نبوت زنان
حق تعالی برای هدایت و راهنمایی انسانها از میاَن خودشان پیامبرانی را برگزید و با ارسال وحی از عالم غیب آنان را آگاه ساخت تا مردم را هدایت کنند. قرآن کریم نام برخی از رسولان الهی را یاد کرده و بقیه را ذکر نکرده است. در هرزمان که مباحث زن و مرد، تفاوتها و تشابهات آنها شدیدا مطرحشده، مسائل مختلف کلامی و حقوقی درباره آنان مد نظر قرار گرفته است. یکی از موضوعاتی که محل مناقشه بوده، مسئله نبوت زنان است که این مقاله با استناد به آیات قرآن کریم و بیان مفسران آن و در مواردی، کلام معصومان علیهم السلام برای تبیین این موضوع بهره جسته و نبوت زنانی همچون مریم (سلامالله علیها) که برخی از محققان و به ندرت مفسران مطرح کردهاند را ارزیابی نموده است.
الگوی جعبه اطلاعات مقالات | |
---|---|
نویسندگان | نهله غروی نائینی |
عنوان مقاله | نبوت زنان در قرآن كریم |
نام مجله | یاد |
سال چاپ | بهار 1384 |
شماره مجله | شماره7، صفحات 29 تا 44 |
امتیاز مقاله | علمی - پژوهشی |
مقدمه
نبوت منصبی است الهی که از جانب حق تعالی بر عهده افراد برگزیده ای که نبی یا رسول نامیده میشوند، گذاشته شده است. شخص نبی که به مشیت الهی اصطفا یافته، تحت ولایت و هدایت خداوند متعال تربیت یافته به بالندگی میرسد. طبق فرمایش قرآن کریم، پیامبران برگزیده الهی، افراد صالح، عالم، توانمند و با استقامت بودهاند، که وحیهای حق تعالی را دریافت کرده، با آگاهی بر مسؤلیت و جایگاه خویش به دعوت و هدایت خانواده خود، مردم جامعه شان و فراتر از آن مردم جهان پرداختند. بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که این آخرین کتاب آسمانی نام همه پیام آوران الهی را ذکر نکرده، بلکه فقط تعدادی از آنها را در آیات متفاوت برشمرده است. بنابر این نام بسیاری از پیامبران الهی برای ما معلوم نیست، گرچه برخی از کتب یهود و نصارا افرادی را بنام نبی معرفی کرده اند که قرآن کریم از ذکر آنها خودداری کرده است.
لكن چون موضوع مقاله ما درباره نبوت زنان در قرآن کریم است، ما هم در حد فرمایشات این کتاب آسمانی که هیچگونه باطل و انحرافی در آن راه ندارد، پژوهش خود را پی می گیریم. به ویژه که به فرموده رسول اکرم(ص) توجه به اسرائیلیات - روایات، تاریخ و اخباری که از سوی اهل کتاب یعنی یهود(بنی اسرائیل) و نصارا در اخبار اسلامی وارد شده است - را نباید تصدیق و نه تکذیب کرد. بنابر این بر نبوت افرادی که به عنوان نبی در منابع اهل کتاب معرفی شدهاند لكن در قرآن ذکری از آنها نیست صحه نمیگذاریم. اسامی پیامبران یاد شده در قرآن کریم به گواه همه مفسران و اصحاب لغت، نام ذکور است. بنابراین مسأله نبوت زنان یکی از مباحث کلامی است، لکن در کتابهای کلامی مورد بحث قرار نگرفته و فقط برخی از مفسران همچون زمخشری، بیضاوی، علامه طباطبایی، قرطبی و ... به آن پرداختهاند. شاید علت عدم توجه متکلمان و سایر علمای اسلامی به این موضوع، بدیهی و واضح در این مقاله با توجه به معنای وحی، نبوت و رسالت در قرآن کریم، نبوت زنان را مورد بررسی قرار میدهیم.
گزارش مقاله
این مقاله به تعریف واژه وحی در قرآن کریم میپردازد. وحی در لغت عبارت است از اعلام سریع و پنهانی، اعم از این که به اشاره با صدای پنهانی و یا نوشته سری باشد. و هر آن چه را شخص به طرف مقابل القا کند و طرف مقابل آن را درک کند وحی نامیده میشود. مانند گزارش قرآن کریم درباره حضرت زکریا، که در مقاله به آیه اشاره کرده است. با دقت در آیات قرآن کریم معلوم میگردد که وحی در معانی ذیل بکار رفته است:
- همان معنای لغوی یعنی اشاره مخفیانه (سریع و مرموز)، مانند [۱].
- امری عزیزی و فطری، که به صورت طبیعی در سرشت و فطرت اشیاء قرار داده شده، مانند - [۲].
- الهام نفسی که شعوری باطنی است و انسان به وسیله آن چیزهایی را احساس میکند که گاهی منشأ آن برای آدمی مخفی است و گاه میفهمد که منشأ الهی دارد، از جمله وحیای که به مادر موسی صورت گرفت.
- وحی رسالی: واژه وحی به این معنا بیش از هفتاد بار در قرآن آمده است. و مختص پیامبر اکرم نبوده است. این وحی وجه تمایز اولیه پیامبران از دیگر پیشوایان و مصلحان و نوابغ عالم است معنای وحی به پیامبران از معنای لغوی وحی چندان به دور نیست که آن اعلام مخفیانه بود و این اتصال غیبی میان خدا و پیامبرش که طبق فرمایش قرآن به سه شکل صورت میگیرد. وحی از نظر ماهیت دو گونه است: وحی انبانی و وحی تشریعی میباشد.
نبوت زنان در قرآن کریم؛ در قرآن اشاره دارد که به مادرموسی وحی کردهایم و به زمین وحی می کنیم آن روز خبرهای خود را بازگوید. بنابراین اعلام وحی به مخلوقی، دلیل بر عهده دار بودن وظیفه پیامبری و رسالت نیست. در قرآن شریف حقیقت نبوت - ارشاد مردم به کمک وحی - مکرر در مکرر ذکر شده و از مردان آن دو تعبیر مختلف به عمل آمده است؛ یکی نبی به معنای صاحب خبر و شرافت اطلاع از خدا و عالم غیب است که از طرف الله جل جلاله به او وحی شده اعم از این که مأمور به دعوت مردم و رساندن پیام الهی به ایشان هم باشد یا نباشد. البته در کنار این مباحث نگاه تاریخی هم دارد، این است که رسول کسی است که فرشته بر او نازل میشود و او فرشته را ببیند و با او تکلم کند، اما نبی کسی است که فرشته را در خواب می بیند و در خواب بر او وحی میشود.هیچ آیه ای در قرآن کریم، از واژه وحی برای ابلاغ به مریم استفاده نکرده و گزارش ملاقات ملائکه با مریم، نشان ابلاغ وحی نبوت نیست بلکه مسئله اصطفى و طهارت و برگزیدگی مریم برای حمل به عیسی است.
بنابر این نه کامل بودن و نه دریافت کردن وحی، دلیل بر نبوت فرد نیست، ضمن این که هر دو لازمه نبوت اند و این که چه کسی نبی و فرستاده حق تعالی، برای هدایت مردم است، مطلبی است که خداوند متعال معین می فرماید. همچنان که فرموده است: «الله یعلم حیث یجعل رسالته». این که حضرت مریم فرد برگزیده و اصطفا شدهای باشد، میتواند دارای کرامت و مقام مخصوص باشد به سبب مطلب دیگری است. چون ما در آیه قرآن نداریم که حضرت مریم خبرآورنده است و او خبری به مردم اعلام کرده باشد، بلکه قرآن به حضرت مریم وحی کرد، که مردم ابهاماتشان را از حضرت عیسی بپرسند و حضرت عیسی با مردم در گهوار سخن بگوید. در قرآن هیچ حرفی هم از نبوت مادر حضرت موسی نیست، و این وحی در واقع الهام بود.نویسنده در صدد این است که تبیین کند؛ پیامبری مواجهه با ناملایمتیها، سرکشیها، سرسختیها، لجاجتها، عنادها است که بنظر میرسد با روح لطیف زن سازش نداشته باشد. داشتن مسؤلیت اجرایی نشانه برتری و فضیلت فرد نیست، بلکه داشتن پیوند محکم معنوی و تقوای الهی ملاک برتری انسانهاست، همچنان که خداوند متعال فرمود: «ان اکرمکم عندالله اتقیكم» برتری و فضیلت بشر به اینست که مسؤلیتی که از جانب الهی بر او محول شده را به خوبی و تمام عهده دار باشد.
نتیجه
رسالت، یک امر اجرایی است که نیاز به ارتباط با مردم، ابلاغ شریعت به آنها دارد. خداوند متعال که خالق این بشر و همه مخلوقات است و توانایی، شایستگی و مناسبت وجود هر مخلوقی را اندازه زده و خلق کرده است و عالم، حکیم و قادر است بهتر از هر کسی می داند که کدام مخلوق برای چه امری مناسب تر و کدام باید چه وظیفه ای را عهده دار باشد، در [۳] كلمه رجال همان جنس مذكر معنا میشود، همچنان که اکثر مفسران و علما بدان قائلند. ملائکه با حضرت مریم (س) سخن گفتند و او را به مطلب مهمی که ولادت عیسی(ع) بود، بشارت دادند، نه مسؤلیت داشتن و ابلاغ وحی؛ وظیفه مریم(س) در دریافت وحی و مکالمه با فرشتگان، پذیرش باردار شدن به عیسی(ع) و اطاعت از حق تعالی بود. در این امر بزرگ، مسولیت هدایت و راهنمایی مردم را به عهده نداشتند. بنابراین عظمت او به سبب صدق، عبادت، اطاعت و اصطفایش برای همین امرعظیم بود.
کلیدواژه
نبوت، زن، قرآن.