عطر عفاف، نگرشی نو بر عفاف و حجاب
عنوان کتاب
عطر عفاف؛ نگرشی نو بر عفاف و حجاب
مقدمه
بیشاز چهارده قرن پیش، اسلام به عنوان دینپایانی و حرف آخر از "کلمات الله" ظهور و تجلی نمود. حجاب در آینهی این شریعت عقلانی و فطری جلوه بیشتری نمود و اکنون چهارده قرن است که ابعاد و فلسفه حجاب با زبانها و ادبیات و متفاوت بیان میشود و سرلوحه این مباحث، احکام حجاب است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که چرا حجاب باوجود وجهه فطری و عقلی و به عنوانی یک دستور انسانساز از سوی قرآن و پیشوایان معصوم بهطور کامل مورد پذیرش قرار نگرفته و در مقام اجرا و عمل، آسیبپذیر میشود؟ از این رو نوشتار حاضر که مبتنی بر شش فصل میباشد؛ تلاشی است در جهت تعمیق باور و حجاب و پوشش و احکام مربوط به آن با توجه به نظام فکری درستی که درصدد پیونددادن این حکم الهی با جان آدمی است. فصل اول، شامل آگاهی از تاریخچه حجاب و مفهومشناسی میباشد. در فصلهای بعد، بحثهای اصلی یعنی ارائه یک نظام فکری صحیح، مبانی عقلی و نقلی حجاب، چیستی و چرایی آن، جایگاه و جلوههای شاخص حجاب و... اساس و محتوای این اثر را تشکیل میدهد.
گزارش کتاب
نوشتار حاضر تلاشی است در جهت تعمیق باور حجاب و پوشش و احکام مربوط به آن با توجه به نظام فکری درستی که در صدد پیونددادن این حکم الهی با جان آدمی است.
فصل اول: کلیات و مفاهیم
فصل اول، شامل سه گفتار میشود که در گفتار اول واژههای حجاب، عفاف، حیا، حریم، حد، تبرج، تلذذ و ریبه، ارزش و هنجار مفهومشناسی شدهاند. گفتار دوم به ضرورت بحث پوشش پرداخته و به ضرورتهای درونمتنی دین و تأثیر باور حجاب در جامعه بیرونی اشاره داشته است. و اما در گفتار سوم تاریخچه حجاب در دین یهودیت، مسیحیت و عصر جاهلی بررسی شدهاست.
فصل دوم: نظام فکری قرآنی و هندسه معرفتی انسان
در فصل دوم گفتار اول نظام فکری مبنای رفتارهای فردی و اجتماعی آمدهاست انسان، موجودی عاقل، متفکر و مختار است و این ویژگیهای اختصاصی مستلزم وجود یک نظام فکری خاص برای اوست؛ نظامی که هماهنگکننده اندیشه و انگیزه آدمی میباشد و در نهایت، رفتارهای فردی و اجتماعی او را شکل میدهد. منشأ هستیشناسی انسانها را اراده و علم ازلی خداوند می داند؛ اما منبع اصیل هستی شناسی را، فرستادگان معصوم معرفی میکند. اما این که آموزههای معصومان را چگونه میتوان یافت و از کجا باید به منبع اصیل وحی دست یافت نکته ای قابل بررسی است؛ معمولاً افراد از سه راه عقل و نقل و فطرت به حقایق جهان هستی و آفرینش دست می یابند.
فصل سوم: عفاف و حجاب از منظر عقل و نقل
بر اساس قاعده حکما، حجاب به عنوان یکی از احکام دین، تأمینکننده ی خواستههای فطری بشر است و عمل به آن طبق قاعده لطف و انتخاب اصلح با عقل، تناسب کامل دارد. همچنین حکم عفاف و حجاب عقلا برای ایجاد تمرکز نیروها، شکوفایی استعدادها، رشد خلاقیت و جهتدهی به غرایز سرکش تشریح شده است. در هر حال بیحجابی، اختلاط با نامحرم و معاشرتهای تعریفنشده مقدماتی برای سقوط در ورطه فساد و فحشا هستند پس به حکم عقل باید از آنها پرهیز نمود. گفتار دوم، بحث حجاب و پوشش در آیات و روایات بررسی شده است در مبحث آیات حجاب سه آیه مطرح شده است: الف: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيما):[۱]: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در خانههاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مىنمايد، ولى از شما شرم مىكند (و چيزى نمىگويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [ همسران پيامبر] میخواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است!» ب: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما):[۲]: «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.» ج: (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ):[۳]: «و به زنان با ايمان بگو: از بعضى نگاههاى خود (نگاههاى غير مجاز) چشمپوشى كنند و دامنهاى خود را حفظ نمايند و جز آنچه (به طور طبيعى) ظاهر است، زينتهاى خود را آشكار نكنند و بايد روسرى خود را بر گردن خود بيفكنند (تا علاوه بر سر، گردن و سينهى آنان نيز پوشيده باشد) و زينت خود را ظاهر نكنند جز براى شوهر خود، يا پدر خود يا پدرشوهر خود، يا پسر خود، يا پسر شوهر خود (كه از همسر ديگر است) يا برادر خود، يا پسر برادر خود، يا پسر خواهر خود، يا زنان (همكيش) خود، يا آنچه را مالك شدهاند (از كنيز و برده)، يا مردان خدمتگزار كه تمايل جنسى ندارند، يا كودكانى كه (به سنّ تمييز نرسيده و) بر امور جنسى زنان آگاه نيستند. و نيز پاى خود را به زمين نكوبند كه آنچه از زيور مخفى دارند آشكار شود. اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گرديد و به درگاه خدا توبه كنيد تا رستگار شويد». شان نزول "آیه حجاب" بیانگر این نکته است که اختلاط زن و مرد و عدم حفظ حریم محرم و نامحرم از سوی مردان شبهجزیره موجب نزول آیه حجاب شد نه نوع پوشش آنان. در ادامه، به برخی روایات مربوط به پوشش اشاره داشته است؛ از جمله روایت امام صادق علیه السلام که می فرمایند: برای زن مسلمان شایسته نیست که روسریها و لباسهایی بپوشد که سر و بدن او را نپوشانند.
فصل چهارم: ماهیت، چیستی و چرایی حجاب و عفاف
فطری بودن عفاف و میوه آن، حجاب و ناموس و قانون خدا بودن آن و اینکه ابزار و وسیلهای است برای رسیدن به شخصیت کامل و رشد یافته برای انسان از مباحث گفتار اول یعنی ماهیت و چیستی حجاب است و در گفتار دوم به فلسفه فردی و اجتماعی و به عبارتی علل مادی و معنوی حجاب پرداخته است؛ از جمله: طهارت و پاکی نفس انسانها، فلاح و رستگاری، سلامت و بهداشت روانی فرد از جمله موارد فلسفه فردی در نظر گرفت؛ ارتقاء سطح منزلت و مقام انسانی زن و فلسفه اجتماعی شامل تعدیل جاذبه ی طبیعی بین زنان و مردان، ایجاد زمینه مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان و بهداشت روانی جامعه از جمله موارد فلسفه اجتماعی حجاب است. بنابراین برای ایجاد آرامش روانی فرد و جامعه باید از قوانین تشریعشده از سوی خدای متعال پیروی نمود.
فصل پنجم: جایگاه حجاب و جلوههای شاخص آن
نگارنده با استفاده از آیات و روایات و رابطهی منطقی که عقل بین واژههای مربوط به حجاب (حیاء، عفاف، صیانت نفس و ...) هرم فرضی با عنوان «هرم عفاف» را طراحی نموده است و معتقد است که با هندسینمودن و عملیاتیکردن مفاهیم عقلانی، تفهیم و درک آنها آسانتر میگردد و رابطهها به طور عینی و ملموس مشخص میشود.
فصل ششم: پوشش، شاخصهها، ابعاد و احکام
در این فصل به طبقهبندی احکام مربوط به حجاب و بیان شاخصههای پوشش اسلامی بسنده شده است که عبارت است از: احکام حجاب و پوشش ظاهری (پوشش چهره و دستها، لنز آرایش و ساعت زنانه، جراحی بینی، تتوی ابرو، برداشتن ابرو، ناخن بلند و آراسته)، احکام حجاب حجمی (عدم پوشش لباس تحریکآمیز). شاخصهی دیگر که در اکثر فتوای فقهاء دیده میشود، خودداری از جلب نظر نامحرم و به عبارتی حجاب قلبی و معنوی است. این شاخصه هم ناظر به نیت و قصد مکلف است و هم به تأثیر عمل و یا حداقل، احتمالات برای تأثیر عمل در جامعه نظر دارد.
جمعبندی
در یک کلام، حجاب و پوشیدگی، یک حکم تحمیلی و مشقتزا نیست بلکه طرحی است عمیق و عالمانه جهت پیشگیری از بیماریهای جسمی و روحی فرد تا زنان و مردان در معرض تحریک مستمر و بیمارگونه قرار نگیرند و فرصت شکوفایی استعدادها و قابلیتها در جامعه فراهم شود.
منبع
مؤلف: ناهید طیبی، عطر عفاف (نگرشی نو بر عفاف و حجاب)، انتشارات جامعهالزهرا (سلامالله علیها)، چاپ سوم (فروردین1390).