نقش مادری

از ویکی‌جنسیت

مطابق تعریف سنتی، مادری مهم‌ترین نقش یک زن و موجب کمال او و مراقبت و تربیت کودک مختص مادر است. اما امروزه چالش‌هایی در مفهوم مادری و وظایف و نقش مادران ایجاد شده است. با افزایش تحصیلات و آگاهیزنان، زمینه توجه به تجربه مادری و بازتعریف معنا و نقش مادری فراهم شده است. در این پژوهش تلاش شده تا معانی و تصور پیشینی زنان از مادری و تجربیات واقعی و تصورات و معانی کنونی آنان در این خصوص با روش کیفی مورد مطالعه قرار گیرد. زنان مورد مطالعه از میان مادران متاهل غیرشاغل جوان ساکن محله دولت آباد انتخاب شده است. روش نمونه‌گیری نظری یا مفهومی بوده از این رو دو معیار تحصیلات و گرایش دینی، که مطالعات اولیه نشان می‌داد در معنا و عملکرد مادری تفاوت ایجاد می‌کند در نمونه‌گیری لحاظ شده است. فنون گردآوری داده‌ها مصاحبه عمیق و مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است.

براساس یافته‌ها، آن چه در همه مادران مشترک بود تمایل به مادر شدن و باور به ضرورت آمادگی و آموزش برای نقش مادری بود. اما مادران تحصیل کرده، صرف نظر از گرایش دینی‌شان ضمن مهم دانستن مادری نگاه انتقادی به معنای رایج مادری داشته و در پرداختن به علایق شخصی فعال‌تر عمل می‌کردند. در مادران تحصیل‌کرده با گرایش دینی بالا شکاف بین تصور و تجربه مادری از تحصیل کرده‌های با گرایش دینی پایین کمتر بود با این حال در دیدگاه انتقادی به قلت حقوق و کثرت وظایف مادران با آنان مشابه بودند. همچنین غالب پاسخ گویان مادری را نقشی پرزحمت، بی‌وقفه، بی‌اجر و پیچیده که دارای کمترین حقوق و بیشترین مسئولیت‌هاست برشمردند و بر این نظر بودند که هم پدران و هم جامعه و دولت بایستی در انجام وظایف مادری، از زنان حمایت کرده حقوق آنان را افزایش و مسئولیت‌هایشان را تعدیل کنند؛ جامعه فقط به فداکاری و قداست مادری اشاره دارد بی آن که در عمل اقدامات موثری برای بهبود آن انجام دهد.

نقش مادری
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان مریم رفعت جاه
عنوان مقاله زنان جوان و بازتعریف معنا و نقش مادری مطالعه‌ای بر روی مادران ۲۵ تا ۴۰ ساله ساکن شهرری
نام مجله نشریه جامعه شناسی ایران
سال چاپ زمستان ۱۳۹۶، دوره هجدهم
شماره مجله شماره ۴، صفحات ۱۳۰ تا ۱۶۴
امتیاز مقاله علمی - پژوهشی

مبانی نظری مرتبط بامفهوم مادری

فرآیندد مادری با جایگاه اجتماعی مادر بودن ارتباط دارد. مفهوم مادری ارزش‌ها و عقایدی را در بردارد که نه تنها در ازدواج و نظام خانواده بلکه در قانون و سیاست‌های اجتماعی معنا دارد و در ادبیات، رسانه‌ها، فیلم و بقیه اشکال فرهنگی بازنمایی می‌شود. مادر شدن به طور تاریخی به عنوان یک هنجار تعریف می‌شود. تقریباً در همه جوامع مادری به عنوان یک امر بدیهی، انگاره‌هایی را در بطن خود دارد که زنان را ذاتاً پرورش دهنده و آماده پذیرش این نقش می‌داند. در غرب و در بسیاری از نقاط دیگر دنیا نوعی گفتمان مسلط از مادری وجود دارد که تمایل دارد مادری را امری غریزی و معادل با مادر خوب نمایش دهد.

عوامل سیاسی و اقتصادی تحول مفهوم و نقش مادری در غرب

بعد از جنگ جهانی دوم زنان بیشتری به کار گرفته می‌شدند که خلاء تولید را پر کنند، ولی بعد از جنگ زنان کاملاً به کارهای خانه پرداختند و اینجور می‌پنداشتند که خانه داری تسلط بر فرزندان و همسر دارند واحساس خوشبختی می‌کردند.

جنبش زنان ترقی‌خواه و مادری توانمندانه

این زنان اعتقاد داشتند که زنان باید مادری کردن را یادبگیرند. دیدگاه‌های (کی،الشتاین،اوکلی و فریدان) ضمن پذیرش اهمیت خانواده و مادری بر بعد اجتماعی مفهوم مادری که ساخته و پرداخته جامعه است و از طریق جریان جامعه‌پذیری در افراد درونی می‌شود، تأکید نمودند. این زنان پیشگام در طرفداری از حقوق زنان، ضمن رد اسطوره مادری که در بالا ذکر شد، به دنیا آوردن بچه را امری بیولوژیک و معنا و نقش مادری را یک برساخت اجتماعی می‌دانند. و با آرمانی کردن ازدواج و مادری و محدود کردن هویت زنان به مادری و همسری مخالفند و معتقدند نباید زنان را در عرصه اجتماعی محدود کرد.

رویکرد فمینیست‌های رادیکال به مادری

این دیدگاه‌ها نه خود مادری بلکه حاکمیت تفکر مردانه و مرد‌محور را عامل سرکوب زنان می‌دانند. لذا راه حل را حذف خانواده بیولوژیکی و خارج کردن توانایی باروری از زیر کنترل قدرت مذکر می‌دانند. از این رو مخالف خانواده و مادری بوده و حذف مادری را برای رهایی از فشار نقشی و از خودبیگانگی لازم می‌دانند.

رویکردهای جامعه‌شناختی به مادری

نویسنده در اینجا به بیان انواع رویکردها از جمله رویکرد پارسونر، زنان بیان‌گر(زنان دارای غریزه ذاتی تربیت کردن هستند و در بعد اجتماعی هم باید به ایفای نقش‌هایش بپردازد) و انگلس؛ خانواده و مالکیت خصوصی (به اعتقاد انگلس زنان برای مرد بچه می‌آوردند و از لحاظ اقتصادی هم به مرد وابسته هستند) و تحول فمینیست‌ها (به نقش مادری و فرزندپروری هم توجه کردند) و ادرین‌ریچ(مادری فقط به زاییدن خلاصه نمی‌شود بلکه به پرداخت صحیح زن به موجودیت و شخصیتش بستگی دارد) بعد از بیان پیشینه پژوهش نویسنده در ادامه به یک تحقیق میدانی می‌پردازد و می‌خواهد ببیند زنان چه درکی از مادری دارند و آیا تصورشان از مادری درست بوده یا نه؟

یافته‌های پژوهش

مادری یعنی ازخود گذشتگی و فداکاری، ترس از ناباروری در زنان، حق انتخاب مادری، احساس کامل شدن با مادری، مادری نقشی آموختنی، مادری مسئولیتی دشوار است. مادران مصاحبه‌شونده دارای چند تیپ بودند؛

  • تحصیلات بالا، تقیدبالا
  • تحصیلات پایین، تقید پایین
  • تحصیلات بالا، تقیدپایین
  • تحصیلات پایین، تقید بالا

نتیجه‌گیری

در تیپ‌های مورد مطالعه تفاوت‌ها و اشتراک‌هایی در موضوع مورد مطالعه وجود داشت. غالب مادران دارای تحصیلات دانشگاهی، بر ضرورت فراگیری نقش مادری تاکید داشته و در عین حال نگاه انتقادی به معنای مادری و مسئولیت‌های سنگین مادری داشتند. همچنین مادران دانشگاه رفته در عین حال که برای تربیت فرزندشان اهمیت زیادی قائل بودند در پرداختن به علایق خودشان فعال‌تر عمل می‌کردند. از این میان زنان دانشگاه رفته‌ای که پای‌بندی دینی کمتری داشتند معتقد بودند که امروزه مرزهای زنانگی و مردانگی دگرگون شده و مردان بایستی مشارکت همدلانه‌ای در فرایند مراقبت و تربیت فرزندان داشته باشند.

مادران با پای‌بندی دینی بالا نیز صرف نظر از سطح تحصیلات‌شان بر ضرورت آموزش نقش مادری و کسب آمادگی برای آن و علاوه بر آن به ضرورت فداکاری و از خودگذشتگی مادران و مقدس بودن نقش مادری و تربیت فرزند تاکید داشتند. شکاف بین تصور و تجربه مادری در مادران تحصیل‌کرده با گرایش دینی بالا نسبت به مادران تحصیل کرده با گرایش دینی پایین کمتر بود. اما در توجه به حقوق فردی و علایق خود و داشتن دیدگاه انتقادی به مسئولیت سنگین مادری خود با آنان مشابه بودند آگاهی و کنش‌گری بیشتر و ترس‌ها و نگرانی‌های کمتری در رابطه با باروری و مادری در آنان مشاهده شد. در تمامی تیپ‌های مادری، هراس‌های ناشی از ناباروری و سلامت جنین مشترک بود ولی در بین مادران با پای‌بندی دینی بالا کمرنگ‌تر می‌نمود. جالب آن که بین مادران خانه‌دار، تمایل به سپردن فرزندان به صورت پاره وقت به مهدکودک‌ها مشترک بود و معتقد بودند برای استقلال بچه‌ها و افزایش میزان خلاقیت‌شان تأثیرات سودمندی دارد که البته جای تامل دارد.

به نظر می‌رسد در غالب این زنان، تجربه زنانگی به مادری‌شان پیوند خورده است. به گونه‌ای که اظهار می‌کردند در صورت عدم امکان فرزندآوری سرنوشت آنان در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و هویت زنانه آنان ناقص می‌ماند. زنان مورد مطالعه که در سن مادری فعال قرار داشتند بر این باور بودند که فرزند پایه‌های زندگی‌شان را محکم می‌کند. زنان دارای تحصیلات عالی و پایبندی دینی بالا نوع دیگر از تجربه مادری را گزارش کردند. آنان اعتقاد داشتند که مادر در کنار رسیدگی به فرزند، می‌تواند به علایق خود بپردازد ولی بهره‌مندی از لذت مادری در همه زنان مشترک بود.

در نگاه مادران دارای تحصیلات دانشگاهی ویژگی برجسته مادر نمونه از خودگذشتگی و فداکاری نیست. مادر نمونه مادری است که به علایق خود نیز در کنار نیازهای فرزندش رسیدگی کند. در هر دو تیپ مادران دارا و فاقد تحصیلات عالی، زنان باور داشتند که پدر نقش دوم را در مراقبت از فرزندان بر عهده دارد. ولی در کل پدر مشارکت چندانی در مراقبت از کودک ندارد، و مکان در آغوش کشیدن و تغذیه، مادری را وظیفه‌ای کاملاً زنانه می کند. زنان اعتقاد داشتند که جامعه و دولت بایستی در انجام مسئولیت مادری، زنان را حمایت کنند؛ جامعه فقط به فداکاری و قداست مادری اشاره دارد بی آن که در عمل اقدامات موثری انجام دهد. برخوردهای دوگانه با مادری توسط جامعه و دولت باعث گسترش شکاف بین واقعیت مادری و آنچه که در تصور مادران به صورت پیشینی، شکل گرفته می‌شود. همچنین در مصاحبه‌ها نشان داده شد که نقش مادری آموختنی است و زنان مورد مصاحبه بیان کردند که باید قبل از مادر شدن مهارت آن را کسب کرد. مادری به اعتقاد آنان باید با خواست و آگاهی زنان و در بهترین شرایط روحی و جسمی آنان آغاز شود.

کلیدواژه

ایدئولوژی مادری، پای‌بندی دینی، تجربه مادری، تحصیلات عالی، مادری، هویت‌زنانه

منابع