چالش های مدیریت زنان
با وجود پیشرفتهای محسوس چند دهه گذشته بانوان كشور در زمینه تحصیلات و مشاركتهای اجتماعی به عنوان یک تصور بدیهی همچنان سهم زنان از بازار كار و از آن بیشتر تصدی مشاغل مدیریتی در كشور از توان، ظرفیت و جمعیت این قشر بسیار كمتر است. اگر چه بررسی شعارهای انتخاباتی روسای جمهوری از سال 76 تا 92 نشان میدهد كه همه ایشان بر حضور زنان و واگذاری مدیریتهای كلان به آنان پای فشارده اما پس از آغاز به كار دولتها و چیدمان مدیریتها به جز واگذاری یك یا دو پست كلان دولتی در حوزه مدیریت عالی و پایه سهم ناچیزی نصیب بانوان شده است. نداشتن اعتماد به نفس كافی، كم تحركی تشكلهای مدنی حوزه بانوان و مهمتر از همه نبود انگیزه لازم و كافی نزد این قشر برای پیگیری خواستها و مطالبات قانونی باعث شده زنان ایرانی نقش و سهم چندانی در عرصههای مدیریتی كشور ایفا نكنند و این در حالیست كه بر اساس تجربه ثابت شده كه زن ایرانی از تواناییهای مدیریتی و اجرایی بالایی برای تحرك، تحول و پیشرفت سیستم اداری و اجرایی برخوردار است.
مقدمه
زن ایرانی و به تبع آن زنان ایلامی با وجود توانایی و بهرهمندی از تحصیلات بالای دانشگاهی در كنار داشتن تخصص و تجربه لازم برای تكیه بر صندلی مدیریتی اعتقاد دارند، تاكنون به آنچه كه استحقاق آنان بوده دست نیافتهاند و اراده لازم و كافی نیز نزد تصمیم گیرندگان كشوری و استانی برای دستیابی به جایگاه واقعی این سرمایههای اجتماعی وجود ندارد. مهمانان این نشست كلثوم خلیلوند [۱]، فاطمه میرزابیگی [۲]، مژگان عالی پور [۳]، مهناز مومنی [۴] و حیران پورنجف [۵] هستند.
نقش زنان در پستهای مدیریتی
خانم خلیلوند گفت: متاسفانه مردان بیشتر به عنوان نیروی كارآمد و سرمایه اجتماعی در پستهای مدیریتی دیده میشوند و نقش زنان در این حوزه كمرنگ است در حالی كه مدیریت نیاز به خلاقیت، نوآوری و تفكر پویا دارد. وی با بیان اینكه موفقیت زنان در حوزههای مدیریتی هنگامی امكان پذیر خواهد بود كه جامعه توانمندیهای زنان را باور و به این قشر اعتماد كند، افزود: زنان باید با ارائه عملكرد مثبت و درخشان خود زمینه را برای ایجاد این باور در جامعه فراهم كنند.
وی گفت: وضعیت جامعه در بسیاری از موارد به گونهای است كه مردان حتی مدیریت امور مربوط به زنان را برعهده می گیرند و زنان جایگاه آن چنانی در این زمینه ندارند. وی یكی از شاخصهای كلیدی توسعه باور توانمندیهای زنان و ورود آنان به عرصه مدیریتی است و میزان مشاركت زنان در حوزههای اقتصادی بازوی این توسعه است و باید اعتقاد به مشاركت زنان در جامعه تبیین و نهادینه شود. وی اظهار كرد: با توجه به محدودیتهای مدیریتی، زنان نیازمند حمایت و مانع زدایی مسئولان ارشد سازمانها و ارگانها چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی هستند و اگر این موانع برداشته نشود، قابلیتها و تواناییهای زنان به كاركرد تبدیل نخواهد شد كه به سرخوردگی زنان و عدم دستیابی به توسعه انسانی منجر خواهد شد.
ایشان گفت: مدیریت زنان باعث بالا رفتن اعتماد به نفس، كسب هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی زنان میشود به طور قطع اگر این موضوع محقق شود همه جامعه از آن بهره مند خواهد شد. تبیین این بحث كه نقش اجتماعی زنان منافاتی با نقش زنانه و مسئولیت خانوادگی آنان ندارد از جمله اقدام هایی است كه برای نهادینه كردن مدیریت زنان ضروری است. وی حمایت و همكاری مردان، خانواده و همكاران و حمایت دولت و دولتمردان از واگذاری مدیریت به زنان را از جمله دیگر اقدامهایی دانست كه باید در راستای نهادینه كردن مدیریت زنان انجام شود. ایشان گفت: دولت تدبیر و امید به دنبال احیا و ارتقا جایگاه اجتماعی زنان است. و با بیان اینكه زنان نقشی بیبدیل و ممتاز در عرصههای مختلف پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دوران سازندگی ایفا كردهاند، افزود: رویكرد دولت روح تازهای در كالبد زنان كشور دمیده است.
خانم خلیلوند با بیان اینكه زنان نیمی از سرمایه انسانی كشور هستند، اظهار كرد: رعایت نشدن شایسته سالاری و محروم كردن جامعه از استعدادهای خدادادی زنان زیان های فراوانی به جامعه وارد می كند. و افزود: در صورتی كه به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی و ارایه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هستیم باید این واقعیت را بپذیریم كه اعتماد نداشتن به شایستگی زنان فرصت سوزی است. و بهرهمندی از ظرفیت و استعدادهای خدادادی زنان میتواند ما را به سمت توسعه و پیشرفت سوق دهد.
توازن كار و زندگی را مهمترین راهبرد برای حل مشكلات زنان دانست و گفت: هم اینك نقش مادر، همسر و مسوولیت اجتماعی زنان در جامعه بسیار سنگین است.
خلیلوند ایجاد توازن بین كار و زندگی را به عنوان دغدغه جهانی خانوادهها عنوان كرد و افزود: توازن بین كار و زندگی از مهمترین رویكردها در حوزه زنان و خانواده است تا بانوان با هماهنگی بین اجتماع و اشتغال به وظیفه خانهداری و همسرداری خویش دست یابند.
تفکیک جنسیتی
خانم فاطمه میرزابیگی گفت: استان ایلام همپای مردان، دارای زنان توانمندی در حوزههای مختلف است كه باید بر پایه دانش و تخصص و شایسته سالاری بدون قائل شدن به تفكیک جنسیتی برای رشد بیشتر جامعه از زنان در پستهای مدیریتی و اجرایی بهره گرفت. ایشان با بیان اینكه گفتمان فرهنگی در داخل كشور ضعیف است، تاكید كرد: خیلی از چارچوبهای دست و پاگیر باعث ضربه زدن به توانمندی زنان شده است، به عنوان مثال زنان در مواردی چون حضور در صحنه مهم انتخابات سهمی پررنگ دارند اما از این حضور بهره برداری درستی به سود زنان و جامعه صورت نمی گیرد.
وی افزود: مدیران ارشد كشور و بیشتر استان ایلام در ابتدا باید زنان و توانمندی و استعدادهای آنها را باور كنند، در حالی كه حمایت از زنان و به كارگیری آنان در سطوح مدیریتی تنها در حد شعارهای رنگین و دهان پركن باقی مانده است. ایشان پیشنهاد كرد: واگذاری سمتهای مدیریتی و اجرایی به زنان در مناطقی مانند ایلام باید به صورت ابلاغیههای رسمی از سوی مقامهای ارشد كشور انجام شود و همچنین به زنان نیز در حوزههای مدیریتی همچون مردان اجازه مانوردهی و فعالیتهای گسترده داده شود و مسئولان ضمن نظرخواهی از زنان در حوزههای مختلف آنان را محدود نكنند. وی با اعلام این كه حضور زنان در سطوح مدیریتی دستگاههای اجرایی استان ایلام مستلزم تغییر فرهنگ و تغییر فرهنگ نیز نیازمند هزینه و زمان زیادی است، افزود: زنان در مدیریت قویتر، دارای هوش و ذكاوت بیشتری از مردان هستند و حركت جامعه بر مدار اختلافهای فرهنگی، سلیقهای و عقیدهای دلیل بر ناتوانی زنان نیست.
گوهر خودباوری گمشده
مژگان عالی پور در این میزگرد خودباوری را گوهر گمشده بیشتر زنان ایلامی توصیف كرد و گفت: یكی از عمده ترین مشكلات زنان ما این است كه هیچ نقش، كاركرد و جایگاه ارزشمندی برای خود قایل نیستند و همواره چشم انتظار ظهور حامی، معجزهگر و تصمیم گیرنده هستند. نبود خودباوری و اعتماد به نفس زنان را سد راه پیشرفت این قشر بزرگ و از آفتهای اصلی سد راه توسعه سیاسی و اجتماعی استان عنوان كرد.و وی افزود: این خود زنان هستند كه بیشتر برای خویش و حتی دیگر زنان محدودیت ایجاد میكنند، شوربختانه بیشتر زنان ما ریسك پذیری بالایی ندارند و چندان اهل خطر كردن و تجربه وضعیتهای تازه و نوین نیستند.
ایشان یكی دیگر از چالشها و مشكلات زنان به ویژه زنان ایلامی این است كه از وضعیت اجتماعی خود راضی اند و تسلیم محض و مطلق وضع موجود شده اند و با كمال تاسف حتی برای خروج از این وضعیت و تغییر این معادله كمترین تلاش نیز نمی كنند. عالی پور اظهار كرد: بخش عمده و درصد بالایی از زنان ما حتی آنانی كه در دستگاه های اجرایی خدمت میكنند از وضعیت كنونی خود رضایت دارند و تلاش زیادی برای ایجاد تغییر شرایط به نفع خود نمی كنند، تجربه ثابت كرده كه زنان توانمند ما در حوزه اجرایی و اداری توانستهاند مدیران مرد را با خواسته ها و دیدگاههای خود همراه و همگام كنند.
نایب رئیس هیات بدمینتون استان ایلام تاكید كرد: زنان امروزی ما در صورت خودباوری و اعتماد به نفس با برخورداری از توان علمی و دانش اجرایی میتوانند به جایگاه بالاتر مدیریتی و ارتقاء شغلی دست یابند در واقع زنان خود باید این مهم را به اثبات برسانند یعنی تا وقتی كه خود زن به توان و تخصص و دانش خویش باور نداشته باشد و این ویژگیها را به عنوان كالا عرضه نكند هیچ كس دیگری نمیتواند برای او كاری انجام دهد.
عالی پور افزود: زنان باید با شناخت توانایی درونی خود و مجهز به دانش و تخصص در كنار برخورداری از اعتماد به نفس بالا در برابر سنتهای غلط و باورهای نادرست كه فضلیت و فرصت تنها از آن مردان است و زنان باید در پستوی خانه باشند مقابله كنند و این دیوار ساختگی را فرو ریزند، ضمن اینكه باید قدرت چانه زنی و همراهی سازی مردان با اهداف و آرمانهای خود را افزایش دهند؛ البته در این راه قوانین و دستورالعملهای رسمی كشور نیز مستلزم بازنگری و به روز رسانی خواهد بود.
زنان باید تغییر را از خود آغاز كنند
خانم مومنی در ادامه این میزگرد گفت: من به عنوان یك زن باید خودم را باور داشته باشم و تغییر را از خودم آغاز كنم تا دیگران نیز مرا باور كنند و در رفتارشان با زنان تغییر ایجاد كنند. وی افزود: زنی كه برای بیرون آمدن از خانه باید حتما پسربچه ای را همراه خود داشته باشد تا به حضورش بیرون از منزل مشروعیت بدهد، چنین زنی در وجودش اعتماد به نفس ندارد. وی ادامه داد: البته من حق میدهم كه به خاطر مسائل فرهنگی موجود در استان، زن مجبور است برای خودش حاشیه امن روانی ایجاد كند، اما نكته اینجاست كه این ایراد قبل از هر جای دیگر، ابتدا از خود زن شروع شده و شكل گرفته و به جامعه نیز سرایت مییابد؛ ذهن انسان قدرت این را دارد كه از یك جهنم برای خود بهشتی بسازد و یا اینكه برعكس، بهشت را جهنم كند، لذا هر چه بر ما زنان میرود از تفكر ماست كه ریشه در فرهنگ دارد. وی بیان كرد: زن باید انتخاب كند اگر میخواهد زندگی اجتماعی و سیاسی داشته باشد، یا خانهنشین محض باشد، باید یكی را انتخاب كند؛ یا باید توانمندیهای خود را باور كند و از كج فهمیهای اجتماع نهراسد یا اینكه خودش را از همه چیز محروم كند.
زنی كه احساس میكند كه توانمند است و میتواند گام مثبتی برای مردم و اصلاح جامعه بردارد باید همت كند و به صحنه بیاید و قبل از هر چیز بداند كه این كار دارای هزینههایی برای او خواهد بود؛ جامعه هم باید با چشم باز زنان توانمندی را كه به صحنههای اجتماعی و مدیریتی آمده اند حمایت كنند. مساله مهم دیگر این است كه زنان در عرصه مشاركتهای مدنی باید به یكدیگر اعتماد داشته باشند و در صدد حذف همدیگر نباشند، تا زمانی كه زنان برای برداشتن موانع پیدا و ناپیدایی كه در برابر حضور موثرترشان در اجتماع و ساختار قدرت وجود دارد، متحد نشوند، وضعیت زنان در استان ایلام از این بهتر نخواهد شد.
مومنی اظهار كرد: بحث دیگر درباره سهم مدیریت زنان جنبه حقوقی دارد؛ پرسش من این است كه وقتی حتی در قانون اساسی این كشور برای مناصب سیاسی و مدیریتی، سخن از «رجال» سیاسی به میان آمده و این اصطلاح بلادرنگ مرد بودن را به ذهن متبادر میكند، جایگاه زن كه نیمی از اجتماع را تشكیل میدهد، كجاست؟ وی با بیان اینكه هیچ كس منكر تفاوت های جسمی بین زن و مرد نیست افزود: كسی منكر این نوع تفاوت نیست. اما سخن ما این است كه بدون لحاظ كردن دیدگاههای جنسیتی، تفاوتها را با نگاهی روشنفكرانه بپذیریم و برای یك همزیستی عادلانه، بر نقش زن به عنوان یك انسان در اجتماع صحه بگذاریم.
وی گفت: 50 درصد جمعیت كشور را زنان تشكیل میدهند، زنان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی دوشادوش مردان و گاهی هم جلوتر از مردان حركت كرده اند و همواره سربازان خوبی برای كشور بودهاند اما با وجود این همه حضور، وقتی به قله هرم میرسیم، در مدیریت جایی ندارند؛ اگرچه به اندكی از زنان مسئولیتهای واگذار می شود كه بیشتر از آنكه ناشی از باور به توانمندی زنان در عرصههای مدیریتی باشد، كاری دهن پركن و نمایشی و برای بستن زبان دیگران است.
مطالبات زنان ما هرگز جنبه فمینیستی ندارد؛ تنها سخن آنها كه حرف حقی هم هست این است كه وقتی شرایط مردان و زنان در انتخاب شدن و انتخاب كردن یكسان است، وقتی تحصیلات یكسان است، وقتی در بعضی عرصه های مدیریتی و در حوزههایی خاص، توان زنان بالاتر از مردان است، چه ایرادی دارد كه از زنان در مدیریت جامعه استفاده شود؟
مومنی افزود: اگر مبنای عمل ما در تمام كارها عدالت باشد، هرگز نگاهی جنسیتی به سهم زنان و مردان در مدیریت نخواهیم داشت، شایسته سالاری بدون نگاه تبعیض آمیز جنسیتی، عین عدالت است و مطالبه زنان چیزی جز این نیست كه اگر شایستهاند، به تناسب دانش و هوش و توانمندیشان، برای حضور در مدیریت استان به آنها «فرصت برابر» داده شود. وی گفت: نكته مهم دیگر این است كه متاسفانه زنان ما و حتی بانوان تحصیل كرده، نسبت به حقوق و اختیاری كه مختص خود آنهاست به هیچ وجه آشنا نیستند؛ اعتقاد دارم اگر زنان به حق و حقوقی كه قانون برای آنها تعیین كرده آگاهی داشته باشند، هرگز از مطالبه حقوق زنان كوتاه نمیآیند.
افزایش قدرت جامعه با به كارگیری زنان در مدیریتها
حیران پورنجف گفت: به كار گیری زنان در نظام مدیریتی باعث می شود قدرت جامعه افزایش یابد و توان نظام اجتماعی به نفع ملت مورد بهره برداری قرار گیرد. جوامعی كه شرایط را برای حضور و رشد و بالندگی هر دو جنس زن و مرد به صورت یكسان فراهم كردهاند توانستهاند به توسعه متوازن و پایدار دست یابند. وی اظهار كرد: این موضوع در هیچ جامعهای به صورت كامل محقق نشده است اما جوامعی كه تلاش كرده اند موانع عمدی و سهوی بر سر راه فعالیت و مشاركت زنان برداشته شود، موفقتر هستند.
وی افزود: در دهههای گذشته نظامهای فرهنگی و شرایط اجتماعی باعث شده زنان از حوزه خصوصی به حوزه اجتماعی گام بگذارند یعنی به عبارتی حضور زنان در حوزه اجتماعی بنا بر نیازی است كه خود حوزه اجتماعی ایجاد كرده است. پس از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی هنوز شرایط و زیر ساختها فراهم نشده و نگاه برابر و بسترهای یكسان هنوز برای زنان ما در جامعه فراهم نشده است.
پورنجف افزود: ساختار اجتماعی فرهنگی جامعه هنوز توسعه نیافته و در بحث فرهنگی هنوز اعتماد عمومی نسبت به زنان پایین است كه این باعث شده زنان به تواناییهای خود اعتماد نداشته باشند و جامعهای كه نتواند نصف جمعیت خود را متعادل و گام به گام به حركت درآورد نمیتواند در مسیر توسعه گام كند. ساختارها و برنامههای نرم افزاری ما كماكان ضعف دارند و نمود آن سهم بسیار اندک زنان در پست های مدیریتی و نرخ بسیار پایین مشاركت اجتماعی زنان در استان ایلام و حتی كشور است.
پورنجف افزود: نتیجه این روند به رشد یك سویه، نامتعادل و بیمارگونه جامعه منجر شده و تمامی اركان اجتماع متضرر خواهند شد؛ رشد آگاهی زنان بدون فراهم كردن زیرساختهای مورد نیاز برای مشاركت و نقش پذیری این قشر در صحنههای اجتماعی به رشد جهش گونه آسیبهای اجتماعی دامن خواهد زد.