کارکرد خانواده
نهاد خانواده و کارکردهاى آن از دیرباز از سوى ادیان، مکاتب و فرهنگهاى مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. این نهاد تأثیرگذار در اسلام نیز از جایگاه والایى برخوردار بوده و به آن توجه ویژهاى شده است. هدف این نوشتار، که رویکرد اسلام به خانواده و چهار کارکرد مهم آن را مورد بررسى قرار مىدهد، دستیابى به نگرش اسلام به خانواده و کارکردهاى آن است. از این رو، این مقاله با رویکرد نظرى و تحلیلى، نگاهى گذرا به جایگاه نهاد خانواده در اسلام دارد و پس از آن، ضمن برشمردن کارکردهاى مهم خانواده، به تبیین رویکرد اسلام در این خصوص پرداخته است. نویسنده با روش اسنادى و با مراجعه به متون اصلى آموزههاى اسلام، مسئله را تبیین نموده است.
اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده
مسئله ازدواج انسانها سابقهاى به بلنداى حضور اولین انسانها در روى زمین دارد. اسلام نیز براى خانواده ارزش فراوانى قایل است و در سورههاى متعدد قرآن کریم از آن سخن به میان آورده است. در اسلام، خانواده یکى از نهادهاى زیربنایى بنیاد هستى و از ساختارهاى اصلى جامعه اسلامى به شمار مىآید که همگام با دیگر ساختارهاى جامعه در راه تحقق اهداف انسان، به عنوان خلیفه و جانشین خداوند، گام برمى دارد. از دیدگاه آموزههاى دینى، خانواده سنگ بناى جامعه است که فرد را به جامعه، و نسلها را به یکدیگر مرتبط مىسازد و گروههاى اجتماعى گوناگون را به هم پیوند مىدهد.
اسلام به صراحت دستور مىدهد که افراد مجرّد را به تشکیل خانواده وا دارید و در این راه از فقر و ندارى هراس نداشته باشید که خداوند بى نیازتان خواهد کرد، و ازدواج را جزء حقوق فرزندان بر پدر و مادر مىداند. از یک سو، جامعه اسلامى و همه مسلمانان را تشویق مىکند که در امر تشکیل خانواده به جوانان کمک کنند. از سوى دیگر، با هشدار نسبت به بىتوجهى به تشکیل خانواده، آسیبهاى بىتوجهى به ازدواج را مورد توجه قرار مىدهد. با توجه به تأکید اسلام بر تشکیل خانواده، این نوشتار بر آن است رویکرد اسلام به کارکردهاى خانواده را مورد بررسى قرار دهد. از اینرو، سؤال اساسى این است: نوع نگاه اسلام به کارکردهاى خانواده چگونه است و در این خصوص چه توصیههایى را براى کارآمدى بیشتر خانواده ارائه مىدهد؟
کارکردهاى خانواده
جامعهشناسان، شش کارکرد اساسى را براى خانواده برشمردهاند که عبارتند از: تولیدمثل، تأمین پایگاه اجتماعى، تنظیم رفتار جنسى، حمایت و مراقبت، عاطفه و همراهى، و جامعهپذیرى. در این نوشتار، با توجه به رویکرد اسلام، چهار کارکرد اخیر را مورد بررسى قرار مىدهد.
تنظیم رفتار جنسى
یکى از کارکردهاى مهم خانواده، کارکرد تنظیم روابط جنسى است. اساساً یکى از هدفهاى ازدواج و تشکیل خانواده، تأمین نیازهاى جنسىِ زن و مرد است. بىشک، بدون جذب و انجذاب جنسى و روابط جنسى مطلوب، زندگى زناشویى با سعادت و شیرینى همراه نخواهد بود. در این جا به دیدگاه اسلام در این باره میپردازد. و این مباحث را مطرح میکند؛
- غریزه جنسی در اسلام: که در این مبحث غریزه جنسی را بر اساس آیات و روایات تبیین و شرح میدهد. آیات و روایات بسیارى که در این زمینه وجود دارند، با نفى این اندیشه که ازدواج و ارضاى نیاز جنسى کارى پلید، زشت، شیطانى و داراى ارزش منفى است، تأکید دارند که اینگونه اندیشهها در قاموس اسلام جایگاهى ندارند. پس از نگاه اسلام غریزه جنسى یک امر طبیعى و فطرى است و چیزى که نظام تکوینى و طبیعى در انسان قرار داده نمىتواند داراى ارزش منفى باشد؛ زیرا این امر سبب ساز تناقض میان تکوین و تشریع و ناهماهنگى بین نظام هستى و نظام اخلاقى خواهد بود.
- روابط جنسى در چارچوب خانواده: در نگاه اسلام، رفتارهاى جنسى انسان، قانونمند است و از قواعد رفتارى خاصى پیروى مىکند؛ زیرا در رفتارهاى جنسى هدف آن است که هم نیازهاى فطرى انسان پاسخ گفته شود و هم این رفتار متناسب شأن انسانیت باشد تا زمینه تعالى و رشد معنوى انسان فراهم گردد. اسلام براى فرایند محدودسازى رفتارهاى جنسى در چارچوب خانواده براى مردان و زنان جامعه اسلامى بیان مىکند این است که محیط خانوادگى خود را به گونهاى بسازند تا آمادگى کامل براى کامیابى همسران از یکدیگر را داشته باشد.
- اسلام و تمایلات جنسى زنان: اسلام اصل تمایل جنسى زنان را همچون مردان مىپذیرد و آن را نیاز زن مىداند. از نگاه اسلام، زن در انسانیت هیچ تفاوتى با مرد ندارد و به مقتضاى انسان بودن، اصل نیازهاى طبیعى در او هیچ تفاوتى با نیازهاى مرد ندارد. همانگونه که همه انسانها ـ چه زن و چه مرد ـ به تغذیه نیاز دارند که باید برآورده شود، غریزه جنسى نیز نیازى است براى آسودن تن و حاجتى است براى ادامه حیات، و از این حیث میان زن و مرد هیچ تفاوتى وجود ندارد.
حمایت و مراقبت
زندگى خانوادگى، نوعى زندگى اجتماعى است که بر پایه تعاون و همبستگى و همکارى اعضا سامان مىیابد. همانگونه که در زندگى اجتماعى، انسانها بدون یارى همدیگر نمىتوانند نیازهاى زیستى و روانى خود را برآورده سازند، در زندگى خانوادگى نیاز اعضا براى برآورده شدن نیازهایشان به یارى یکدیگر نیازمندند. وجود کودکان و خردسالانى که توانایى برآوردن نیازهاى اولیه و مراقبت از خود را ندارند و نیز حضور سالمندان یا بیمارانى که از رفع نیاز خویش عاجزند، ضرورت کارکرد مراقبتى و حمایتى خانواده را روشن مىکند. در دیدگاه اسلام، همه انسانها در مراقبت و حمایت از یکدیگر مسئولیت دارند و این تکلیفى است که بر عهده همه اعضاى جامعه اسلامى نهاده شده است. و از کارکرد مراقبتى و حمایتى خانواده، به «حضانت» تعبیر شده است. تعبیر حضانت، هم حمایتها و مراقبتهاى زیستى و هم جنبههاى روانى و معنوى مراقبت و حمایت را شامل مىگردد. وظایف والدین و جنبههای مختلف حمایت و مراقبت:
- مراقبت و حمایت اقتصادی و معیشتی
- مراقبتها و حمایتهای روانی و عاطفی
- مراقبتهای حمایتی دینی
اسلام و نقش مراقبتى مادران: اسلام، مادران را رکن مهم تربیت و پرورش کودکان مىداند. نظر به اهمیتى که مادر خوب در تکوین شخصیتِ کودک و پرورش همهجانبه او و در نتیجه، بهسازى جامعه دارد، در اسلام، جوانان به دقت در انتخاب همسر (یعنى مادر فرداى جامعه) سفارش شدهاند. اسلام توصیه مىکند که در انتخاب همسر، ویژگىهایى همچون عفت، اصالت خانوادگى، تقوا و ایمان همسر از اولویتى مهم برخوردارند. مىتوان گفت: نگاه اسلام به مادرى دو بعد دارد: بُعد تکلیفى و بعد حقوقى. و نسبت به حقوق و احترام به مادر در مقاله توضیح داده شده است.
عاطفه و همراهى
یکى دیگر از کارکردهاى مهم نهاد خانواده، عاطفه و همراهى است. نیازهاى عاطفى را مىتوان یکى از ضرورىترین نیازهایى دانست که از آغاز حیات تا انجام زندگى بشر، با انسان همراه است. بىشک، هیچ انسانى را نمىتوان یافت که از محبت گریزان باشد و از مهر و محبت دیگران خود را بىنیاز بداند. اسلام با درک واقعیتهاى زندگى انسان و توجه به نیازهاى روانى او، بر جریان کارکرد عاطفه و همراهى در خانواده تأکید کرده است. در نگاه اسلام، اساس زندگى خانوادگى بر عاطفه و محبت بنا شده است. قرآن کریم رابطه زن و شوهرى و تشکیل خانواده را مایه سکون و آرامش زن و مرد دانسته و آن را نشانهاى از عظمت و قدرت خداوند برمىشمرد.اسلام بنیان خانواده را بر دو رکن اساسى مودّت و رحمت مىداند.
اسلام و کار خانگى: در رویکرد اسلامى، زن و مرد یار و یاور همدیگر در خانواده هستند. این دو با تشکیل خانواده مىخواهند در کنار هم به تعالى روحى و سعادت دنیوى و اخروى دست یابند. از اینرو، خانواده براى آنان میدان رقابت و برترىجویى نیست، بلکه زمینهاى براى تعاون و همکارى و همبستگى براى تعالى روح و شکوفایى استعدادهاى انسانى است. در نظام خانواده دوگونه عملکرد متفاوت را مىتوان شناسایى کرد: نخست، کارهایى که با صعوبت، خشونت، غلظت و سختى همراه است، و دوم، کارهایى که با لطافت، عطوفت و مهر قرین هستند. براى اینکه نظام خانواده بتواند شکل گیرد و تعادل خود را حفظ کند به تقسیم کار نیاز دارد. نویسنده بیان میکند که اسلام انجام کارِ خانه را هرگز به زن تحمیل نکرده است، اما از آنرو که براى ایجاد تعادل در نهاد خانواده، تقسیم کار را ضرورتى انکارناپذیر مىداند و در این میان، مردان را به انجام کارهاى سخت بیرون از خانه را مکلّف کرده است و زنان نیز زمان بیشترى را در خانه مىگذرانند، با توصیههاى اخلاقى از زنان مىخواهد که به سر و سامان دادن به امور خانه همت گمارند.
کارکرد جامعه پذیرى
جامعهپذیرى فرایندى است که از طریق آن، افراد نگرشها، ارزشها، و کنشهاى مورد پذیرش جامعه خود را فرامىگیرند. خانواده یکى از عوامل مهم جامعه پذیر کردن افراد جامعه است. همه مکاتب و ادیان درباره جامعهپذیرى، به خانواده ها توصیههایى کردهاند. در این میان، تأکید اسلام بر فرایند جامعه پذیرى و نقش آن در شکل دهى به شخصیت انسانها، برجستگى بیشترى دارد. اسلام با دقتى ویژه درباره مسائل جزئى جامعهپذیرى و آموزش و پرورش، اظهار نظر کرده است.
جامعهپذیرى نقشهاى جنسیتى از دیدگاه اسلام: اصول کلى نظام اجتماعى اسلام و از جمله برابرى جنسى، از یکسو، بر مبادى وجودشناختى طبیعى و از سوى دیگر، در راستاى تحقق اهداف غایى به ویژه سعادت دنیوى و اخروى انسانها بنا شده است. از اینرو، الگوى برابرى جنسى در اسلام ضمن آنکه تحت تأثیر تفاوتهاى جنسى طبیعى قرار دارد، به وسیله اهداف غایى اسلام نیز جرح و تعدیل مىشود؛ یعنى آنجا که مساوات و تشابه کامل جنسى با مصالح عام مطلوب اسلام ناسازگار بوده، مورد تأیید اسلام قرار نگرفته است.
کلیدواژه
اسلام، خانواده، كاركرد، جامعهپذیرى، تنظیم روابط جنسى، عاطفه و همراهى، حمایت و مراقبت.