شبهه مکر زنان

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

در قرآن در داستان یوسف علیه السلام در مورد زنان گفته شده است «ان کیدکن عظیم» براستی که مکر شما زنان بزرگ است. حال بایستی بررسی کرد که آیا این یک تعبیر مذموم در مورد زنان است یا خیر؟

تحلیل و بررسی

در قرآن كريم تعبيراتى چون:

«وَ اللّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ» [۱]

«إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ» [۲]

آمده است كه خداوند مكر و كيد را به خودش نسبت داده است. در سوره يوسف نيز خطاب به زنان «إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ» آمده است.

«مكر» در لغت عرب با آنچه در فارسى متداول است، تفاوت دارد. امروزه در زبان فارسى، «مكر» به نقشه ‏هاى شيطانى و زيان ‏بخش گفته مى ‏شود؛ در حالى كه در لغت عرب هر نوع چاره انديشى را مكر مى ‏گويند، اعمّ از اينكه خوب باشد يا بد و زيان ‏آور. در مفردات راغب آمده است: «المكر صرف الغير عما يقصده»؛ يعنى، مكر اين است كه كسى را از منظورش باز دارند (اعمّ از اينكه منظورش خوب باشد يا بد). در قرآن مجيد نيز گاهى «ماكر» با كلمه «خير» ذكر شده؛ مانند: «وَ اللّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»؛

«خداوند بهترين چاره جويان است»

و گاهى «مكر» با كلمه «سيئه» آمده است؛ مانند:

«وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» ؛[۳]

«نقشه و انديشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد كرد». بنابراين مكر اگر به انسان‏ها منسوب شود، به معناى چاره انديشى خوب و يا بد است؛ اما اگر به خدا نسبت داده شود، فقط به معناى خوب خواهد بود؛ زيرا ساحت قدس ربوبى مبرّا از هر بدى است. چرا كه از ذاتى سرچشمه مى‏ گيرند كه عين كمال و كمال مطلق است.

در آيه شريفه «وَ اللّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ» سخن از چاره‏ جويى ‏هاى بى ‏مانند خداوند، در برابر توطئه‏ هاى منحرفان و ظالمان است و در آن خدا را به مهم‏ترين چاره ‏جويان توصيف مى ‏كند. به هر حال توصيف خداوند به «خيرالماكرين» يا به جهت آن است كه قدرت او بر تدبير و چاره چويى از همه بيشتر است و يا اينكه مكر ديگران ممكن است از نوع خوب و بد باشد؛ ولى در مورد خداوند هميشه از نوع ممدوح است.

واژه «كيد» نيز در لغت به معناى نوعى حيله و طرح و نقشه است و مانند «مكر» گاهى خوب و گاهى بد است. استعمال اين واژه در مورد خداوند از نوع ممدوح و پسنديده است و در آيه شريفه «إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» به معناى اين جهت است كه نقشه خداوند (در مجازات ‏ها)، بسيار قوى و شديد است.

اما عبارت «إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ»، سخن عزيز مصر به همسرش است؛ يعنى، بعد از آنكه او در عشق خود به يوسف، شكست خورد و در آستانه رسوايى قرار گرفت، خواست با مهارت خاصى، برائت خود و آلودگى يوسف را مطرح كند، اما وقتى يوسف به دفاع از خود پرداخت و شاهدى نيز بر اين امر شهادت داد و بدين ترتيب پاكى و بى‏گناهى يوسف و هوس‏رانى همسر عزيز مصر ثابت گرديد؛ عزيز مصر جمله «إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ» را به همسرش گفت.

از داستان يوسف بر مى‏ آيد، زنانى همچون همسر عزيز مصر ـ كه بى‏ بند و بار و هوس‏رانند ـ براى رسيدن به مقصود خود، نقشه ‏هايى مى‏ كشند كه در نوع خود بى نظير است و عزيز مصر، وقتى اين نقشه بى‏ نظير و به ظاهر حساب شده همسرش را ديد، اين مكر و حيله‏ گرى را به «زشتى بزرگ» توصيف كرد.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. . آل عمران 3، آيه 54.
  2. . اعراف 7، آيه 183.
  3. . فاطر 35، آيه 43.