آنجلا دیویس

از ویکی‌جنسیت

آنجلا دیویس، رهبر (پیشین) حزب کمونیست ایالات‌متحده آمریکا، کنشگر حقوق مدنی

آنجلا دیویس از «شناخته‌شده‌ترین چهرهای چپ در ایالات‌ متحده» استد. در طی پنج دههٔ گذشته، او با جنبش‌های انقلابی‌ای همچون «حزب پلنگ‌های سیاه» در سال‌های ۱۹۶۰ همراه بوده است. او همچنین از بنیان‌گذاران سازمان «مقاومت در برابر بحران» است که برای مقابله با نظام زندان‌ها در ایالات‌متحده بنا شده است. او ائتلافی را نیز از کنشگران به‌منظور مبارزه برای برابری حقوق زن و مرد (فمینیست‌های) سیاه‌پوست را پایه‌گذاری کرده است.در نگاه آنجلا دیویس، زندان و زندانیان، زنان، کارگران، تراجنسیتی‌ها محوری برای تحلیل مسائل جامعه است. او به نظریه «تلاقی» اعتقادی عمیق دارد.

آنجلا دیویس
اطلاعات شخصی
زاده 26 ژانویه 1944 در بیرمنگام
مکتب کمونیست
محل سکونت آمریکا
همسر Hilton Braithwaite
خدمات
تحصیلات دانشگاه برندایس (بی‌ای)، دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو (MA)، دانشگاه هومبولت برلین (پی‌اچ‌دی)
محل تحصیل آمریکا، برلین
مرتبه علمی استاد دانشگاه
شغل استاد دانشگاه

زندگی نامه

آنجلا دیویس در 26 ژانویه 1944 در بیرمنگام، آلاباما به دنیا آمد. پدرش، بی فرانک دیویس، معلمی بود که بعداً یک پمپ بنزین باز کرد، و مادرش، سالی بل دیویس، معلمی بود که در NAACP فعال بود[۱] مادر دیویس دبیر ملی و از سازمان‌دهندگان اصلی ساترن نگرو کانگرس (مجلس جنوبی سیاهان) بود، سازمانی که به شدت تحت تأثیر حزب کمونیست بود. به این ترتیب، دیویس به هنگام بزرگ شدن با سازمان‌دهندگان و متفکران کمونیستی احاطه شده بود که در رشد فکری او به شدت تأثیرگذار بودند.[۲]

آنجلا دیویس ابتدا در یک محله جدا شده در بیرمنگام زندگی می‌کرد، اما در سال 1948 به یک "خانه چوبی بزرگ در خیابان سنتر" در یک منطقه حومه شهر که عمدتاً سفیدپوستان جمعیت آن بودند نقل مکان کرد. دیویس با اتوبوس به مدارس مجزا با جمعیت دانش‌آموزی کاملاً سیاه‌پوست، می‌رفت. دیویس ابتدا به یک مدرسه ابتدایی به نام مدرسه کری‌ای و بعداً به پارکر انکس، مدرسه دیگری در چند بلوک دورتر که الحاقیه دبیرستان پارکر بود، رفت. به گفته دیویس، مدارس درهم و برهم و خراب بودند، اما از مدرسه ابتدایی خود، دانش‌آموزان می‌توانستند مدرسه‌ای تماماً سفید رنگ را در آن نزدیکی ببینند، ساختمانی آجری زیبا که اطراف آن را چمنزار سرسبز و سبز احاطه کرده بود.

او سپس به دبیرستان الیزابت آروین در نیویورک راه یافت. در این مدرسه دیویس با سوسیالیزم و کمونیزم آشنا شده و به یک گروه کمونیستی جوان، به نام ادوَنس پیوست. او همچنین با فرزندان برخی از رهبران حزب کمونیست آمریکا، از جمله دوست تمام عمرش، یعنی بتینا آپتکر، آشنا شد. دیویس دو سال در دانشگاه سوربن پاریس تحصیل کرد. او همچنین به مدت دو سال در آلمان در دانشگاه فرانکفورت در رشته فلسفه تحصیل کرد. دیویس به ایالات متحده بازگشت و در سال 1968 مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو دریافت کرد. او به آلمان بازگشت و در سال 1969 دکترای فلسفه را از دانشگاه هومبولت برلین گرفت.

کنش‌ها و نگرش‌ها

رهبر حزب کومنیست آمریکا

آنجلا دیویس بیشتر وقت خود را با باشگاه چ-لومومبا، شاخه تماما سیاه‌پوست حزب کمونیست، که به نام کمونیست و انقلابی کوبایی ارنستو "چه" گوارا و پاتریس لومومبا، سیاستمدار و رهبر استقلال کنگو نامگذاری شده بود، گذراند. او به رئیس این گروه، فرانکلین الکساندر، کمک کرد تا تظاهرات متعددی را سازماندهی و رهبری کند و نه تنها از برابری نژادی، بلکه از حقوق زنان و همچنین پایان دادن به خشونت پلیس، مسکن بهتر، و «توقف سطح افسردگی بیکاری» حمایت کرد. در جامعه سیاه‌پوستان، همانطور که الکساندر در سال 1969 اشاره کرد. دیویس گفت که او جذب آرمان‌های "انقلاب جهانی، مردم جهان سوم، رنگین پوستان" شده بود و این چیزی بود که مرا به حزب کشاند در دههٔ شصت میلادی به‌خاطر اسلحه‌یی که به او تعلق داشته و در پروندهٔ قتل زندان‌بانی ظاهر شده بود از سوی اداره آگاهی فدرال ایالات‌ متحده بازداشت و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان به‌ سفرهایی در سراسر دنیا از جمله برای سخنرانی به کوبا رفت. سفر به کوبا چنان تأثیری بر او باقی گذاشت که اعلام کرد: “تنها در نظام سوسیالیستی است که مبارزه بر ضد نژادپرستی کارساز است.”

کارزار رهایی از زندان

کارزار رهاییِ او از زندان بسیار گسترده و بین‌المللی بود تا جایی که از ۶۰ کشور و چندین شخصیت فرهنگی چون “جان لنون” و “یوکو اونو” در پشتیبانی از او در این کارزار شرکت کردند. او می‌گوید: “ما نباید بر روش‌های تنبیهی‌ تکیه کنیم و افراد را به‌زندان بیندازیم و فکر کنیم کاری انجام گرفته است. این روش‌ها نه برای گره‌گشایی، بلکه برای واداشتن ما به فراموش کردن ضرورتِ درگیر شدن با مسئله است..[۳]

دیویس از سال ۱۹۶۹ شروع به بیان نظراتش در معرض عموم کرد. او اعتراض و مخالفت خود را با جنگ ویتنام، نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و صنعت زندان ابراز کرده و از حقوق همجنس‌گرایان و دیگر جنبش‌های اجتماعی حمایت کرد.

خشونت جنسی معلول زندان

“روبرو شدن با خشونت جنسی و حتی اندیشیدن دربارهٔ آن بسیار دشوار است. اما از سوی دیگر هرچه بیشتر مردان را به زندان بیندازیم به همان اندازه خشونت‌ورزتر می‌شوند.” دیویس تصریح می‌کند که فمینیسم دربارهٔ گرفتن رهبری از مردان نیست و درواقع لازم است که ساختارها دگرگون شوند. او ادامه می‌دهد: “مهم است که رهبران‌مان مردگرا، فردگرا، نباشند.” او بر کار جمعی تأکید می‌کند و خواستار ضرورت شناسایی کنشگرانی دیگر مانند زنان سیاه‌پوست و هم‌جنس‌گراها است. تاریخ باید به‌یاد بسپارد که در بطن فعالیت هر جنبش توده‌ای زنان قرار دارند و “آنان بیشتر کارها را انجام داده‌اند.” او می‌گوید همانند نقش “مارتین لوتر کینگ”، نقش زنان فقیر سیاه‌پوست، کارگران خانگی، خدمتکاران، آشپزها و کارگران شستشوی پوشاک که جنبش مدنی ایالات‌متحده را امکان‌پذیر کردند باید در یادها بماند.

دیویس یک فمنیست سیاه

دیویس می گوید: “من یک فمینیست نیستم، من یک زن سیاه‌پوست انقلابی هستم.”فمینیسمی که آنجلا دیویس خود را با آن هم‌تراز می‌بیند “فمینیسمی است که طرفدار جنبش براندازی نژادپرستی، سرمایه‌داری و همخوان با نظریهٔ نقطهٔ تلاقی عمل می‌کند. او تأکید می‌کند که فمینیسم تنها به جنسیت و زنان محدود نمی‌شود. دیویس در سال ۱۹۹۵ با راهپیمایی یک میلیونی مردان مخالفت کرد و استدلال کرد که حذف زنان از این اتفاق در جهت تقویت شوونیسم مردانه بوده و سازمان‌دهندگان این برنامه، از جمله لویس فراکن، ترجیح می‌دادند که زنان در جامعه نقش‌های فرودست داشته باشند. دیویس همراه با کیمبرلی کرانشاو و دیگران دستور آفریقایی‌آمریکایی ۲۰۰۰ را تشکیل دادند که از متحدان فمنیستهای سیاه بود.

تدریس، سخنرانی، نویسندگی

او نویسندهٔ سیاسی‌ای پرکار است و از سراسر دنیا از او برای سخنرانی دعوت می‌شود. محور دانش‌پژوهی‌های او، مسئلهٔ زنان، کارگران و رنگین‌پوستان است. او هم‌اکنون به‌تدریس تاریخ خودآگاهی و پژوهش‌های فمینیستی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در شهر “سنتاکروز” اشتغال دارد. او خود را فمینیست هم‌اندیش با نظریهٔ نقطهٔ تلاقی نظریه موافق ستم مضاعف بر زنان سیاه پوست. که این زنان نه فقط از ستم جنسی بلکه ستم نژادی هم رنج می‌برند که در نتیجه ضرورت برخورد به معضلی بسیار بغرنج تر از ستم جنسی را مورد توجه قرار می‌دهد می‌داند، هوادار براندازی زندان‌ها و حکم اعدام است، او خواستار جایگزینی شیوه‌های آموزشی و روشنگرانه در برابر شیوه‌های کیفری و تنبیهی است و در این راستا بسیار فعال است. رونالد ریگان، هنگامی که استاندار کالیفرنیا بود، او را به‌سبب فعالیت در حزب کمونیست ایالات‌متحده از تدریس در دانشگاه کالیفرنیا محروم کرد.آنجلا دیویس کتاب “زنان، نژاد و طبقه” را در سال ۱۳۶۲ تألیف کرد. دیویس استاد بازنشسته گروه تاریخ آگاهی در دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا و مدیر گروه سابق مطالعات فمنیستی همین دانشگاه است. علایق تحقیقاتی او فمینیسم، مطالعات آفریقایی-آمریکایی است.

حمایت از تراجنسیتی‌ها

او در سخنرانی‌های مختلف به موضوع تراجنسیتی‌ها می‌پردازد و به عنوان یک اقلیت از آنها حمایت می‌کند آنجلا می‌گوید: “بنیاد زندان‌ها در کلیت خود یک بنیاد جنسیتی است” و نظر می‌دهد که لازم است زندان‌ها “دوگانگی جنسیتی در زندان‌ها را یکی سازند.” او بر این باور است که حقوق زندانیان تراجنسیتی رعایت نمی‌شود و با ملغی کردن وجود زندان‌ها، سیاست‌های با نگاه جنسیتی نیز از میان برداشته می‌شوند.

فلسطین و اسلام هراسی

او معتقد است فلسطین بخش مهمی از عملی ساختن نظریه تلاقی است و می‌گوید: “فلسطین به ما آموخت که ضدِ خشونت باشیم.” “ما باید در برابر اسلام‌هراسی موضع‌گیری کنیم… امروز اسلام‌هراسی خشونت‌بارترین بیان نژادپرستی است و زن‌ها نخستین قربانیان آن‌اند.” “ما باید پیوندهای جهانی و تأثیرهای سرمایه‌داری جهانی را دریابیم.

پانویس

منابع

  • «بیوگرافی آنجلا دیویس»، درسایت گریلند، بازدید 22 بهمن 1401ش
  • «آنجلا دیویس: تاریخ باید به‌یاد بسپارد که در بطنِ فعالیت هر جنبش توده‌ای زنان قرار دارند»، در سایت تشکیلات دموکراتیک زنان، بازدید 22 بهمن 1401ش
  • «آنجلا دیویس »، در ویکی پدیا، بازدید 22 بهمن 1401ش