مى گردد.
2. خداوند روزى رسان به افرادى كه براى زندگى هزينه بيشترى مىكنند و سختگيرى به همسر و فرزند ندارند و دست و دل آنها براى بخشش به نيازمندان و كارهاى خير و پذيرايى مهمان باز است، رزق و روزى وسيع ترى عنايت مى كند. اين گفتار حكيمانه در واقع مى خواهد مردم را از بخل و تنگ گرفتن بر عيال و كسانى كه نان خور او هستند بر حذر دارد و به شركت در كارهاى خير تشويق كند و اميدوار سازد كه هر اندازه بيشتر به سراغ اين امور روند خداوند هم روزى آنها را وسيعتر مى كند.[۲۲] علامه طباطبائی در ذیل آیه 22 سوره ذاریات می فرماید: رزق و مرزوق دو امر متلازمند، كه به هيچ وجه از هم جدا شدنى نيستند، پس معنا ندارد موجودى با انضمام و لاحق شدنش به وجود چيزى ديگر در وجودش شكلى جديد به خود بگيرد، و آن چيز منضم و لاحق در اين شكل با او شركت نداشته باشد. پس نه اين فرض معنا دارد كه مرزوقى باشد كه در بقاء خود از رزقى استمداد جويد، ولى رزقى با آن مرزوق نباشد. و نه اين فرض ممكن است كه رزقى وجود داشته باشد ولى مرزوقى نباشد. و نه اين فرض ممكن است كه رزق مرزوقى از آنچه مورد حاجت او است زيادتر باشد، و نه اين فرض ممكن است كه مرزوقى بدون رزق بماند. پس رزق داخل در قضاء الهى است، و دخولش هم اولى و اصلى است، نه بالعرض و تبعى.[۲۳]
نتیجه گیری
کسی که اعتقاد به رازقیت الهی دارد و میداند که روزی خودش و خانواده و فرزندان به دست خداوند است و او وعده داده که روزه همه بندگانش را بدهد دیگر ترسی از افزایش جمعیت خانواده ندارد پس دست یه سقط جنین نمیزند و مطمئن است که افزایش جمعیت و تعداد فرزندان تاثیر زیادی روی افزایش رزق و روزی دارد. پس تلاش می کند بر افزایش تداد افراد خانواده خویش زیرا به وعده پروددگارخود ایمان دارد و ترسی از اینکه فقیر باشد و نتواند مخارج خانواده را نرسد ندارد.
پانویس
- ↑ 1. مفردات راغب، ص 351 مقاييس اللّغه، ج 2، ص 388؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 4، ص 115.
- ↑ 2. لغت نامه دهخدا، ج 8، ص 12005 ذیل ماده رزق.
- ↑ 3. نهج البلاغه، ص 552، حکمت ۴۳۱
- ↑ 4. سوره حج، آيه 58.«وَ انَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرّازِقينَ» به يقين خداوند، بهترين روزى دهندگان است.
- ↑ 5. سوره حجر، آیه 21.
- ↑ 6. پیام قرآن، ج 4، ص 246.
- ↑ 7. سوره طلاق، آیه ۲-۳.
- ↑ 8. سوره سبأ، آیه ۳۹.
- ↑ 9. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، محقق/مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم، 1404هـ ق، چاپ اول، ج 18، ص 337.
- ↑ 10. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، محقق/مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم، 1404هـ ق، چاپ اول، ج 18، ص 337.
- ↑ 11. بحار الأنوار، ج۷۱، ص ۱۰۴.
- ↑ 12. الخصال، ج۲، ص ۵۰۵.
- ↑ 13. خصال، ج ۲، ص ۵۰۵.
- ↑ 14. علی بن حسن طبرسی، مشکاهًْ الأنوار فی غررالأخبار، ص ۱۲۹.
- ↑ 15. علی بن حسن طبرسی، مشکاهْ الأنوار فی غررالأخبار، ص ۱۶۶.
- ↑ 16. سوره انعام، آیه 151.
- ↑ 17. سوره اسراء آیه 31.
- ↑ 18. سوره اسراء آیه 31.
- ↑ 19. الکافی، ج 6، ص 3.
- ↑ 20. نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين، نشر هجرت، قم، 1414هـ ق، چاپ اول، ص 494.
- ↑ 21. الكافى، همان، ج 5، ص 330.
- ↑ 22. پيام امام امير المومنين عليه السلام، همان، ج 13، ص 143 و 144.
- ↑ 23. المیزان، ج 18، ص 386.
منابع
- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان داودی، دارالعلم، الدار الشاميه، دمشق، بيروت، 1412 قمری، چاپ اول.
- معجم مقاييس اللغة، أحمد بن فارس، محقق / مصحح: عبد السلام محمد هارون، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404 قمری، چاپ اول،ج 2.
- التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، مصطفوى، حسن، دار الكتب العلمية، مركز نشر آثار علامه مصطفوي، بيروت، قاهره، لندن، بی تا، چاپ سوم،ج 4.
- لغت نامه دهخدا، دهخدا، علی اکبر، دانشگاه تهران، 1377شمسی، چاپ دوم،ج 8.
- نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين، نشر هجرت، قم، 1414هـ ق، چاپ اول،
- پيام امام امير المومنين(عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول،ج 13.
- الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، 1417 قمری، چاپ پنجم، ج 18.
- شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، محقق/مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم، 1404هـ ق، چاپ اول
- بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج۷۱.
- الخصال، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى، قم، 1362 شمسی، چاپ اول، ج۲.
- مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، طبرسى، على بن حسن، المكتبة الحيدرية، نجف، 1385 قمری / 1965 میلادی / 1344 شمسی، چاپ دوم.
- الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلاميه، تهران، 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 6.