رابطه هویت مادری بر فرزندآوری

از ویکی‌جنسیت

زن در جامعه نقش تأثیرگذاری در زمینه صلاح یا فساد جامعه دارد. و با عمل به مسؤلیت‌های زنانه‌اش و اجرای صحیح نقش خود به عنوان زن، جامعه از خیلی از آفت‌ها در امان خواهد بود، یکی از مهم‌ترین چالش‌های فراروی مادری در طول تاریخ، بویژه در سدۀ اخیر، "بحران هویت مادری" است که دارای علل و عواملی متعددی می‌باشد.

بحران هویت

هویت در لغت؛ کلمه‌ای عربی از ریشه هو ضمیر منفصل غایب به معنای او اخذ شده است و به معنای آنچه که نشانه و شخصیت کسی یا چیزی را معرفی می‌کند، است[۱] افراد و گروه‌ها به وسیله هویت خود را از سایر افراد و گروه‌ها متمایز می‌کنند. به طور مثال مادر به وسیله مادری و مشخصه‌هایی که دارد خود را تمیز می‌دهد.[۲]


بحران به معنی تنش و تضاد یا خروج از حالت تعادل و انحراف از حقیقت است. به عبارت دقیق‌تر «بحران را می‌‏توان موقعیت یا ظرف خاصی دانست که بر اثر آن گروه قومی مورد نظر {زنان، مردان…} به سبب شرایط خاص تاریخی و یا شرایط نوظهور، از شناخت دقیق حقیقت وجودی و حقوق خویش و نیز شناساندن آنها به دیگران باز ‏مانده‏‌اند، به شکلی که نه تنهـا این گروه در این رهگذر، بین وهم و واقعیت معلق است، بلکه دیگران نیز از شناختن درست آن، عاجز می‌‏باشند.» افراد در وضعیت بحران هویت اجتماعی، نقش خود را در گروه نمی‌‏دانند و در سطح کلان‌‏تر، جامعه کارکرد خود را از دست می‌‏دهد، جامعه دچار سردرگمی و آنومی می‌‏گردد، نهادهای اجتماعی از حالت تعادل خارج می‌‏شوند و منزلت اجتماعی افراد لطمه می‌‏بینند. در مقابل، بحران هویت فردی به معنی عدم توانایی فرد، در قبول نقشی است که جامعه از او انتظار دارد. [۳]

عوامل موثر بر تغییر هویت مادری

بدیهی است که بر هویت مادری متعددی می‌باشد، از این رو به برخی از مواردی که موجب بحران هویت مادری می‌شود، اشاره می‌گردد، بحران هویت مادری را می‌توان به دو دسته تقسیم‌بندی کرد.

  • جنبش‌های زنان «فمنیسم»
  • ایجاد روحیه خودباختگی فرهنگی
  • رسانه‌های مجازی، ماهواره‌ها
  • ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در خانواده، مدرسه و جامعه،
  • ضعف برنامه‌ریزی فرهنگی برای مادران
  • عدم سواد رسانه مادران
  • کاهش ارزش نقش‌های زنانه

کاهش ارزش نقش‌های زنانه

مسأله کاهش ارزش نقش‌های زنانه است. نقش‌های حیاتی همچون زایش که استمرار نسل بشریت بدان بسته است و تربیت فرزند که زن را در جایگاه انحصاری مربی بشریت می‌نشاند و تدبیر منزل و گرم نگه‌داشتن کانون خانواده که سلول تشکیل دهنده جامعه است.

نگرش پست انگارانه به نقش‌های عظیم حیاتی، علاوه بر اینکه زنان را از استمرار ایفاء این نقش‌ها همراه با عزت و رضایت بازمی‌دارد، سبب می‌شود نقش خود را در هدایت اعضای خانواده و مقابله با تهاجمات فرهنگی بسیار کم‌رنگ بیانگارند و نهایتاً به جای فعال برخورد کردن دچار انفعال گردند و به جای مقابله با ضد ارزش‌ها خود رنگ و روی ارزش‌های غربی را بگیرند. مادری که برای نقش مادری خود در منزل ارزش و اهمیت قائل نباشد و نداند که چقدر در سعادت یا شقاوت جامعه می‌تواند مؤثر و مفید باشد، طبیعی است که توان رویارویی با تهاجمات فرهنگی را در خود نمی‌بیند.


وقتی نظریه‌پرداز فمینیسم خانم «سیمون دوبوار» مطرح می‌نماید که مادری یک نقش منفعل، در قبال نقش فعال آقایان می‌باشد و از عمده‌ترین توصیه‌های ایشان به زنان این است که زیر بار مسئولیت مادری نروند و دست و پای خود را با مشکلات ناشی از این مسأله نبندند. این القاء و این طرز تفکر، آرام آرام مسأله مادری و اهمیت و تأثیر آن را در جامعه در منظر زنان رو به افول می‌گذارد و به جایی می‌رسد که یک خانم خانه‌دار فقط صرف اینکه مشغله دیگری جز مادری و خانه‌داری ندارد، این را برای خود یک ننگ و ضدارزش می‌داند و دچار اضطرابات روانی و مشکلات عدیده‌ای می‌گردد و کار خود را یک کار غیرمفید تلقی می‌کند و به دنبال اشتغال می‌رود هرچند از جهت رتبه شغلی بسیار پایین باشد.


از نظر روانشناسان وقتی فردی نقش خود را در جامعه یک نقش غیرمفید و غیرارزشمند بداند، دچار نوعی احساس حقارت، خود کم‌بینی و از خود بیگانگی می‌شود و درصدد جبران این مسأله برمی‌آید و متأسفانه عمدتاً برای جبران، سعی می‌کند با پناه آوردن به فرهنگ بیگانه و تشبه به آنان و ایجاد مشغله‌های کاذب مثل رفتن به ویدئوکلوپ ها، سالن‌های بدنسازی و مسائلی از این قبیل، جبران احساس حقارت و کهتری خود را نماید. [۴]


تاثیر اندیشه‌های فمنیستی

تاثیر جنبش‌های زنان با گذار از سنت به سمت مدرنیسم؛ كیـان خـانواده و نیـز میـل بـه تشكیل خانواده و توجه به مادری تا حدود زیادی دستخوش آسیب‌های ذهنی قرار داده است، گروهـی از فمینیستهای رادیكال «سركوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نموده‌اند كـه رایج‌تـرین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است.


مناسبات جنبش فمینیسم و خانواده را در دو سطح می‌توان تحلیل كرد:


سطح نخست دیدگاه و نظریه‌های فمینیستی درباره خانواده است و سطح دوم پیامدهای نظریات و برنامه‌های فمینیستی بر ساختار خانواده است. درباره دیدگاه و نظریات فمینیسـتی دربـاره خـانواده می‌توان گفت: جنبش فمینیسم با انتقاد از خانواده و نقش‌های وابسـته بـه آن حركـت خـود را آغـاز می‌كند. طبیعی است كه انتقادات فمینیستی از نهاد خانواده مانند بسیاری موضوعات دیگر از مواضـع ملایم‌تر آغاز و به مواضع افراطی تر كشیده شده اسـت. انتقـاد اولیـه فمینیسـتها كـه عمـدتاً توسـط فمینیستهای لیبرال بیان می‌شود، حصر نقش آفرینی اجتماعی زنان به ایفای نقش در قالب نقش‌های مادری و همسری است. به عقیده چهره‌های شاخص این گروه زنان باید از تعلـق خـود بـه خـانواده بكاهنــد و بــا ایــن بــاور كــه خانــه جایگــاه مناســبی بــرای زنــان اســت، مقابلــه كننــد. اما به موازات افراطی شدن مواضع انتقادی جنبش فمینیسم، انتقاد از خانواده در ادبیات فمینیستی نیز، شدت می‌یابد. از نظر فمینیست‌های ماركسیستی، منشأ ستم بر زنان نظـام خـانواده اسـت،


نظر فمینیست‌ها در باب مادری را عمـدتاً بایـد در مباحـث آنـان پیرامـون بیولـوژی تولیـد مثـل جستجو كرد. لذا موضـوعات مربـوط بـه مـادری همواره برای فمینیسـت‌ها موضـوعات مشـكلی بـوده اسـت، زیـرا آنـان را در میـان مجموعه‌ای از بحث‌های ایدئولوژیكی، بیولوژیكی و ساخت اجتماعی مادری گرفتار می‌ســـازد.


با انتشار كتاب ریچ موضوع مادری مركز بحثها و تحقیقات فمینیستی قرار گرفت. این كتاب مادری را به عنوان تجربه، از مادری به عنوان نهاد جدا می‌سازد. در نظر ریچ؛ مادری به عنوان تجربه در بدن زن محصور است و تحت نظارت فرهنگ و زبان نیست و به طور مستقیم برای زنان قابل حصول است، اما مادری به عنوان نهاد ایـن اطمینان را حاصل می‌كند كه همه ظرفیت‌ها و همه انسان‌ها تحت كنترل مردان باشند. از همین رو بـه نظـر وی در فرهنگ‌های پدرسالارانه مادری و زنانگی در كنار هم در نظـر گرفتـه می‌شـوند و هویـت مادری امری طبیعی تلقی می‌شود كه مساوی زنانگی می‌باشد.


همچنین گروه دیگری از فمینیست‌ها تحت عنوان فمینیست‌های طرفدار تساوی، مسائل را برای زنان خصوصاً مادران مشكل‌تر ساخته‌اند. آنها ارزش مادری را حاشیه‌ای و غیرمهم تلقی نموده‌اند تا آنجا كه افرادی چون «گرینا» معتقدند كه قانون‌گذاری در مورد حقوق مادری و زایمان در واقع تقویت كننده تصاویر سـنتی از نقش‌های جنسیتی و مادری است و عده‌ای از فمینیست‌های تندرو چون «فیرستون» تا آنجا پـیش می‌روند كه بیولوژی تولید مثل را موجب سركوب زنان می‌دانند. وی برای حمایت از ادعای خـود بـه نظریه «مارلین فرای» در مورد سركوب و نظریه ماركس در مـورد حذف تسلط و سركوب متوسل می‌‍شود، وی خشونت‌های جنسی، محدودیت‌های زنان در مقایسه بـا مردان، بچه‌داری و پرورش بچه را بعضی از این موانع می‌داند و ادعا می‌كند كه غالب‌ترین و رایج‌ترین موانع به واسـطه بیولوژی تولیدمثل ایجاد می‌شود.


حركت اجتماعی فمینیست‌ها و تلاش آنها جهت آزادی زنان از تولیدمثل، نتایج غیـرمنتظره‌ای را به بار آورده است. بسیاری از زنان و دختران انقـلاب جنسـی كـه از ایـده فمینیست‌ها در مـورد تولیدمثل استقبال كردند، در نهایت این طرح را تنش آفرین و آزاردهنده یافتنـد، بـه ویـژه زمـانی كـه خود را در سنین میانسالی دیدند، در حالیكه دارای شغل و شرایط مناسبی بودند، اما بـاروری آنهـا كاهش یافته بود.


«سیمون دوبوار» در تشخیص این مطلب كه زنان امیدوارند در دنیای مدرن نسـبت بـه تولیـدمثل سنتی قدرت و كنترل بیشتری در دست داشته باشند. از نظر وی؛ فرزند آوری باعث میگردد زنان از انجام امـور خـارج از منزل از جمله اشتغالات سیاسی و اجتماعی محروم شده و مجبور شوند مدت زمان طولانی در منزل به مراقبت از فرزند یا فرزندانشان بپردازند كه در واقع باعث به هدر رفتن بهترین سال‌های عمر آنها می‌گردد، در نتیجه نوعی اسارت محسوب میشود. وی دركتاب جنس دوم بیان میدارد كه به باور وی «انسان زن زاده نمی‌شود بلكه تبـدیل بـه زن می‌شـود و دختـران بـه علـت تاثیری كه از جامعه می‌گیرند از اوان كودكی نقش‌های فرهنگی معینی را میپذیرند. وی معتقد است كه ساختارهای فرهنگی موجود از جمله مادرانگی باعث میشود كـه زنـان بـه استقلال اقتصادی نرسند و در نتیجه نسبت به مردان فرودست بمانند. وی بخشـی از كتـاب خـود را مادر نام گذاری كرده و به بررسی مسئله مادری در زنان می‌پردازد. این قسمت با سـتایش او از حـق سقط جنین برای زنان آغاز می‌شود، وی با اشـاره بـه مشـكلات زنـان در بارداریهـای ناخواسـته و خطرات سقط جنین‌های پنهانی، به محكوم كردن قوانین آن زمان كه سقط جنین را ممنوع میدانستند، از نظر او جنین « بافت انسانی ناخواسته» اسـت و با این تعبیر ارزش تولد نوزاد و مادری را تحقیر نموده است. وی به تعبیر عجیبـی در مـورد نطفـه در شكم مادر اشاره میكند و سعی دارد بیان نمایـد كـه بـدن زن در ابتـدا از نظـر بیولوژیـك و زیسـت شناختی پذیرای جنین نیست. وی جنین را یك زائده گوشتی میداند كه بدن زن، با تهوع سـعی در دفع این موجود ناخواسته دارد. از نظر وی نوزاد هم بعد از تولد حس خوبی برای مـادر بـه همـراه نـدارد چـرا كـه گذشته از وضع حمل عذاب آور مادر كه انتظار دارد این موجود سهمی از وجود او باشد، در مییابد كه او موجودی مستقل است و این موضوع باعث سرخوردگی و نومیـدی زن میشـود. مـادر دوران بارداری را بدون او گذرانده و هیچ گذشـته مشـتركی بـا ایـن موجـود نـدارد، در طـول بـارداری او تصویری از نوزاد در فكر خود داشته و از آن لذت می‌برده در حالی كه بعد از وضع حمل می‌بیند كه او بالاخره كاملاً واقعی حضور دارد و این موضع گاهی باعث تاسف مادر میشود. از نظر وی، بعضی زنها میتوانند با فرزند خود رابطه‌ای صمیمانه برقرار كننـد و بـه او شـیر بدهنـد، ولـی بسیاری نیز نمیتوانند كودك خود را قبول كنند و بی‌اعتنایی حیرت‌آلود ساعت‌های اولیـه مـدت‌ها ادامه می‌یابد. در واقع از نظر سیمون دو بوار بعضی از نوزادان برای مادر جـذاب و یگانـه و بعضـی دیگر مبتذل و نفرت انگیز به نظر می‌رسد.[۵]پ

رابطه هویت مادری بر کاهش فرزند و سقط جنین

زمانی که مادری ارزش خود را از دست بدهد مادران تمایل به افزایش فرزند نخواهند داشت و نهایتاً به یک یا دو فرزند روی می‌آورند و حاضرند جنین خود را سقط (اسقاط) کنند. تا به آنچه با آن احساس ارزش می‌کنند و جامعه ارزش آن را القا می‌کنند، بپردازند.

پانویس

  1. ساداتی، انسیه، استاد راهنما دکترعزت السادات میرخانی، تاثیر مادری در شکل‌گیری هویت دینی دختران نوجوان، دانشگاه تربیت مدرس، رشته مطالعات زنان،ص14-17.
  2. عـارف، رضــا، هویـّت اسـلامی ما، دوفصلنامه تخصصی «اسلام پژوهی» شماره چهارم، بهار و تابستان 1389 :138 -111
  3. حسن حاج حسینى؛ بحران هویت و انحرافات اجتماعی، مطالعات راهبردی زنان 1381 شماره 17
  4. معین الاسلام، مریم، نقش تـربیتی بانوان در مقابله با آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، مجله پیام زن خرداد 1383، شماره 147
  5. صفوت صفایی، شیدا، سیدفضل االه، قدسی، بررسی تطبیقی مادر و مادری در اندیشه‌های سیمون دوبووار و عرفان اسلامی، /فصلنامه عرفان اسلامی، شماره ٦٢ * زمستان ٩

منابع

  • حاج حسینى، حسن، بحران هویت و انحرافات اجتماعی، مطالعات راهبردی زنان 1381 شماره 17.
  • ساداتی، انسیه، استاد راهنما دکترعزت السادات میر خانی، تاثیر مادری در شکل گیری هویت دینی دختران نوجوان، دانشگاه تربیت مدرس، رشته مطالعات زنان.
  • عارف، رضا، هویت اسلامی ما، دوفصلنامه تخصصی «اسلام پژوهی» شماره4، 1389 .
  • قدسی، سیدفضل االه، شیدا صفوت صفایی، بررسی تطبیقی مادر و مادری در اندیشه های سیمون دوبووار و عرفان اسلامی، /فصلنامه عرفان اسلامی، شماره ٦٢ * زمستان .1398
  • معین الاسلام، مریم، نقش تـربیتی بانوان در مقابله با آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، مجله پیام زن خرداد 1383، شماره 147