مشارکت سیاسی
بررسی عوامل موثر بر مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزدشهر موضوع این پژوهش میباشد که تعداد 64 نظر( برابر با کل جامعه آماری)به روش کل شماری پرسشنامه مربوطه را تکمیل کردند. برای سنجش متغیر وابستهاز پرسشنامهاستاندارد شده مشارکت سیاسی و برای سنجش سایر متغیرها از پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار یابی (93 درصد) استفاده ضریب همبستگی اسپیرمن و آنوا بهره گرفته، شدهاست و از تکنیکهای آماری کای اسکوئر، آزمون شدهاست.
نتایج تحلیل همبستگی بین متغیرهای وابسته و مستقل نشان داد که بین میزان تحصیلات، سن، انگیزه زنان شاغل، تشکلهای سیاسی و مشارکت سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین وضعیت تاهل و مشارکت سیاسی زنان هیچ رابطهی معنی داری مشاهده نشدهاست. در بررسی مدل رگرسیونی عوامل موثر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان نشان داد که متغیر انگیزه زنان شاغل بالاترین سهم و بعد از آن به ترتیب متغیرهای تحصیلات، تشکلهای سیاسی و سن در مراتب بعدی این تحلیل قرار گرفت و وضعیت تأهل زنانشاغل ، متغیری است که کمترین سهم را در بر داشتهاست.
اهداف تحقیق
- اهداف اصلی: تحقیق شامل بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین نقش مشارکت زنان در توسعه سیاسی و پیشرفت در امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه میباشد.
- اهداف فرعی: 1. شناخت تاثیر میزان تحصیلات و مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد آزادشهر؛ 2. شناخت تاثیر وضعیت تاهل و مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد آزادشهر؛ 3. شناخت تاثیر سن و مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد آزادشهر؛ 4. شناخت تاثیر انگیزه زنان شاغل و مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه آزاد آزادشهر؛ 5. شناخت تاثیر ایجاد افزایش تشکل هاي سیاسی باعث مشارکت سیاسی زنان شاغل دانشگاه
فرضیه های تحقیق
1. فرضیهاصلی: رابطهاي بین عوامل و ویژگی هاي جمعیت شناختی فرد و مشارکت زنان شاغل وجود دارد.
2. فرضیه هاي فرعی:
1. آیا رابطهاي بین میزان تحصیلات و مشارکت سیاسی زنان وجود دارد؟
2. آیا رابطهاي بین وضعیت تاهل و مشارکت سیاسی زنان وجود دارد؟
3. آیا رابطهاي بین سن و مشارکت سیاسی زنان وجود دارد؟
4. آیا رابطهاي بین انگیزه زنان شاغل و مشارکت سیاسی زنان وجود دارد؟
5. آیا رابطهاي بین ایجاد افزایش تشکلهاي سیاسی باعث مشارکت سیاسی زنان وجود دارد؟
ادبیات و پیشینه تحقیق
در دوران اشکانیان و تا پایان دوره ساسانیان تنها مشارکت در هنگام یورش هاي اقوام بیگانه بود که مردم در لباسهاي سپاهیگري به مقابله برخاستند. [۱] با نگاه به تاریخ ایران شاهد حضور و مشارکت زنان فعال و مسلمان در امور کشور میباشیم. البته باید توجه داشت که شکلگیري هر نوع رفتاري نیازمند کسب شناخت و یادگیري در مورد آن است؛ ولی هر یادگیري، الزاماً منجر به بروز رفتار نخواهد شد. مشارکت افراد در امور سیاسی به عنوان یک رفتار، در وهلهی اول نیازمند کسب اطلاع، ایجادشناخت و یادگیري در خصوص اهمیت و چگونگی آن می باشد. از نظر هانتینگتون، از میان عوامل منزلتی، میزان تحصیلات فرد بیشترین تأثیر را بر مشارکت سیاسی دارد و عامل دوم، مجاري سازمانی می باشد. وی معتقداست که همچنین بین گسترش فرصتهاي تحرك اجتماعی فردي و مشارکت سیاسی در کوتاه مدت رابطه معکوس وجود دارد.
پیشینه تاریخی
ماري ولستونکرافت نویسندهانگلیس در سال 1792 با نوشتن رسالهي حمایت از زن توجهافکار عمومی را به موقعیت سیاسی زنان جلب کرد .در عصر روشنگري متفکرانی مانند کند و رسه و دیدرو از حقوق زنان دفاع کردند. در ایران پیشینه واکنش به وضعیت سنتی زنان بهاواخر قرن نوزدهم و بویژه جنبش مشروطیت باز میگردد. زنان در برخی جنبشهاي اجتماعی ایران مانند جنبش تنباکو و یا جنبش مشروطه نقش داشتند.
تعریف مفاهیم
- مفهوم مشارکت: مشارکت از لحاظ لغوی به معنای «شرکت دادن» و یا «درگیر بودن» می باشد. مشارکت در مفهوم«شرکت کردن» یعنی انجام بخشی از مسوولیت در اجرای یک فرایند بطور فعال و داوطلبانه و مشارکت در مفهوم«درگیر بودن» یعنی نقش داشتن در فرایندی که شخص به طور معمول با آن سر وکار دارد و این نقش معمولا داوطلبانه نیست.
- مشارکت سیاسی: فعالیت داوطلبانهاعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقیم و غیر مستقیم در سیاستگذاری عمومی است.
- اشتغال: اشتغال یا شاغل بودن یعنی اینکهافراد بخشی یا ساعاتی از اوقات فراغت خود را مشغول انجام کاری هستند، اشتغال را میتوان رابطه سود بخش برای کسب درآمد تعریف کرد.
- جامعه مدنی و مشارکت سیاسی: جامعه مدنی عبارت از جامعهای است که همه مردم و ساکنانی که در قلمرو آن زندگی می کنند، صرفنظر از تفاوت های نژادی، قومی، مذهبی و نظایر آن بتواند آزادانه در تعیین سرنوشت جامعه خود سهیم شوند و در چارچوب قانون حق مشارکت در فعالیتهای سیاسی- اجتماعی داشته باشند.
- توسعه و مشارکت سیاسی: بین توسعه و مشارکت سیاسی رابطهای وجود دارد هر اندازه یک جامعهاز شاخصهای بالای توسعه یافتگی برخوردار باشد افراد آن تمایل بیشتری برای مشارکت سیاسی خواهند داشت.
- زنان و جامعه پذیری سیاسی: منظور از جامعه پذیری سیاسی، آشنایی و دورنی ساختن ارزشها و هنجارهای سیاسی حاکم بر جامعهاز سوی افراد و گروههای اجتماعی است.
عوامل موثر بر مشارکت سیاسی زنان
- آموزش: مساله آموزش بانوان نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی از سویی شرایط نامطلوب و اسف بار زنان از سوی دیگر و نهایتاً تواناییها و راه حل های خروج از مشکل مدخل، معبر و اساس متغییر این وضع است.
- ایجاد مشکل: یکی از مسائل بسیار مهم در مورد زنان است که باید مورد توجه قرار گیرد.
- نظام سیاسی و اهتمام به مساله زن: جدای از فعالیت های زنان و تشکلهای زنان باید عزم دولتمران نیز بر رفع تبعیض از زنان باشد.
- تغییر و اصلاح فرهنگ جامعه: برای اصلاح تلقی جامعه نسبت به زن همکاری نظر میطلبد.
موانع اجتماعی
- تبعیض جنسیتی: در ایفای نقش جنسیتی زنان پایین تر از مردان قرار دارند و همین امر موجب پیش داوری جنسی و متعصبانه گردیدهاست.
- آموزش نامناسب: مطالعات انجام شده درباره کتابهای درسی نشان می دهد که فعالیتهای مردانه بیش از زنان مورد تاکید قرار گرفتهاست.
- نبودن جنبشهای خاص زنان: زنان در برخی از جنبشهای اجتماعی ایران مانند تحریم تنباکو و یا جنبش مشروطه نقش داشتند لیکن چنین نقشی بیشتر تبعی بود گرفت نه آنکه جنبش خاص زنان باشد.
- موانع حقوقی: موانع حقوقی جدی برای رشد زنان در قدرت سیاسی وجود دارد، زنان مانند قبل از انقلاب حق انتخاب کردن دارند اما برای انتخاب شدن در مناصب سیاسی محدودیت آن در مقابل آنان وجود دارد.
عوامل موثر بر گرایش افراد به مشارکت
به طور کلی برای اینکهافراد در امور مختلف جامعه به مشارکت بپردازند نیاز است تا برخی از عوامل در مردم؛ جامعه، سازمان ها و نهادهای اجتماعی تقویت گردد. تا این عوامل باعث جذب مردم به مشارکت در امور جامعه گردند، بررسی موانع مشارکت:
- موانع فردی: مشارکت به عنوان یک رفتار انسانی از رفتارهای صرفاً بازتابی متمایز می شود، چرا کهافراد مشارکت کننده با توجه به ویژگی های فردی برای رفتار خود معنای مشخصی را قائلند و بیشتر بر معیارهای درونی ذهنی تاکید میکند. در این گروه دو متغیر مهم وجود دارد.الف- سطح سواد زن ب- نگرش به زن [۲] علاوه بر آن به دو ویژگی که باید به آن اشاره شود عبارتند از: ویژگی ای که در مشارکت سیاسی بانوان ممانعت ایجاد میکند عدم وجود باور و اعتقاد درونی زنان به تواناییها و قابلیت های خودشان است و تعداد زیادی از زنان جامعهایرانی توان فردی و تاثیرگذاری خود را باور ندارند. ویژگی دوم در زمینه موانع فردی عدم احساس ضرورت توسط زنان برای مشارکت در عرصه های مختلف است.[۳]
- موانع خانوادگی موثر بر میزان مشارکت: در ارتباط با این موانع متغیرهای زیر مطرح هستند:
- الف- تربیت سنتی
- ب- تعداد فرزندان در خانواده
وضعیت اقتصادی خانواده شاخص های مطرح شده در این متغیر عبارتند از: سطح درآمد، وضع اشتغال، طبقهاجتماعی [۴] بررسی موانع مربوط به جامعه بسیاری از کارکردهای خانواده به جامعه واگذار شدهاست. اگر جامعه در انجام کارکردها خوب عمل نکند مجدداً موانع متعدد دیگری در خانواده بروز خواهد کرد که پیامد آن محدود شدن زن در حصار و چارچوب خانه خواهد بود.
انواع کارکرد:
- الف- کارکردهای حمایتی
- ب- آموزش از طریق وسایل ارتباط جمعی
نقش دانشگاه در توسعه و مشارکت سیاسی
امروزه دانشگاه موتور محرکه جامعه در ایجاد حرکت و پویایی است. این پدیده که در نوع خود در سطح منطقه و حتی جهان کم نظیر است تاکنون توانسته دستاوردهای ارزندهای را در زمینههای علمی، آموزش و پژوهشی در سطح دانشگاهی کشور داشته باشد. تاسیس دانشگاهها با هدف کسب دانش باعث ارتقاء آموزش زنان و انواع مشارکتهای اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی میباشد. زنان و دختران نیمی از اعضای جامعه را تشکیل میدهند و منفعل بودن آنها عملا بهرهوری جامعه را نصف کرده و راه توسعه را دو برابر طولانی و سختتر میکند این امر را که همانا بالا بردن سطح معلومات و آگاهیهای تخصصی آنها، ورود آن ها به آموزش عالی و دانشگاهها میباشد ضروریتر مینماید.
لذا با گسترش واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در کشور درصد بسیار چشمگیری از بانوان وارد عرصه تلاش و فعالیت علمی – دانشگاهی شدهاند. در ادامه نویسندهاز طریق جداول آماری به بررسی سطح مشارکت سیاسی زنان شاغل پرداختهاست. بر اساس نتایج بدست آمدهاز بین متغیرهای موجود بیشترین تاثیر را متغیر انگیزه زنان شاغل و بعد از آن متغیر تحصیلات داشتهاست و بعد از آن به ترتیب متغیر تشکلهای سیاسی، متغیر سن و در آخر متغیر مولفه تأهل زنان بیشترین تاثیر را در مشارکت سیاسی زنان دارد.
متغیرهاي تحقیق
1. متغیر هاي مستقل: 1. تحصیلات؛ 2. تاهل؛ 3. سن؛ 4. انگیزه زنان شاغل؛ 5. تشکل هاي سیاسی.
2. متغیر وابسته: مشارکت سیاسی زنان.
پایایی ابزار اندازه گیري
پایایی در این پروژه تحقیق عبارت است از اینکه سوالات مطروحه به سنجش مشارکت سیاسی زنان از دقت، هماهنگی و اعتماد برخورداند هستند؟ اگر این مشارکت سیاسی زنان مجددا تکرار شود آیا نتایج مشابه منجر خواهد شد؟ براي تعیین پایایی سوالات مطروحه در این پرسشنامه از فرمول آلفاي کرونباخ بهره گیري شد.
یافته های پژوهش
- فرضیهاول: در این فرضیه مشخص شد که بین میزان تحصیلات و مشارکت سیاسی زنان رابطه معنی داری وجود دارد، یعنی هرچه سطح تحصیلات زنان بالاتر باشد به همان میزان مشارکت سیاسی آنان افزایش مییابد.
- فرضیه دوم: در این فرضیه بین تاهل و مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود ندارد و شاید بدان معنی باشد که تأهل زنان عامل بازدارنده درمشارکت سیاسی زنان میباشد.
- فرضیه سوم: در این فرضیه بین سن و مشارکت سیاسی زنان رابطه معنیداری وجود دارد، یعنی هر چه سن افراد بالاتر باشد مشارکت سیاسی آن نمود بیشتری خواهد داشت.
- فرضیه چهارم: در این فرضیه بین انگیزه زنان شاغل و مشارکت سیاسی آن ها رابطه معنیداری وجود دارد که آزمون آنوا مربوط به فرضیه چهارم گویای این معنی داری است، زنان به خاطر
شغلشان که در اجتماع حضور دارند مشارکت بیشتری در فعالیت سیاسی از خود نشان میدهند.
- فرضیه پنجم: در این فرضیه مشاهده شده که بین تشکلهای سیاسی و مشارکت زنان رابطه معنی داری وجود دارد، یعنی زنانی که در تشکلهای سیاسی فعالیت دارند بیشتر ترغیب میشوند در فعالیتهای سیاسی حضور پیدا کنند.
کلیدواژه
مشارکت، مشارکت سیاسی زنان؛ تمایل به مشارکت؛ زنان شاغل؛ دانشگاه آزاد اسلامی.