زن، رسانه و هنر در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت

هنر مقوله‌ای انسانی- عاری از هر‌گونه قیدی مانند قومیت و جنسیت- است. موضوعی که در افراد از لحاظ میزان و تعداد متفاوت است. در یک فرد بیشتر یا متنوع‌تر ظاهر می‌شود و در فردی چنان ضعیف است که بود و نبودش تفاوتی ندارد. در این دیدگاه، از «هنر» می‌توان به عنوان بستری برای شکوفایی ظرفیت زنان جامعه بهره‌مند شد:«زن به‌قدر ﻣﺮد، ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ فعالیت ﺑﻜﻨﺪ ﺧﻮب اﺳﺖ، ﭼﻮن اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ در خانم‌ها ﻫﺴﺖ، ﻣﺘﻨﻮع اﺳﺖ. این‌جور ﻧﻴﺴﺘﺶ ﻛﻪ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﻫﻨﺮي زن یک‌چیزﻫﺎﻳﻰ ﺑﺎﺷﺪ، اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﻫﻨﺮي ﻣﺮد یک‌چیز دﻳﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻪ ﻫﺮ دو از همه‌ی صحنه‌های اﺳﺘﻌﺪاد ﻫﻨﺮي ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﻟﺬا ﻫﺮ دو ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ به‌قدر اﺳﺘﻌﺪاد ﺗﻼش ﻛﻨﻨﺪ - ﻫﻢ خانم‌ها، ﻫﻢ آﻗﺎﻳﺎن - و ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻤﻰ را می‌شناسم ﻛﻪ ﻳﻚ ﻋﻜﺎس ﺧﻮﺑﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ عکس‌های ﺧﻴﻠﻰ ﺧﻮﺑﻰ دریکی از ﺳﻔﺮﻫﺎي ما تهیه‌کرده ﺑﻮد و ﺑﻌﺪ ﺑﺮاي ﻣﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎده ﺑﻮد. ﺣﺎﻻ ﻣﺎ مثلاً ﺑﻴﺎﻳﻴﻢ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﺮدﻫﺎ ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ ﻋﻜﺎﺳﻰ و ﭼﻰ و ﭼﻰ و ﭼﻰ؛ زﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﻓﻼن ﭼﻴﺰ دﻳﮕﺮ. اﻳﻦ نمی‌شود ﻛﻪ اﺳﺘﻌﺪاد، ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﺮ ﭼﻪ اﺳﺘﻌﺪاد دارد ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎر ﻛﻨﺪ ﺑﺮاي ﻫﻨﺮ، ﺣﺘّﻰ خانم‌های خانه‌دار ﻫﻢ می‌توانند ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺑﺸﻮﻧﺪ، در ﺑﺨﺸﻰ از ﻛﺎرﻫﺎي ﻫﻨﺮي ﺗﻼش ﻛﻨﻨﺪ و ﻛﺎر ﻛﻨﻨﺪ، ﺣﺪّ ﻧﺪارد. »[۱]

برای ورود به عرصه‌ی هنر، مانند دیگر عرصه‌های اجتماعی برای زن مسلمان، نه تنها منعی وجود ندارد بلکه به سبب تناسب با طبع ظریف و لطیف زنانه و همچنین ظرفیت‌های وجودی ایشان، توصیه نیز شده است: «اﻣﺮوز ﻣﺤﻴﻂ ﺟﺎﻣﻌﻪ، دانشگاه‌ها و ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻫﻨﺮي ﺑﺮاي دﺧﺘﺮان ﺟﻮان ﻣﺎ ﻣﺤﻴﻂ اﻣﻨﻰ ﻣﺤﺴﻮب می‌شود و زﻧﺎن ﻣﺴﻠﻤﺎن و ﻣﺘﺪﻳﻦ ﻓﺮﺻﺖ یافته‌اند ﺗﺎ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﺧﻮد را در رشته‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮوز دﻫﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﺪارج بالای علمی و ﻫﻨﺮي دﺳﺖ ﻳﺎﺑﻨﺪ و اﻧﺠﺎم ﻳﻚ ﺗﺤﻮل در ﺗﻤﺎﻣﻰ رشته‌های علمی جامعه‌ی ﻣﺎ ﺿﺮوري اﺳﺖ و زﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ در ﻫﺮ رشته‌ای ﻛﻪ اﺳﺘﻌﺪاد آن را دارند و ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن وﺟﻮدي آﻧﺎن ﻧﻴﺰ ﺗﻨﺎﺳﺐ دارد، وارد ﺷﻮﻧﺪ. ﻧﻴﻤﻰ از اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﻛﺸﻮر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زﻧﺎن اﺳﺖ و آﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ میدان‌هایی را ﻛﻪ در آن ﺑﺮاي زن ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻃﺒﻴﻌﻰ و ﻓﻄﺮي وﺟﻮد ﻧﺪارد، ﭘﺮ ﻛﻨﻨﺪ.» [۲]

حقیقت رسانه در نگاه رهبری

در دیدگاه رهبری رسانه یک ابزار و وسیله است. ابزار و وسیله‌ای که مانند قیچی دو لبه دارد. به گونه ای که هم می‌توان آن را در خدمت دیدگاه اسلام و انقلاب قرار داد و هم وسیله‌ای برای خدمت به دشمنان. در موضوع زن و خانواده، رسانه می‌تواند کمک شایانی به شناساندن و معرفی جایگاه و شخصیت حقیقی زن مسلمان، به جهانیان، داشته باشد واز سوی دیگر هم می‌تواند ابزاری برای القاء باورهای غلط فرهنگ غربی، به زنان جامعه اسلامی باشد:«فیلم‌هایی درﺳﺖ می‌کنند ﻛﻪ می‌بینیم ﺳﻌﻰ دارﻧﺪ ﻳﻚ ﻋﻨﺼﺮ ﺟﻨﺴﻰ از ﻫﻤﻴﻦ مقوله‌ی اﻧﺤﺮاﻓﻰ، در آن ﺣﺘﻤﺎً ﮔﻨﺠﺎﻧﺪه ﺷﻮد و ﺟﺎ ﺑﮕﻴﺮد! اﻳﻦ اﻧﺤﺮاف اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭼﺮا ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه؟ اﻳﻦ می‌شد ﻧﺒﺎﺷﺪ. اﻵن ﻫﻢ می‌شود ﻧﺒﺎﺷﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻠﻮش را ﮔﺮﻓﺖ. ﻳﻌﻨﻰ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮ اﻳﻦ مسئله، ﺧﻴﻠﻰ ﻗﻮي ﺑﺎﻳﺴﺘﻴﺪ. ﺻﺤﺒﺖ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ» آﻗﺎ، مقدّس بازی درمی‌آورید! ﺣﺎﻻ اﻳﻦ دﺧﺘﺮ، در این فیلم، ﻗﺪري روﻳﺶ را ﺑﺎزﺗﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ؛ ﻳﺎ ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ زﻳﺮ اﺑﺮوﻳﺶ را ﺑﺮداﺷﺘﻪ. ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺨﻮدي مقدّس بازی و آخوند بازی درمی‌آورید!«ﻧﻪ؛ ﻗﻀﻴﻪ اﻳﻦ نیست که ﺣﺎﻻ ﻳﻜﻰ ﺻﻮرﺗﺶ را ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﻳﺎ ﻧﺪﻫﺪ. ﻗﻀﻴﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ذره‌ذره، از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻨﺮ - آن‌هم اﻳﻦ ﻫﻨﺮ ﻣﻬﻢ - ﻳﻚ قضیه‌ی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻤﻰ را ﻛﻪ اوجش آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺮض ﻛﺮدم» زن آن‌طور ﺑﺎﻳﺪ زﻧﺪﮔﻰ ﻛﻨﺪ «ﻣﺨﺪوش می‌کنیم. »[۳]

آنچه مسلّم است توفیق غرب در به‌کارگیری این ابزار بوده و هست. چنان‌چه در صده‌ی اخیر با همین ابزار به سبک زندگی بشریت؛ جهت دلخواه خود را القاء نموده است:«مثل آنچه غرب در مسئله زن و خانواده با زنان جامعه خودکرده است. با انواع و اقسام رسانه‌ها به تبلیغ، ترویج، گفتمان سازی و فرهنگ‌سازی افکار، عقاید و باور خود به زنان پرداخت و در این راه -به دلیل ویژگی‌های رسانه- موفق شود.«این‌ها توانسته‌اند ﺑﺎ ﻛﻤﻚ اﺑﺰارﻫﺎي پیشرفته‌ی ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ و ارﺗﺒﺎﻃﺎﺗﻰ - ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن، ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻨﺮ، ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎﻟﻴﻮود، ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ بازی‌های اینترنتی رایانه‌ای، ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﺮﻳﻊ در دﻧﻴﺎ - ﺳﺮ ﺑﺸﺮﻳﺖ را ﻛﻼه ﺑﮕﺬارﻧﺪ. »[۴]

حقیقت رسانه

گفتمان سازی

باید توجه داشت که کنش‌گری افراد خواه، ناخواه تحت تاثیر محیط و رسانه‌ها خواهد بود و در این میان صداوسیما، به عنوان قدرت‌مند‌ترین رسانه‌، در ایجاد گفتمان- در مسائل مختلف- نقش بسزایی دارد. چراکه رسانه‌ها ابزارهایی در خدمت ایجاد گفتمان مسلط در هر جامعه‌ای هستند. در مسئله‌ی زن و خانواده این امر مستثنی نیست:

«یا همین تشریفات زائد ازدواج – خرج¬های زیاد، مجالس متعدد - که واقعاً انسان دلش می‌گیرد وقتی می¬شنود. این‌ها از آن مواردی است که گفتمان سازی می‌خواهد. خانم‌های مؤثر، آقایان مؤثر، اساتید دانشگاه، روحانیون، به‌خصوص صداوسیما و رسانه¬ها باید در این زمینه¬ها کار کنند؛ این را از این حالت بیرون بیاورند.» [۵]

اهمیت گفتمان‌سازی به‌اندازه‌ای است که تمامی ساحات زندگی افراد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. رسانه به سبب شأن ابزای خویش در این رابطه می‌تواند در بسط و توسعه‌ی این گفتمان‌ها نقش کلیدی و حیاتی- در سطح بین‌المللی- ایفا نماید: «ﻫﻢ درزمینه‌ی ﻣﺴﺎﺋﻞ نظریه‌پردازی ﻛﺎرﻫﺎي ﻣﻬﻤﻰ ـ انﺷﺎءاﷲ اﻧﺠﺎم ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ، ﻫﻢ درزمینه‌ی گفتمان سازی و ﻫﻢ درزمینه‌ی ﻧﺰدﻳﻚ ﻛﺮدن اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﺑﻪ اﺟﺮا؛ ﻛﻪ اﻟﺒﺘّﻪ اﮔﺮ به‌صورت ﮔﻔﺘﻤﺎن درآﻣﺪ، اﺟﺮاي آن دﻳﮕﺮ ﻛﺎر دﺷﻮاري ﻧﻴﺴﺖ. ﻳﻌﻨﻰ ﻫﻤﺎن اﺷﻜﺎﻻﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ و ﺷﻮراي ﻧﮕﻬﺒﺎن و دوﻟﺖ و ﻏﻴﺮه دارﻧﺪ، همه‌ی آن‌ها ﺑﺮﻃﺮف می‌شود. ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻳﻚ جامعه‌ی ﻣﺜﻞ ﻫﻮاﺳﺖ، ﻫﻤﻪ ﺗﻨﻔّﺴﺶ می‌کنند؛ ﭼﻪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ، ﭼﻪ ﻧﺪاﻧﻨﺪ؛ ﭼﻪ ﺑﺨﻮاﻫﻨﺪ، چه نخواهند. ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ گفتمان سازی اﻧﺠﺎم ﺑﮕﻴﺮد؛ ﻛﻪ اﻟﺒﺘّﻪ ﻧﻘﺶ رسانه‌ها و ﺑﺎﻟﺨﺼﻮص ﻧﻘﺶ روﺣﺎﻧﻴﻮن و ﻧﻘﺶ ﺑﺰرﮔﺎن و اﺳﺎﺗﻴﺪ دانشگاهی حتماً ﻧﻘﺶ ﺑﺎرز و ﻣﻬﻤﻰ اﺳﺖ. ﺧﻮب اﺳﺖ ﻳﻚ ﻛﺎر بین‌المللی درزمینه‌ی زﻧﺎن اﻧﺠﺎم ﺑﮕﻴﺮد. » [۶]

ذائقه سازی

یکی از مهم‌ترین رسالت‌های رسانه،‌ ایجاد ذائقه در افراد است. ذائقه‌ای که نه‌تنها کنش افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد بلکه جهت‌گیری و خط حرکت فضای فرهنگی و رسانه‌ای جامعه‌ را نیز مدیریت می‌نماید:«ﻓﺮض ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ـ ﻣﺨﺼﻮص ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ ـ فیلم‌های ﻓﺎرﺳﻰ، ﻳﺎ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻓﺎرﺳﻰ ﺳﻌﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻄﺮح ﻛﺮدن ﭼﻬﺮه و ﺻﻮرت زن در شکل‌های جاذبه‌دار ﺑﺮاي ﻣﺮدﻫﺎ، ﻓﻴﻠﻢ ﺧﻮدﺷﺎن را ﻣﻮرد رﻏﺒﺖ عدّه‌ای ﻗﺮار ﺑﺪﻫﻨﺪ. اﻳﻦ به‌تدریج ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻋﺎدت می‌شود؛ ﻳﻌﻨﻰ به‌مرور گونه‌ای ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ اﻳﻦ ﺗﺼﻮﻳﺮ ـ اﻳﻦ ﻋﻜﺲ ـ در اﻳﻦ ﻓﻴﻠﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ، دﻳﮕﺮ ﻣﻄﻠﻮب واﻗﻊ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ! درحالی‌که از اول، این‌طور ﻧﺒﻮد، به‌تدریج این‌گونه ﺷﺪ !»[۷]

فرهنگ‌سازی

بعد از نهاد خانواده؛ رسانه‌ یکی از مهم‌ترین عوامل و ابزارها در جامعه‌پذیری و فرهنگ‌پذیری است. امروزه افراد در معرض نهادهای رسانه‌ای متولد می‌شوند، می‌اندیشند و دنیا را از این منظر می‌شناسند و رفتارهای خود را بر اساس الگوهایی که از این رسانه دریافت می‌کنند سامان می‌دهند. به همین سبب باید از این ظرفیت عظیم، جهت اصلاح دیدگاه‌ها و رفتار‌ها- نسبت به ارزش‌ها- اقدام نمود:

«ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ آنچه در ﻣﻮرد زن ﻣﺎ ﻋﺮض می‌کنیم و از ﺷﻤﺎﻫﺎ می‌شنویم و ﻓﻜﺮ می‌شود، ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ ﺻﺪاوﺳﻴﻤﺎ ﻳﻚ ﻧﻘﺶ ﺻﺪدرﺻﺪي اﻳﻔﺎ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ را اعتقادداریم ﻣﺎ و ﺳﻔﺎرش می‌کنیم، ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ صداوسیما ﻳﻚ ﻧﻘﺶ صددرصدی‌ای اﻳﻔﺎ ﻛﻨﺪ؛ می‌تواند؛ صداوسیما می‌تواند آن‌چنان فرهنگ‌سازی ﺑﻜﻨﺪ. ﻛﻪ زن ﻣﺆﻣﻦ، فعال، ﻣﺠﺎﻫﺪ ﻓﻰﺳﺒﻴﻞاﷲ، ﺑﺎﺣﺠﺎب، داراي ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت زن اﺳﻼﻣﻰ، در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺤﺘﺮم و ﻣﻜﺮم ﺑﺎﺷﺪ؛ دﻳﮕﺮان می‌خواهند عکسش اتفاق ﺑﻴﻔﺘﺪ. ﺑﻌﻀﻰ از برنامه‌های ﺻﺪاوﺳﻴﻤﺎ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در ﻫﻤﺎن ﺟﻬﺖ خاص دﻳﮕﺮان اﺳﺖ؛ ﺑﺎﻳﺪ عکسش ﻋﻤﻞ ﺑﺸﻮد؛ ﻳﻌﻨﻰ واﻗﻌﺎً ﺑﺎﻳﺪ ﺻﺪاوﺳﻴﻤﺎ ﺻﺪدرﺻﺪ در ﺧﺪﻣﺖ اﻳﻦ ﻓﻜﺮ ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد. »[۸]

استفاده دشمن از رسانه

نوع نگاه به زن و چگونگي جلوه‌گری و حضور او در هنر و رسانه، دو امر وابسته به يكديگر و غيرقابل انفکاک است. حضور پاك و الهام‌بخش زن در هنر درگروي نگاه پاك و صحيح به جسم و جان اوست؛ و به‌تبع حضور آلوده و از بین برنده‌ی کرامت، حرمت و ارزش زن نیز درگروی نگاه مادی، التذاذجو و سودجویانه به جنس زن است. بر همین اساس؛ دور از انتظار نیست که دشمن، در محتواهای ارائه‌شده توسط رسانه‌های خود، اهدافش در مسئله‌ی زن و خانواده را دنبال کند.

مخدوش کردن جایگاه زن

با التفات به قدرت رسانه در زمینه‌ی مدیریت افکار و رفتار مخاطبان، به واسطه‌ی انگاره‌هایی که می‌سازد، می‌توان عملکرد دشمن در بازنمایی و القای مفاهیم مربوط به موضوع زن و خانواده را مورد باز‌خوانی قرار دارد. عملکرد دشمن در این رابطه دارای چند سطح می‌باشد که مخدوش کردن باید‌ها و نباید‌های مورد نیاز توفیق زن، یکی از مهم‌ترین آن اقدامات است:

«فیلم‌هایی درﺳﺖ می‌کنند ﻛﻪ می‌بینیم ﺳﻌﻰ دارﻧﺪ ﻳﻚ ﻋﻨﺼﺮ ﺟﻨﺴﻰ از ﻫﻤﻴﻦ مقوله‌ی اﻧﺤﺮاﻓﻰ، در آن ﺣﺘﻤﺎً ﮔﻨﺠﺎﻧﺪه ﺷﻮد و ﺟﺎ ﺑﮕﻴﺮد! اﻳﻦ اﻧﺤﺮاف اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭼﺮا ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه؟ اﻳﻦ می‌شد ﻧﺒﺎﺷﺪ. اﻵن ﻫﻢ می‌شود ﻧﺒﺎﺷﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻠﻮش را ﮔﺮﻓﺖ. ﻳﻌﻨﻰ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮ اﻳﻦ مسئله، ﺧﻴﻠﻰ ﻗﻮي ﺑﺎﻳﺴﺘﻴﺪ. ﺻﺤﺒﺖ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ» آﻗﺎ، مقدّس بازی درمی‌آورید! ﺣﺎﻻ اﻳﻦ دﺧﺘﺮ، در این فیلم، ﻗﺪري روﻳﺶ را باز تر ﮔﺮﻓﺘﻪ؛ ﻳﺎ ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ زﻳﺮ اﺑﺮوﻳﺶ را ﺑﺮداﺷﺘﻪ. ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺨﻮدي مقدّس بازی و آخوند بازی درمی‌آورید!«ﻧﻪ؛ ﻗﻀﻴﻪ اﻳﻦ نیست که ﺣﺎﻻ ﻳﻜﻰ ﺻﻮرﺗﺶ را ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﻳﺎ ﻧﺪﻫﺪ. ﻗﻀﻴﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ذره‌ذره، از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻨﺮ - آن‌هم اﻳﻦ ﻫﻨﺮ ﻣﻬﻢ - ﻳﻚ قضیه‌ی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻤﻰ را ﻛﻪ اوجش آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺮض ﻛﺮدم» زن آن‌طور ﺑﺎﻳﺪ زﻧﺪﮔﻰ ﻛﻨﺪ «ﻣﺨﺪوش می‌کنیم. »[۹]

معنویت زدایی

سطح دیگری که غول‌های رسانه‌ای غرب دنبال می‌کنند؛ از میان برداشتن حصار‌های حفظ‌کننده بشری در برابر تهاجم آن‌ها است. باور‌های دینی و صفات برآمده از آن مانند حیا و عفاف، مهم‌ترین موانع جهانی‌سازی فرهنگ غربی است که دشمن تمام تلاش رسانه‌ای خویش را، در این راستا، به کار گرفته است:

«شما نگاه کنید به فیلم‌ها و داستان‌ها و امثال این‌ها به پوشش زن‌های اروپایی در پنجاه سال پیش یا صدسال پیش و با امروز مقایسه کنید. اخلاق جنسی غربی اروپایی را در پنجاه سال پیش، صدسال پیش با امروز مقایسه کنید، ببینید چقدر فرق کرده؟ کار انحطاط اخلاقی به‌جایی می‌رسد که اگر شما اعلام بکنید که هم‌جنس‌گرایی را قبول ندارید، شمارا موردتهاجم قرار می‌دهند! خیلی چیز عجیبی است. افتخار می‌کنند به بی‌عفتی و برهنگی، افتخار می‌کنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که معروف می‌شود منکر، منکر می‌شود معروف؛ این آلان در دنیای غرب تحقّق پیداکرده؛ و امپراتوری خبری و رسانه‌ای با همه‌ی توان - که امروز حجم آن هزاران برابر پانزده سال، بیست سال پیش شده، با این شبکه‌های اجتماعی و با این شیوه‌های اینترنتی و مانند این‌ها - و با این حجم عظیم امکانات خود در جهت تبلیغ ضد معنویت و ضد اخلاق است. »[۱۰]

از بین بردن حجاب

یکی از مصادیق رفتاری رسانه‌های غربی علیه خانواده، القای الگوی غربی برای زن است. الگویی که در آن هویت بر اساس معیار‌ها و شاخص‌های فرهنگ و فلسفه‌ی غرب نقش می‌بندد. الگویی که با هر آنچه غیر نماد‌های خود باشد، به مبارزه می‌پردازد:«شما ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ الآن ﭼﻘﺪر ﺧﺮج می‌کنند و زﺣﻤﺖ می‌کشند، ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺣﺠﺎب را در دﻧﻴﺎ از ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ؛ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺧﻮدﺷﺎن را ﻣﻬﺪ آزادي ﻫﻢ می‌دانند، ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ می‌کنند ﺑﺮاي مبارزه‌ی باحجاب. ﺣﺎﻻ همه‌ی آن ﺗﺸﻜﻴﻼﺗﻰ ﻛﻪ باحجاب ﻣﺒﺎرزه می‌کنند یک‌طرف، اﻳﻦ ﺧﻮاﻫﺮ ورزﺷﻜﺎرِ ﻣﺆﻣﻦ و دﺧﺘﺮِ ﺟﻮانِ ﻣﺎ ﻛﻪ باحجاب اﺳﻼﻣﻰ و ﻟﺒﺎس ﻣﺤﺠﺐ ـ ﻳﺎ ﺑﺎ ﭼﺎدر ﻳﺎ ﺑﺎ آن ﺷﻜﻞ زﻳﺒﺎي ارزﺷﻰ ـ ﺟﻠﻮِ دوربین‌های دﻧﻴﺎ ﻇﺎﻫﺮ می‌شود و ﻧﺸﺎن می‌دهد که ﺑﻪ اﻳﻦ ارزش ﭘﺎﻳﺒﻨﺪ اﺳﺖ و اﻳﻦ ﺻﺤﻨﻪ در همه‌ی دﻧﻴﺎ ﻣﻨﻌﻜﺲ می‌شود، این‌یک ﻃﺮف دﻳﮕﺮ؛ او درواقع ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﺎر، همه‌ی آن ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت را ﺧﻨﺜﻰ می‌کند. »[۱۱]

از بین بردن هویت زن

آنچه امروز در دنیا برای همه زنان تبلیغ و پیگیری می‌شود الگوی غربی زن است. درواقع معرفی این الگو و تلاش برای پذیرش و مقبولیت این الگو به تمام کشورهای جهان این باور را ایجاد کرده است که زنان غیر ازآنچه غرب برای آن‌ها معرفی می‌کند نمی‌توانند الگویی داشته باشند. این در حالی است که اسلام و جامعه اسلامی برای زن الگویی جامع که هویت مستقل، متفاوت و متمایز ازآنچه غرب معرفی می‌کند معرفی می‌نماید. الگویی مستقل، مؤثر و تأثیرگذار در تمام شئونات جامعه و متفاوت ازآنچه غرب برای تمام زنان دنیا لحاظ کرده است.

«من می‌خواهم مسئله‌ی حجاب را ذکر کنم و اشاره‌کنم: پول‌های زیادی خرج می‌کنند، فعّالیّت زیادی می‌کنند، صدها رسانه را -از انواع و اقسام رسانه‌ها- به کار می‌گیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطه‌ی حسّاس، [یعنی] نقطه‌ی هویت مستقل فرهنگیِ زنِ مسلمان اثرگذاری کنند. »[۱۲]

لزوم بهره‌مندی ما از رسانه

با توجه به ظرفیت‌هایی که رسانه، برای دست‌یابی به اهداف جامعه‌ی بشری، داراست نه تنها نمی‌توان بی‌تفاوت از آن گذر کرد بلکه باید از تمام آن ظرفیت‌ها؛ جهت اصلاح و شکل‌دهی انگاره‌ها، کمال استفاده را برد.

لوازم

برای دست‌یابی به هدف سیاست‌های کلان فرهنگی و رسانه‌ای، ناگزیر از رعایت مسائلی خواهیم بود که منطبق بر اصول ارزشی جامعه‌ی ایرانی اسلامی باشد.

رعایت معاشرت

قبح‌زدایی یکی از تکنیک‌های بی‌بدیل رسانه‌ها در جهت عادی‌سازی رفتار غیرارزشی بوده که در تمامی دوران و جوامع کاربرد داشته و دارد. از همین روست که باید مراقبت نمود تا به‌بهانه‌ی «واقعی جلوه‌نمودن نمایش‌ها» در این دام نیفتاد؛ ولو آنکه بر میزان واقعیت‌نمای داستان خدشه‌ای وارد آید: «ﮔﺎﻫﻰ ارﺗﺒﺎط زن و ﻣﺮد در ﺑﻌﻀﻰ از صحنه‌ها ﻃﻮري ﻧﺰدﻳﻚ و ﺧﻮدﻣﺎﻧﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ آدﻣﻰ ﻛﻪ ﭘﺎي ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن ﻧﺸﺴﺘﻪ واﻗﻌﺎً ﺧﺠﺎﻟﺖ می‌کشد؛ ﻣﺎ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﻣﺮدﻳﻢ، درعین‌حال ﺧﺠﺎﻟﺖ می‌کشیم! ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﺪ، این‌ها را ﻣﺮاﻋﺎت ﻛﻨﻴﺪ. ﻇﺎﻫﺮﺳﺎزي ﻫﻢ ﻻزم ﻧﻴﺴﺖ. »[۱۳]

حفظ متانت

الگو‌سازی تنها با نماد‌ها و شخصیت‌های داستانی رخ نمی‌دهد. الگو‌ها گاه با یک ارائه‌ی خبر یا حتی مبحث علمی در یک برنامه، ساخته و منتشر می‌گردد. ظرافت رسانه در همین انتقال پیام‌هایی است که ممکن است برنامه‌ای مدون و مشخص در پس آن وجود نداشه باشد. برای بهره‌مندی صحیح از رسانه باید تمام ظرفیت‌ها و حساسیت‌های آن را در نظر داشت. در موضوع زن و رسانه آنچه باید از نظر دور نداشت حفظ حرمت و کرامت زن در معاشرت‌های رسانه‌ای اوست چراکه نوع بازنمایی این ارتباطات، نوع معاشرت‌‌های اجتماعی با زنان را صورت می‌بخشد:

«یک زن دارد باکمال ﻣﺘﺎﻧﺖ و ﺑﺎ ﺻﺪاي ﺑﺴﻴﺎر ﺧﻮب ﺣﺮف ﻣﻴﺰﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻣﺮد ﻫﻢ ﺑﺎ ﺻﺪاي ﺑﺴﻴﺎر ﺧﻮب و ﮔﺮم و ﺑﺎ همه‌ی ﻣﺘﺎﻧﺖ داردِ ﺣﺮف ﻣﻴﺰﻧﺪ؛ اﻣﺎ اﮔﺮ ﻧﺎﮔﻬﺎن از اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺣﺮف زدن ﻳﻚ زن و ﻳﻚ ﻣﺮد در رادﻳﻮ، مثلاً ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺣﺮف زدن ﻳﻚ فروشنده‌ی ﻣﺮد بوتیک‌دار ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮي زﻧﺶ ﺑﺸﻮد؛ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﭼﻄﻮر ﺗﻌﺎدل به هم می‌خورد! ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻳﻚ زن و ﻣﺮد در ﺑﻮﺗﻴﻚ، آن‌طوری ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻨﺪ؛ ﻣﻌﻠﻮم ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ آن ﻣﺸﺘﺮي زن و آن بوتیک‌دار ﻣﺮد را ﺑﻴﺎورﻳﻢ و ﺗﻌﺰﻳﺮﺷﺎن ﺑﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﭼﺮا این‌طوری ﺣﺮف زدﻳﺪ؛ اﻣﺎ آن‌طور ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮدن ﻧﺒﺎﻳﺪ در رادﻳﻮ ﺑﻴﺎﻳﺪ؛ زﻳﺮا ﻣﺘﺎﻧﺖ را ـ آن ﺳﻨﮕﻴﻨﻰ و وﻗﺎر و وزاﻧﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ـ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ می‌گیرد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، در ﺣﺮف زدن زن و ﻣﺮد باهم، در به کار ﺑﺮدن ﺟﻤﻼت، در اﻳﺠﺎد ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻴﻠﻰ ﺧﻮدﻣﺎﻧﻰ ﺣﺘّﻰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮدان، ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺘﺎﻧﺖ را ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ .»[۱۴]

توجه به نقاط ضعف رسانه در مسئله زن

برای بهره‌مندی از ابزار رسانه باید به موضوع آسیب‌ها و فرصت‌ها؛ توجه ویژه نمود. ساخت یک ساختار و پی‌ریزی یک مجموعه یا اصلاح سازمانی آن نیازمند شناخت دقیق ظرفیت‌ها و تهدید‌های آن است. به همین ‌منظور باید رسانه‌ای را که ابزار جنگ دشمن علیه خود ما بوده است؛ سم زدایی و بازپروری نمود. رسانه‌ای که در آن زن بازنمایی شده، زن مطلوب سیاست‌های غربی بوده و جایی برای مفاهیم و سمبل‌های ارزشی و دینی زن مسلمان ایرانی وجود نداشته است:

بی‌ارزش کردن حجاب

دشمن با نشانه‌گیری ذهن و اندیشه‌ی نسل جوان، به‌خصوص زنان و دختران با ساخت و تولید فیلم‌های مستهجن و مبتذل به بهانه‌ی سرگرمی‌سازی و گذران اوقاف فراغت آن‌ها سعی کرده تا سبک زندگی، ارزش‌ها، نوع تفکر، بینش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوانان کشورها را دچار استحاله کند و سبک زندگی و نمودهای جامعه‌ی مصرف‌گرا و سرمایه‌دار غربی را جایگزین آن کند. یکی از ارزش‌هایی که دشمن به دنبال حذف و تغییر آن هست مسئله حجاب و عفاف در زن مسلمان است. دشمن از طریق استفاده از رسانه دست به تغییرات هدفمند در مسئله حجاب و عفاف زن زده است. ازاین‌رو می‌بینیم محتواهای تولیدی صداوسیما در مسئله زن با دو مشکل و ضعف اساسی روبه‌رو است. صداوسیما در مسئله زن در دو مسئله اصلی دچار ضعف، کمبود و کاستی هست. گاهی برنامه‌های تولیدی اعم از فیلم، سریال، مستند... یک ارزش از زن را زیر سؤال می‌برد مانند ارزش حجاب و عفاف.

«در ﻣﻮرد مسئله‌ی زن ﻧﻴﺰ دو ﻋﻴﺐ اﺳﺎﺳﻰ در برنامه‌های ﮔﺬﺷﺘﻪ صداوسیما وﺟﻮد داﺷﺖ: ﻳﻜﻰ اﻳﻨﻜﻪ ارزش ﺣﺠﺎب از ﺑﻴﻦ رﻓﺘﻪ ﺑﻮد. از اﻳﻦ بزرگ‌تر، آن ﺑﻮد ﻛﻪ نقش‌های پست کننده ﺑﻪ زن داده می‌شد. در ﻋﻴﺐ اول، ﻳﻚ ارزش زﻳﺮ ﺳﺆال می‌رفته و ﭘﺎﻳﻤﺎل می‌شده ﻛﻪ آن، ارزش ﺣﺠﺎب ﺑﻮده اﺳﺖ؛اما در ﻋﻴﺐ دوم، ﮔﺎﻫﻰ همه‌ی ارزش‌های ﺑﺸﺮي ﻛﻪ ﺑﺮاي زن موردنظر می‌باشد، زﻳﺮ ﺳﺆال می‌رفته اﺳﺖ. ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ داﺳﺘﺎن عاشقانه‌ای ﻧﻘﻞ می‌شده، داﺳﺘﺎﻧﻰ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻛﻪ زن در آﻧﺠﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻫﻤﺎن ﻧﻘﺶ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺖ ﭘﺴﻨﺪ و اﺳﺘﻜﺒﺎر ﭘﺴﻨﺪ ﺧﻮدش را دارا ﺑﻮده اﺳﺖ و ﻏﺎﻟﺒﺎً و ﻗﺎﻋﺪﺗﺎً در چهره‌ی ﻳﻚ ﻣﺎدر، ﻳﻚ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮب و ﻳﻚ اﻧﺴﺎن ﻛﺎرآﻣﺪ اراﺋﻪ نمی‌شده اﺳﺖ. ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ دو ﻋﻴﺐ برداشته شود. »[۱۵]

توجه به دستاوردها

ارائه‌ی الگوی واقعی برای تمامی زنان

رسانه همان‌گونه که ابزار دشمن برای تغییرات در سبک زندگی، باور، بینش و رفتار زنان جامعه ایرانی است می‌تواند ابزاری برای شناساندن، القاء، تغییر و تشویق تمامی زنان به سبک زندگی و ارزش‌های اسلامی باشد. ارائه‌ی الگوی اسلامی و قابل دسترس نمایش دادن آن به وسیله‌ی بازنمایی عملکرد زنان مسلمان انقلابی و آثار ایشان در عرصه‌های گوناگون؛ جملگی نکاتی است که چگونگی بهره‌مندی از ابزار رسانه را حائز اهمیت می‌گرداند:

«رسانه‌ها و هنرمندان و فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند. زن مجاهد مسلمان ایرانی، معلم ثانی برای زنان جهان خواهد بود، پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند. سلام خدا بر بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه‌ی زهرا و بر همه‌ی زنان بزرگ صدر اسلام و بر بانوان فداکار و ازجان‌گذشته‌ی ایران اسلامی .»[۱۶]

دفاع از ارزش‌ها

مقابله با ارزش‌های اسلامی، به‌ویژه «حجاب و عفاف» و بی‌ارزش نمودن آن یکی از مهمترین فعالیت‌های رسانه‌‌ی غربی است. دشمن با هدف دست‌یابی به اهداف خویش این ارزش را نشانه گرفته است و چه ابزاری کارآمد‌تر از رسانه برای مقابله با اوهامی که غرب از این مقوله ارائه داده است، می‌باشد. حضور بین‌المللی زنان محجبه در مدارج و مراتب عالی علمی و ورزشی و انعکاس آن در رسانه‌ها بزرگ‌ترین ضربه را به پایگاه دروغ‌گو و شبهه افکن دشمن خواهد زد:

«شما ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ الآن ﭼﻘﺪر ﺧﺮج می‌کنند و زﺣﻤﺖ می‌کشند، ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺣﺠﺎب را در دﻧﻴﺎ از ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ؛ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺧﻮدﺷﺎن را ﻣﻬﺪ آزادي ﻫﻢ می‌دانند، ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ می‌کنند ﺑﺮاي مبارزه‌ی باحجاب. ﺣﺎﻻ همه‌ی آن ﺗﺸﻜﻴﻼﺗﻰ ﻛﻪ باحجاب ﻣﺒﺎرزه می‌کنند یک‌طرف، اﻳﻦ ﺧﻮاﻫﺮ ورزﺷﻜﺎرِ ﻣﺆﻣﻦ و دﺧﺘﺮِ ﺟﻮانِ ﻣﺎ ﻛﻪ باحجاب اﺳﻼﻣﻰ و ﻟﺒﺎس ﻣﺤﺠﺐ ـ ﻳﺎ ﺑﺎ ﭼﺎدر ﻳﺎ ﺑﺎ آن ﺷﻜﻞ زﻳﺒﺎي ارزﺷﻰ ـ ﺟﻠﻮِ دوربین‌های دﻧﻴﺎ ﻇﺎﻫﺮ می‌شود و ﻧﺸﺎن می‌دهد که ﺑﻪ اﻳﻦ ارزش ﭘﺎﻳﺒﻨﺪ اﺳﺖ و اﻳﻦ ﺻﺤﻨﻪ در همه‌ی دﻧﻴﺎ ﻣﻨﻌﻜﺲ می‌شود، این‌یک ﻃﺮف دﻳﮕﺮ؛ او درواقع ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﺎر، همه‌ی آن ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت را ﺧﻨﺜﻰ می‌کند.»[۱۷] یکی دیگر از راه‌های مبارزه و مقابله با تبلیغات دشمن، اشاره غیرمستقیم به مسئله‌ی حجاب و عفاف در قالب نمایش فیلم، انیمیشن و کتاب است که باید هنرمندانه به آن پرداخت:« ﮔﺎﻫﻰ در فیلم‌ها نقش‌های اﺳﺘﻄﺮادي ﻳﺎ حاشیه‌ای ﺗﺄﺛﻴﺮات ﺧﻴﻠﻰ زﻳﺎدي می‌بخشد و مثلاً در ﻳﻚ مجموعه‌ی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻧﻰ، ﻳﻚ زنِ داراي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺟﺬاب و ﻣﺜﺒﺖ، ﺣﺠﺎب ﺧﻮد را رﻋﺎﻳﺖ می‌کند و ﻣﺮاﻗﺐ ﺣﺠﺎب ﺧﻮد اﺳﺖ. این‌یک ﻧﻘﺶ ﻓﺮﻋﻰ و حاشیه‌ای اﺳﺖ؛ اﻣﺎ ﺧﻴﻠﻰ ﺗﺄﺛﻴﺮ می‌گذارد.»[۱۸]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ مجله‌ی ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎﻧﻮان 67/02/28
  2. زنان متخصص پزشکی و رشته مامایی 72/09/09
  3. وزﻳﺮ و ﻣﺪﻳﺮان وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﻰ 71/09/04
  4. علما و روحانیون استان همدان 83/04/15
  5. سومین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانواده 90/10/14
  6. سومین نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانواده 90/10/14
  7. ﭘﺮﺳﺶ و ﭘﺎﺳﺦ زﻧﺎن اﻳﺮاﻧﻰ و ﺧﺎرﺟﻰ،77/07/18
  8. ﺟﻤﻌﻰ از ﭘﺰﺷﻜﺎن 68/09/15
  9. وزﻳﺮ و ﻣﺪﻳﺮان وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﻰ 71/09/04
  10. قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پار آسیایی 93/11/01
  11. ورزﺷﻜﺎران شرکت‌کننده در اﻟﻤﭙﻴﻚ و ﭘﺎراﻟﻤﭙﻴﻚ83/07/14
  12. ذاکرین اهل‌بیت علیهم‌السلام 96/12/17
  13. ﻣﺪﻳﺮان صداوسیما 81/11/15
  14. اﻋﻀﺎى ﮔﺮوه اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺻﺪا جمهوری اسلامی ایران 70/11/29
  15. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى سیاست‌گذاری صداوسیما 69/12/14
  16. پیام به کنگره هفت هزار زن شهید 91/12/16
  17. ورزﺷﻜﺎران شرکت‌کننده در اﻟﻤﭙﻴﻚ و ﭘﺎراﻟﻤﭙﻴﻚ،83/07/14
  18. ﻣﺪﻳﺮان صداوسیما،81/11/15

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد،محمد حسین،مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391