عوامل خشونت خانگی
خشونت علیه زن در خانواده متداولترین شكل خشونت علیه زن است كه غالباً توسط نزدیكترین افراد خانواده مانند شوهر به وقوع میپیوندد. خشونت خانگی شایعترین شكل خشونت، همراه با بیشترین احتمال تكرار، كمترین گزارش به پلیس و بیشترین عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی میباشد. شیوع آن در نقاط مختلف دنیا متفاوت است. تخمین زده میشود كه خشونت در بیش از نیمی از خانوادهها وجود دارد از هر چهار زن یک نفر درمعرض خشونت است. تقریباً یک سوم زنان جهان حداقل یک بار خشونت را تجربه كردهاند. آنچه مسلم است تاثیری كه خشونت بر روی زن میگذارد بیش از آنكه جسم زن را بخراشد روح او را جریحهدار كرده و از او موجودی بیاراده و مفعول و منفعل میسازد. سلامت واعتماد به نفس او را از بین میبرد و امید به زندگی را در او كاهش میدهد. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر خشونت خانگی علیه زنان میباشد.
مقدمه
تا حدود دو دهه قبل پنداشته میشده است كه خانواده به سبب وجود روابط صمیمی، محبتامیز و عواطف بهترین مكان برای زندگی بزرگسالان و بهترین مكان برای رشد و شكوفایی عاطفی و جسمانی افراد است. با آنكه از وجود بدرفتاری و خشونت در خانواده آگاهیهایی به دست آمده بود، جامعهشناسان گمان میبردند كه معدودی از خانواده ها، بخصوص آنها كه مشكلات مادی دارند و از نظر فرهنگی در سطح پایینی هستند یا آنها كه در شرایط بحرانی مانند طلاق و جدایی قرار دارند، به بدرفتاری با اعضای خود دست میزنند. اما نتایج تحقیقات مشخص كرد كه برخلاف تصورات رایج تنها خانوادههای مسئلهدار به خشونت متوسل نمیشوند بلکه خانوادههای معمولی هم با اعضای خود بد رفتارند.
شوهرانی كه اقدام به كتک زدن زنان خود میكنند در خانواده ی پدری شاهدكتک خوردن مادران از پدرانشان بودهاند. زن آزاری در طول نسل منتقل میشود و نه فقط نسل حاضر بلكه نسل بعدی هم را تهدید میكند. خشونت و خشونت خانوادگی استفاده نابجا وغیرقانونی وتعرض امیز از قدرت تعریف میشود. یک نوع ان اجباری غیرقانونی است که علیه ازادیها و حقوق عمومی بکار برده میشود و در ارتباط با جرائم خشونتآمیز به جرائمی اشاره دارد كه جنبه فیزیكی یا جسمی بینهایت شدیدی دارا باشد.
گزارش مقاله
نویسنده در صدد آن است که خشونت علیه زنان در خانواده را بررسی کند و عواملی که بر آن تاثیر میگذارد را شناسایی کند و پیامدهای که این خشونت بر زن و جامعه و خانواده میگذارد پیدا شود و برای حل آن چارهاندیشی شود.
طبقهبندی رفتاری انواع خشونتهای خانوادگی
- خشونت جنسی: این نوع خشونت ممكن است در حیطه زندگی خصوصی، زناشویی وخانوادگی، اتفاق بیفتد و به صورت الزام به تمكین از شوهر یا رابطه محارم با یكدیگر در حلقه خویشاوندی علیه زن اعمال گردد.
- خشونت جسمی: این نوع خشونت به شیوه های گوناگون ماند كتك خوردن، شكنجه وقتل را در بر میگیرد یا از لمس كردن بدن زن شروع شده تا مرحله تجاوزجنسی، جسم زن رامورد آزار قرار میدهد.
- خشونت روانی: رفتار خشونتآمیزی كه شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشهدار میكند.
- خشونت مالی: در بسیاری از نقاط جهان، زنان به نیروی كار بی جیره و مواجب هستند و چنانچه مردان خانواده نخواهند از خود سخاوتی نشان دهند، ادامه زندگی زنان به مخاطره میافتد.
- خشونت سیاسی: با عملكرد اهرم های قدرت رسمی یعنی دولت علیه زنان اعمال میشود. این نوع خشونت به صورت غفلت از حقوق انسانی زنان در قانونگذاری انعكاس مییابد و به صورت عدم پشتیبانی از برابری حقوق زن و مرد در سیاستگذاری ظاهر میشود.
- خشونت اجتماعی: مانند ممنوعیت ملاقات با دوستان و خویشاوندان، حبس كردن زن در خانه، قطع كردن تلفن. مسامحه یا غفلت؛ كوتاهی در برآوردن نیازهای فیزیولوژیک مانند سرپناه، امنیت، فراموش كردن زمانها و رفتارهایی كه برای همسر اهمیت دارد مثل سالگرد ازدواج، تولد.
عوامل خشونت علیه زنان
علل خشونت را میتوان در سه دسته فردی ، تعامل بین فردی و اجتماعی محدود كرد. علل فردی در جنبههای زیستی و روانشناختی، علل تعامل میان فردی در جنبههایی مانند جنسیت اقتدارگرایی در خانواده ، یادگیری اجتماعی و مشكلات ارتباطی و علل اجتماعی در جنبههای اقتصادی و فرهنگ مورد بحث قرار گرفت.
علل فردی خشونت
که جنبههای زیستی را در بر میگیرد اولین تبیین به مسائل زیستی انسان و تفاوت زن و مرد از این بعد مربوط میشود. برخی فمینیستهای رادیكال ادعا كردهاند كه نیروی بدنی مردان سبب بروز خشونت نسبت به زنان میشود. عامل زیستی دیگر، هورمون مردانه، یعنی تستوسترون است كه روانشناسان آن را عامل موثری در رفتار پرخاشگرانه مردان دانستهاند. همچنین ناکامی در شرایطی رخ میدهد که موانع، فرد را از نیل به هدف باز میدارد و او را در انجام عمل ناتوان میکند. در پدیده خشونت خانگی علت بیشتر ناکامی مرد ریشه در عوامل اقتصادی دارد. و تامین نشدن نیازهای عاطفی مرد در خانواده از دیگر علل فردی خشونت خانگی میباشد.
علل ارتباطی بین فردی در ایجاد خشونت
چون پدیده خشونت امری ارتباطی میباشد، بهتر است كه واحد تحلیل به جای افراد، روی تعاملهای میان آنها ازجمله تعامل زن و شوهر قرار گیرد.
علل اجتماعی – اقتصادی
نگاه یك فرهنگ به خانواده، زن و خشونت، ساختار اجتماعی و قوانین حاكم بر یك جامعه،وضعیت اقتصادی و عقاید و باورهای مردم، از اموری است كه در سطح كلان می تواند به تبیین خشونت خانگی كمک كند.
نتیجهگیری
خشونت علیه زنان یكی از مشكلات اساسی بهداشت همگانی و حقوق بشر در جهان امروزی است. این پدیده جهانی در كلیه فرهنگها و طبقات اجتماعی بر میلیونها زن در سراسر جهان تاثیر میگذارد. خشونت و بدرفتاری علیه زنان عوارض جسمی و روحی متعددی دارد كه از شایعترین آن عارضه روحی افسردگی و اضطراب را میتوان نام برد. مرگ بر اثر قتل توسط نزدیكان و یا خودكشی بر اثر بدرفتاری شدید از عوارض جدی این پدیدهاند. از اثرات روحی غیرمستقیم خشونت میتوان سردرد، درد و ناراحتی معده و سایر مسایل گوارشی را نام برد. پیامدهای جدی خشونت بر سلامت و تندرستی زنان و کودكان آنها ایجاب می نماید كه در جهت پیشگیری سریع و محو آن اقدام شود.
نقد مقاله
از نگاه اسلام نمیتوان گفت زن برتر از مرد است یا مرد برتر از زن؛ زیرا هر دو انسان هستند و تنها در صورتی یکی بر دیگری برتری دارد که علم و تقوای او بیشتر باشد. از اینرو احکام خشونتبار نمیتواند احکام اسلام باشد. خشونت علیه زن، انحرافی است که در روابط انسانی پدید میآید؛ از اینرو باید علل خشونت علیه زنان در کشورهای اسلامی را در جای دیگری کاوید و برای حذف این پدیدۀ ناهنجار در زندگی انسان تلاش کرد. زیرا اسلام از حقوق زنان بسیار دفاع کرده است و آیات قرآن و روایات معصومین (ع) سرشار از دستوراتی است که به مردان امر میکند دربرابر همسران خود نهایت مهر و عاطفه و لطافت را داشته باشند.
قرآن نسبت به زن و خانواده در [۱] دستوراتی را به مرد میدهد که با توجه به قرینههای لفظی موجود در آیه و روایات تفسیری به تحلیل شرایط ضرب و نمادهای مخالفت قرآن با خشونت علیه زنان اقدام كرده است. همچنین مغایرت واژه «واضربوهن» را با بنیادهای نظریات جامعهشناسی در باب خشونت علیه زنان به اثبات رسانده و از نشوز مدنظر در این آیه با توجه به نظریات کجرفتاری اجتماعی تبیین جامعه شناسانه كرده است.
گفتمان آیه متفاوت از گفتمانی است که در انتقادات از آن استفاده شده است؛ واژه مذكور به عنوان یک امر ارشادی، در پی تنظیم زندگی خانوادگی مخدوش شده بر اثر فقدان رعایت حدود خانواده است و در فرآیندی ترتیبی بعد از دو مرحله «فعظوهن» و «واهجروهن فی المضاجع» و فقدان پاسخگویی آنها و در شرایط بسیار محدود و مشخص اجرایی است؛ تعبیر مبارک «فلا تبغوا علیهن سبیلا» و روایات مفسر واژه «واضربوهن»، از مخالفت قرآن با خشونت علیه زنان حکایت میکند.
کلیدواژگان
پلیس، بزه دیدگی، آسیبهای بزه دیدگی، شهرستان كرمانشاه
پانویس
- ↑ سوره نساء، آیه 34