حجاب

از ویکی‌جنسیت

حجاب؛ هویت بخشی و ایجاد امنیت فردی و اجتماعی

مسئله حجاب از مهم‌ترین نیازهای حقیقی هر شخصی در زندگی در زمینه‌های مختلف تربیتی، فرهنگی، دینی و... می‌باشد. آثار تربیتی حجاب هم زمینه فردی و هم اجتماعی دارد که از مهم‌ترین اثرات آن در بعد فردی می‌توان به شخصیّت، سلامت جسمانی، استحکام خانواده، آرامش و امنیّت و در بُعد اجتماعی، به مسئولیّت اجتماعی، آزادی زن، سلامت اخلاقی جامعه و حفظ نیروی کار اقتصادی و حفظ استقلال فرهنگی اشاره کرد. الگوهای با مراتب عالی حجاب بر معنویّت و دین‌داری فرد و جامعه موثرتر خواهند بود و نمود آن در تقدّس و حرمت اخلاقی و رشد و تعالی جامعه اسلامی بیش‌تر خواهد بود.

مفهوم حجاب

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه سَتر که به معنی پوشش است، به کار رفته است. فقها چه در کتاب‌الصلوه و چه در کتاب‌النکاح که متعرض این مطلب شده‌اند، کلمه سَتر را به کار برده‌اند، نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی‌شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می‌بردیم، زیرا چنان‌که گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می‌شود، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.[۱]

حجاب تدبیری است که خود زن با یک الهام برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و با یک حسّ مخصوص به خود دریافته است که از نظر جسمی، نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد دست و پنجه نرم کند، از عهده زور بازوی وی برنمی آید و از طرف دیگر، نقطه ضف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجودش نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است... . وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف خود را دانست، همان‌طور که متوسّل به زیور و خودآرایی و تجمّل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، توسّل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز جست و دانست که نباید خود را رایگان در اختیار مرد گذارد، بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند.[۲]

در رهنمود‌های مقام معظم رهبری هم تاکید شده که حجاب برای زن به معنای ذلت نیست؛ بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دو می‌باشد. حجاب به معنای پوشیدن سالم است؛ نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است. به تعبیر روایات، پوشیده عریان که در عین پوشیدگی، مثل انسان برهنه و عریان است. آن پوشیدن، به درد نمی خورد؛ حجاب نیست؛ حجاب مخصوص خواهران نیست، برادران مسلمان و جوان هم باید مراعات حجاب اسلامی را بکنند و با لباس شایسته در محیط کار و در محیط جامعه ظاهر بشوند.[۳]

معنای لغوی حجاب

آواشناسی: hejAb؛ نقش دستوری: اسم؛ الگوی تکیه: WS؛ شمارگان هجا: 2.

حجاب. [ح ِ] (ع مص) در پرده کردن. حجب. بازداشتن از درآمدن. (منتهی الارب). بازداشتن. (دهار) (زوزنی). روگیری. عفاف. حیا. شرم کردن[۴]

1 - پرده، ستبر. 2 - نقابی که زنان چهره خود بدان پوشانند، روبند، برقع. 3 - چادری که زنان سرتاپای خود را بدان پوشانند.[۵]

«حجاب» در لغت به معنى چیزى است که در میان دو شى‏ء «حائل» مى‏ شود؛ به همین جهت پرده‏‌اى که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده «حجاب حاجز» نامیده شده.[۶]

الحجاب ما حجب به شیءٌ عن شیء؛ حجاب آن چيزی است كه به واسطه آن چيزی از چيزی در حجاب قرار گيرد.[۷]

الحجاب كلّ ما حالَ بين شيئين؛ هر آن‌چه ميان دو چيز حائل شود، حجاب است.[۸]

الحجاب هو الحائل الحاجز المانع عن تلاقی شيئين أو أثرهما، سواء كانا مادّيين أو معنويين أو مختلفين، و سواء كان الحاجب مادّياً أو معنوياً؛ حجاب، حائل ميان دو چيز است كه مانع تلاقی آن دو يا اثرگذاری آن دو بر هم می‌شود. حال اين دو چيز می‌توانند مادی باشند يا معنوی، يا اين‌كه يكی مادی و ديگری معنوی. آن مانع هم می‌تواند مادی باشد يا معنوی.[۹]

با توجه به تعاریف فوق که ازجستجوی در كتب لغت و تأمل در تعاريف واژه حجاب بدست آمده می‌توان نتیجه گرفت كه در معنای لغوی حجاب دو مفهوم قابل تمايز از هم وجود دارد؛ مفهوم اول، جدا كردن دو چيز، مرز گذاشتن ميان آن‌ها و فاصله انداختن بين دو امر می‌باشد كه اين معنا از واژه‌های حائل، مانع و حاجز مستفاد است. مفهوم دوم، پنهان كردن، پوشاندن و از مقابل ديده افراد خارج كردن است كه اين معنا از كلمه «ستر» و مانند آن قابل استفاده می‌باشد.

معنای اصطلاحی حجاب

بر اساس آن‌چه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می‌رود، مراد از حجاب، پوشش اسلامی است و مراد از پوشش اسلامی زن به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازد.[۱۰]

حجاب، بیش از آن‌که جنبه فردی داشته باشد، رفتاری اجتماعی است، یعنی انسان عاقل مکلف، در جمع و هنگام مواجهه با دیگران، از حیث پوشش، الزامات و محدودیت‌هایی را می‌پذیرد که میزان آن در فرهنگ‌ها و ادیان و جوامع، متفاوت است. در باور دین‌داران علی‌ الاصول، الزامات و محدودیت‌ها و هنجارهای حضور در اجتماع را دین تعیین می‌کند.[۱۱] ترديدى نيست كه حجاب در اين اندازه يكى از احكام مشترك اديان ابراهيمى به‌شمار می‌آيد و از احكام ضرورى اسلام محسوب شده و همه طوايف اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند.

استثنائات حجاب

صورت و دو کف دست مواضعی است که در حفظ حجاب زنان استثنا شده است[۱۲] و استثنا شدن آن‌ها نوعى تسهیل براى زن است؛ زیرا پوشاندن آن موجب دشوارى افزون‌ترى است. به تعبیر استاد مطهرى، این مباح اقتضایى است؛ یعنى اقتضاى حرمت نگاه و وجوب پوشش را دارد، ولى شارع به‌جهت تسهیل، چنین حکمى را صادر نکرده است.

در این رابطه توجه به دو نکته لازم به نظر می‌رسد:

  1. از نظر اسلام، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش یا همراه با آرایش‌های خیلی جزئی که در عرف­ زینت به حساب نمی‌آید، باشد و مفسده‌ای را هم به‌همراه نداشته باشد.[۱۳]
  2. در مواردی که بیان می‌شود پوشیدن وجه و کفین لزومی ندارد، به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد، چون ملازمه‌ای بین آن دو نیست و آن‌چه در این‌جا بدان پرداخته شد مسئله اوّل است.[۱۴]

حجاب در قرآن و روایات

حجاب یکی از ضروریات دین به‌شمار می‌رود که در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السلام بدان اشاره شده است. بهترین دلیل در خصوص مسئله حجاب، اگر کسی به فلسفه تشریع حجاب در قرآن و روایات توجه داشته باشد، هیچ تردیدی نخواهد کرد که حجاب قطعاً واجبی اجتماعی است؛ چرا که زنان از غیرمحرمان مأمور به پوشش هستند. در سوره مبارکه نور محارم با ذکر مصادیق مطرح شده اند؛ در غیر این موارد زنان موظف هستند در برابر آن‌ها حجاب داشته باشند. آیه۳۱ از سوره نور، افراد محرم را برای زنان مشخص کرده و در غیر این موارد، بر پوشش تأکید کرده است. در قرآن کریم، به خصوص در دو سوره به طور خاص به حجاب اشاره شده است.[۱۵] در یکی از آیات سوره احزاب[۱۶] نیز خود کلمه حجاب آمده، اما این واژه در آن‌جا به معنی حریم نگه‌داشتن است میان زنان پیامبر(ص) و صحابه‌ای که با آنان مواجه می‌شوند. در آن‌جا آمده که مردانی که احیاناً به خانه پیامبر(ص) مراجعه می‌کردند، از مواجهه رویارو با زنان پیامبر (ص) بدون این‌که حریمی وجود داشته باشد، ممنوع شده بودند و حجاب یعنی باید پرده و حائلی میان آن‌ها و زنان پیامبر (ص) وجود داشته باشد که به اصطلاح امروزی به آن حفظ حریم می‌گویند. واژه حجاب در آن آیه به‌کار رفته است؛ منتهی آیاتی که حجاب را به عنوان یک واجب شرعی بر عموم زنان واجب کرده، آیه 59 سوره احزاب و آیه 31 سوره نور است.


اگر کسی در روایات ائمه اطهار (ع) از خود پیامبر اکرم (ص) تا سایر ائمه(ع) غور کند، متوجه می‌شود که آن بزرگواران حساسیتی فراتر از حساسیت عادی افراد مؤمن نسبت به این مسئله داشته‌اند. در منابع روائی وارد شده است که اولاً حجاب زنان پیامبر (ص) به‌هنگام حضور در اجتماع در حد عالی بود و حتی از روایات استفاده می‌شود که نقاب می‌زدند. به‌عنوان مثال، در حجه الوداع بانویی همراه برادرش نزد رسول خدا (ص) آمد که درباره حج مسئله‌ای را بپرسد. فضل بن عباس که جوان زیبارویی بود کنار پیامبر(ص) روی مرکب نشسته بود. آن خانم حجاب داشت، ولی صورتش کمی پیدا بود. پیامبر(ص) دیدند که فضل بن عباس خیره به این زن نگاه می کند و زن هم نگاه‌هایی به او دارد. پیامبر اکرم (ص) با دستان مبارکشان بین چشمان فضل و صورت زن حایل ایجاد کردند. خیلی عجیب است که حضرت رسول (ص) در این قسمت اقدام عملی می‌کنند که نشان دهنده حساسیت و تأکید ایشان روی بحث عفاف عمومی و اجتماعی است.هم‌چنین در کتاب المحاسن برقی آمده که امیرالمومنین علی (ع) به مردم عراق (کوفه) اعتراض می‌کنند که شنیده‌ام زنان در بازارها دوشادوش مردان حرکت می‌کنند و شما هم غیرت نمی‌ورزید. امیرالمؤمنین (ع) نگران وضعیت زنان هستند که حجاب هم داشتند، ولی بی‌مبالاتی می‌کردند و دوشادوش مردان در جامعه حضور پیدا می‌کردند، بدون این‌که حریم نگه‌دارند.[۱۷]

اشاره‌ای به تاریخچه حجاب در ایران

یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده‌اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلند چین‌دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس‌ها داشته‌اند. این حجاب در دوران سلسله‌های مختلف پارس‌ها نیز معمول بوده‌است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده‌اند. در کتاب حقوق زن در اسلام و اروپا در این زمینه آمده که در کیش آریایی، زنان محترم، محجوب بوده اند.[۱۸]

زنان محترم ایرانی برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آن‌ها را از زنان عادی و طبقه پایین‌تر امتیاز دهد، صورت خود را می‌پوشاندند و گیسوان خود را پنهان نگه می‌داشتند... . بلند نگه‌داشتن گیسو، مخصوص زنان بزرگان بوده‌است. هم‌چنین محجوب بودن (پوشش صورت) به زنان اشراف اختصاص داشته است. زنان اشکانی در پوشش سر و استفاده از چادر بسیار پیشرفته‌تر از زنان هخامنشی بودند و کلاه عمامه‌وار آنان تقریباً بیش‌تر موهای آن‌ها را می‌پوشانید. در شواهد مربوط به پوشاک زنان این عهد، چادر به منزله یکی از اجزای اصلی پوشاک آنان کاملًا مشهود است و در بیش‌تر موارد، زنان دربار و اشراف نیز مانند سایر زنان پوشیده دیده می‌شوند. مجسمه‌ای از شهر هاترا به نام پرنسس واشفاری در موزه بغداد هست که گفته شده دختر سناتروک اشکانی (اشک دهم) است. این بانو بر سکویی نشسته، کلاهی به شکل مخروط ناقص پنج قسمتی بر سر نهاده‌است. دامن پرچین پیراهن آستین دارش (که بسیار بلند است) از زیر چادرش در جلو پیداست.[۱۹]

در پایان دوره ساسانیان اسلام وارد ایران گردید و پس از ورود اسلام به ایران نیز حجاب با تأثیرپذیری از فرهنگ غنی اسلام شکوه بیشتری یافت و زنان ایرانی هم‌چنان از فرهنگ عفت و حجاب پاسداری نمودند، در این دوره گرچه حجاب زنان با تغییراتی همراه بوده است، ولی هم‌چنان فرهنگ استفاده از چارقد و چادر بلند و دوری از اختلاط با مردان بیگانه تأکید می‌شد که مستندات تاریخی در کتب مختلف ثبت و ضبط گردیده‌است. از دوره فتحعلی شاه به بعد، در اثر آمد و رفت اروپائیان و مسافرت بعضی از افراد طبقات مرفه به اروپا به تدریج فرهنگ بدحجابی زنان ترویج شد. در دوره ناصرالدین شاه ارتباط بین ایرانیان و اروپایی‌ها شدت زیادی به خود گرفت؛ از طرف حکومت، دانش آموزانی جهت تحصیل به خارج اعزام شدند و در داخل ایران هم، مدارس جدیدی، با هدف ترویج اندیشه‌های اروپایی و غربی تأسیس شدند. در زمان مظفرالدین شاه و محمد علی شاه قاجار نفوذ و تأثیر اروپاییان در فرهنگ ایران شدت زیادتری به خود گرفت و در دوره احمد شاه قاجار، اقدامات عملی شدیدتری برای رفع حجاب و به ویژه مبارزه با چادر زنان ایرانی، آغاز گردید.

سرانجام طی یک اقدام کاملًا برنامه ریزی شده و گسترده پس از سفر رضا خان پهلوی به ترکیه، در 17 دی ماه سال 1314، فرمان خشونت آمیز کشف حجاب در سراسر ایران، صادر شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روح تازه‌ای در کالبد ایران اسلامی دمیده شد و در اوج انقلاب در سال‌های 1356 و 1357 جاذبه خاص انقلاب، شمار بیش‌تری از بانوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد. البته با تهاجم فرهنگی و با ورود اینترنت و ماهواره و گسترش برخی تفکرات تساهل گرایانه، برخی بانوان ایرانی، در پوشاندن کامل موهای خود، تسامح نمودند و با پوشیدن لباس های رنگارنگ و مهیج یا آرایش های تند، روی آورند به گونه‌ای که حتی در شهرستان‌های کوچک یا روستاها نیز تأثیرپذیری قابل توجهی مشاهده می‌شود.[۲۰]

پانویس

  1. مطهری، مسئله حجاب، 1379ش، ص73
  2. مطهری، مسئله حجاب، 1379ش، ص64
  3. «معنای حجاب در کلام مقام معظم رهبری»، بانوی آسمانی، 23 تیر 1389ش
  4. دهخدا، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب
  5. معین، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب
  6. لسان العرب، ابن منظور، 1414ق، ص298
  7. فراهيدي، كتاب العين، 1405ق، ج3، ص86
  8. طريحي، مجمع البحرين، 1375ش، ج2، ص34
  9. مصطفوي، التحقيق في كلمات القرآن، 1360ش، ج2، ص 167
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه‏، 1374ش، ج‏ 17، ص402
  11. مطهری، مساله حجاب، 1379ش، ص۷۸
  12. حر عاملی، وسائل الشیعه، 1409ق، ج۲۰، ص۲۰۳
  13. خمینی، توضیح المسائل، 1424ق، ج‏۲، ص929
  14. مطهری، مسئله حجاب، 1379ش، صص۱۶۴-235
  15. سوره نور، آیات 30 و 31؛ سوره احزاب، به خصوص آیه 59
  16. سوره احزاب، آیه 53
  17. «حجاب در قرآن و سیره معصومین (ع)»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، 27 مهر 1399ش
  18. صدر، حقوق زن در اسلام و اروپا، 1320ش، ص 51
  19. «سبک زندگی»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، 12 اردیبهشت 1379ش
  20. موسوى، نگاهی دوباره به مسئله حجاب، 1396ش، ص 28

منابع

  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم‏، 1414ق.
  • «حجاب در قرآن و سیره معصومین (ع)»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 27 مهر 1399ش.
  • حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق.
  • خمینی، روح الله، توضیح المسائل، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب.
  • «سبک زندگی»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 12 اردیبهشت 1379ش.
  • صدر، حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، تهران، 1320ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مکتبه المرتضویه، 1375ش.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، دارالهجره، 1405ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
  • مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، صدرا، 1379ش.
  • «معنای حجاب در کلام مقام معظم رهبری»، بانوی آسمانی، تاریخ درج مطلب: 23 تیر 1389ش.
  • معین، محمد، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب.
  • مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، تهران، دار الکتب الاسلامیه،‏ چاپ سى و دوم‏، 1374ش‏.
  • موسوی، سید حسن، نگاهی دوباره به مسئله حجاب، دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها)، 1396ش.