ضرورت تعدد زوجات

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

یک سوالی که معمولا برای مخاطبان بحث تعدد زوجات پیش می‌آید این است که "تعدد زوجات در جامعه چه ضرورتی دارد؟" در این مقاله به برخی از جوامع این مساله پرداخته‌ایم.

یکی از علت‌های تشریع و تجویز تعدد زوجات نسبتِ میزان مردان و زنان در جامعه است. به علت‌های مختلف ترکیب جنسیتی جامعه طوری شکل می‌گیرد که در هر دوره‌ای از زمان، تعدادی از زنان جامعه بدون همسر می‌مانند. از آن جا که نمی‌توان این عده از افراد را نادیده گرفت لذا بحث تعدد زوجات پیش می‌آید. در ادامۀ مقاله ترکیب جنسیتی جامعه را بررسی می‌کنیم.

ترکیب جنسیتی جامعه

تعداد دختران بالای سی سال سه برابر پسران

براساس مصاحبه دکتر علی‌اکبر محزون، مدیر کل وقت دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال، «در سال 94 یک میلیون و 300 هزار نفر جوان در کشور در معرض تجرد قطعی، یعنی رسیدن به 49 سالگی هستند. بر اساس این آمار تعداد دخترانی که 30 تا 49 سال دارند و تاکنون ازدواج نکرده‌اند، حدود 98 هزار نفر است و تعداد پسران ازدواج نکرده که 35 تا 49 سال دارند و می‌توانند با آنان ازدواج کنند، تنها 320 هزار نفر است». [۱]

بر اساس این گزارش تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده بالای 30 سال و قبل از تجرد قطعی سه برابر مردان و حدود 660 هزار نفر است. متأسفانه باید گفت گذشت زمان بر گستره این معضل می‌افزاید. شاهد آن که خانم دکتر آیت‌اللهی، عضو کمیسیون خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو که در اسفند سال 96 صورت گرفت، آمار دختران مجرد مذکور را تا پایان این سال بالغ بر یک میلیون و 289 هزار نفر اعلام کرد. [۲]

آمار منتشر شده در سال 1375، مازاد زنان 15 تا 29 ساله از مردان 20 تا 34 ساله را حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر اعلام کرده است و افزون بر این، تغییر نسبت‌های جنسی ازدواج نکرده‌ها در ایران، دشواری‌های مسیر بیشتر دختران را برای ازدواج نشان می‌دهد. [۳] این آمار نشان می‌دهد تعداد دختران آماده به ازدواج از پسران بیشتر است و پیش‌بینی آمارهای منتشر شده از سال‌های زودتر ممکن و نشان‌دهنده وقوع حتمی این بحران بوده است، اما با تأسف مسئولان وقت اعم از تصمیم‌سازان، تصمیم‌گیران، مجریان و ناظران مسایل جمعیت شناختی و فرهنگی که باید به این مسئله توجه می‌کردند و برای حل آن برنامه‌ریزی می‌کردند، آگاهانه یا ناآگاهانه از آن غفلت کرده‌اند و باید در پیشگاه خدا و ملت پاسخ‌گو باشند.

در اثبات مدعای فزونی زنان و دختران مجرد نسبت به مردان، بررسی آمارهای ذیل بر اساس فایل اکسل تفصیلی وضع زناشویی سرشماری سال 95 مرکز آمار ایران [۴] قابل توجه است: نسبت تمام زنان مجرد موجود (جمع مجرد با سابقه ازدواج و مجرد هرگز ازدواج نکرده) در هر گروه سنی، بر جمعیت تمام مردان مجرد موجود (جمع مجرد با سابقه ازدواج و مجرد هرگز ازدواج نکرده) در گروه سنی بزرگترشان [۵] به ترتیب زیر است:

1. زنان مجرد 25 تا 29 ساله، یعنی متولد 66 الی 70 (به تعداد 1055478 نفر) نسبتشان «09‚1 برابر» مردان مجرد 30 تا 34 ساله، یعنی متولدین 61 الی 65 (به تعداد 966701 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد 88 هزار و 777 نفر مازاد بر مردانِ مجردند.

2. زنان مجرد 30 تا 34 ساله، یعنی متولدین 61 الی 65 (به تعداد 806901 نفر) نسبتشان «01‚2 برابر» مردان مجرد 35 تا 39 ساله، یعنی متولدین 56 الی 60 (به تعداد 402139 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد 404 هزار و 762 نفر مازاد بر مردانِ مجردند.

3. زنان مجرد 35 تا 39 ساله، یعنی متولدین 56 الی 61 (به تعداد 539161 نفر) نسبتشان «88‚2 برابر» مردان مجرد 40 تا 44 ساله، یعنی متولدین 51 الی 55 (به تعداد 187006 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد 352 هزار و 155 نفر مازاد بر مردانِ مجردند.

4. زنان مجرد 40 تا 44 ساله، یعنی متولدین 51 الی 55 (به تعداد 360607 نفر) نسبتشان «3 برابر» مردان مجرد 45 تا 49 ساله، یعنی متولدین 46 الی 50 (به تعداد 120343 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد 240 هزار و 264 نفر مازاد بر مردانِ مجردند.

5. زنان مجرد 45 تا 49 ساله، یعنی متولدین 46 الی 50 (به تعداد 316845 نفر) نسبتشان «93‚3 برابر» مردان مجرد 50 تا 54 ساله، یعنی متولدین 41 الی 45 (به تعداد 80546 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد 236 هزار و 299 نفر مازاد بر مردانِ مجردند.

6. نتیجه (جمع موارد فوق): زنان مجرد 25 تا 49 ساله، یعنی متولدین 46 الی 70 (به تعداد 3078992 نفر) نسبتشان «75‚1 برابر» مردان مجرد 30 تا 54 ساله، یعنی متولدین 41 الی 65 (به تعداد 1756735 نفر) است؛ یعنی زنان مجرد یک میلیون و 322 هزار و 257 نفر مازاد بر مردانِ مجردند!

البته این تعداد مازاد، به شرطی است که تمام مردان بازه‌های سنی مذکور با این زنان بیشتر بالای 30 سال ازدواج نمایند. همچنین از زاویه‌ای دیگر، تمام زنان مجرد (بی‌سابقه ازدواج و با سابقه ازدواج) متولد قبل 1365 (یعنی 30 سال به بالا در آمار سال 1395) به تعداد 4 میلیون و 376 هزار نفر، حدوداً چهار برابر (75‚3 برابر) تعداد مردان (بی‌سابقه ازدواج و با سابقه ازدواج) قبل 1360 به تعداد یک میلیون و 171 هزار نفر (طبق فاصله سنی متعارف ازدواج) هستند.

حتی به فرض همسن‌گزینی مردان (که در این سنین خیلی کم اتفاق می‌افتد)، باز هم تعداد مردان مجرد قبل 1365 ، 2 میلیون و 137 هزار است و باز زنان مجرد دو برابر مردان مجرد هستند. حتی با حذف آمار زنان مجرد متولد قبل 1351، باز هم آمار تعداد زنان مجرد متولد از 1351 تا 1365 (30 ساله تا 44 ساله) به تعداد یک میلیون و 706 هزار نفر، حدوداً دو و نیم برابر (41‚2 برابر) مردان مجرد مناسب خودشان هستند، که مردان مجرد در بازه 35 ساله تا 49 ساله به تعداد 709 هزار نفر هستند، که زنان یک میلیون نفر بیشترند!

به نظر می‌رسد برای اثبات بحران گفته شده، ذکر این آمار برای هر اهل انصافی کافیست؛ ولی مسئولانی که اکنون باید پاسخ‌گوی عملکرد خود باشند، با شعبده‌بازی با آمار، دست به غیب کردن بخش عمده‌ای از مظلومانِ خاموش این جامعه می‌زنند! جابه‌جایی دهک‌های سنی، جمع و تفریق آمار کل مردان و زنان ایران، شروع سن ازدواج دختران و پسران از 20 و حتی 16 سال ،[۶] همه و همه حاکی از تردستی ایشان برای پاک کردن صورت مسئله است. در حالی که آمار تفکیکی که در مستندات و مصاحبه مدیران منصف مرکز آمار آمده است، نشان می‌دهد فاجعه فزونی دختران و زنان مطلقه و بیوه مربوط به دهک‌های بالای سی سال است که در اصل کمتر مورد انتخاب ازدواج اول واقع می‌شوند، ولی خانم مولاوردی، معاونت سابق زنان ریاست جمهوری، با نوشتن یادداشتی بیان کرد اگر سن مردان و زنان ایران را از ده سال حساب کنیم تعداد مردان حدود 500 هزار نفر هم بیشتر خواهد بود! طنز این بیان آنجا روشن می‌شود که همین جریان، ازدواج جوانان زیر 18 سال کشور را کودک‌آزاری می‌دانند و به‌دنبال ممنوعیت قانونی آن بوده‌اند! اما اکنون برای پاک کردن صورت مسئله بحران دختران و پنهان کردن چالش ایجاد شده توسط خودشان، از آمار پسران بالای ده سال برای پنهان کردن نیاز به ازدواج زنان بالای سی سال سخن می‌رانند!

تعداد دختران دهه 60 بیشتر از پسران دهه 50

استدلال دیگر آن است که به صورت طبیعی در جامعه‌ای که نرخ جمعیت آن رو به رشد است و مردان نیز همسران خود را از طبقه‌ای انتخاب می‌کنند که با آن‌ها فاصله سنی کمتری دارند، به صورت منطقی تعداد دختران متولد شده در هر دهک سنی بیشتر از پسران متولد شده دهک قبلی خواهد بود. با این نگاه دختران دهه 60 ـ که دهه رشد جمعیت در کشور بوده است ـ بنا بر عرف مورد خواستگاری پسران دهه 50 بوده‌اند و طبیعی است که تعداد پسران تولدیافته دهه 50 از تعداد دختران دهه 60 کمترند.

منکران وجود چنین بحرانی در دهه چهل نیز چنین مغالطاتی در آمارها داشتند، از این‌رو استاد مرتضی مطهری پاسخ همین دست مغالطات آماری را در مقالات مذکور در کتاب نظام حقوق زن در اسلام این‌گونه آورده است: «باید به این نکته توجه داشته باشیم که برای مدعای ما کافی نیست که بدانیم مجموع عدد اناث آنها چقدر است. آنچه مفید و لازم است این است که بدانیم نسبت مردان و زنان آماده به ازدواج چه نسبت است. اغلب نسبت مردان و زنان آماده به ازدواج با نسبت مجموع جنس ذکور و جنس اناث متفاوت است و این دو علت دارد: یکی اینکه دوره بلوغ دختران قبل از دوره بلوغ پسران است. به همین جهت معمولاً در قوانین جهان سن قانونی دختران از سن قانونی پسران پایین‌تر است و عملاً در همه جهان اکثریت قریب به اتفاق ازدواجها میان مردان و زنانی صورت می‌گیرد که مردان به‌طور متوسط پنج سال از زنان بزرگترند. علت دیگر که علت اساسی است و مهم تر است این است که با اینکه موالید دختر از موالید پسر بیشتر نیست و گهگاه در بعضی کشورها موالید پسر بیشتر است، همواره به واسطه اینکه تلفات جنس ذکور از تلفات جنس اناث بیشتر است، در سنین ازدواج توازن به هم می‌خورد؛ گاهی به صورت فاحشی تفاوت پیدا می‌شود و عدد زنان آماده ازدواج بر عدد مردان آماده ازدواج به مقیاس وسیعی فزونی می‌گیرد و لهذا ممکن است مجموع عدد جنس ذکور یک کشور با عدد جنس اناث آن مساوی یا از آن بیشتر باشد، اما در طبقه آماده به ازدواج یعنی طبقه‌ای که به سن قانونی ازدواج رسیده‌اند کار برعکس بوده باشد».[۷]

آمار زنان بیوه و مطلقه

بیش از سه میلیون زن سرپرست خانواده مجردند. در صفحه 44 کتاب «طلاق در ایران 1396» مربوط به سازمان ثبت احوال [۸] که با مراجعه به سایت مرکز ملی آمار می‌توان مشاهده نمود، آمده است: «جمعیت بدون همسر {به دلیل طلاق و به دلیل وفات همسر} در سرشماری سال 1395، برابر به سه میلیون و 839 هزار و 884 نفر بوده است. سهم زنان از این تعداد 81 درصد (شامل بی‌همسر در اثر فوت همسر 62 درصد و مطلقه 19 درصد) {یعنی معادل 3 میلیون و 110 هزار نفر بدون همسر با سابقه ازدواج} و سهم مردان از این تعداد 19 درصد (شامل 10 درصد مطلقه و 9 درصد بدون همسر در اثر فوت همسر) است {یعنی معادل 729 هزار نفر مرد بدون همسر با سابقه ازدواج}.» در مجموع، یعنی زنان بیش از چهار برابرند. نتیجه که توسط آن سازمان منتشر شده آن است که نسبت 81 درصد زنان مجرد بدون همسر، بر 19 درصد مردان مجرد بدون همسر (263157‚4 = 19 ÷ 81) 26‚4 برابر است.

مردان قربانی بیش از 27 درصد تصادفات جاده ای

بنا به آمار نیروی انتظامی و وزارت بهداشت و درمان، 59 درصد از مرگ و میرهای ترافیکی در گروه سنی 44 ـ 15 سال اتفاق افتاده است و از آنجا که مردان بیشتر سفر می‌کنند و همچنین اغلب رانندگان و سرنشینان صندلی جلو مردان هستند، بیش از 77 درصد کل مرگ و میرهای ترافیکی به مردان تعلق دارد! بر اساس این گزارش، مرگ و میر در مردان جوان زیر 25 سال، سه برابر زنان همین گروه سنی است. متأسفانه باید گفت تا قبل از سال 1384 سالیانه حدود 30 هزار نفر و در سال‌های اخیر حدود 20 هزار نفر کشته در تصادفات جاده‌ای داریم. به عبارت دیگر در جاده‌های کشور ما در هر ده سال، معادل 8 سال جنگ تحمیلی انسان کشته می‌شود که اغلب ایشان نیز مردان هستند و این مهم بر عدم تعادل جمعیتی دو گروه زنان و مردان افزوده است.

مردان زندانی، مهاجر، معتاد بر بحران افزوده

نکته مهم آن که اختلاف جمعیت زنان و مردان نیازمند به ازدواج در کشور، با این فرض است که همه مردانی که در آمار به عنوان طرف ازدواج زنان قلمداد می‌شوند، مردانی هستند که تنها دارای شاخصه حیات هستند و الا حذف آمار افرادی که به علت ضایعه تصادفات و حوادث کار مانند قطع نخاع امکان ازدواج ندارند و همچنین تعداد زندانیان، معتادان، مهاجران و افرادی که به هر دلیلی زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده نمی‌روند، و یا کسی مایل به ازدواج با آنان نیست. بنابراین آمار معتادان، آنها که بیماری صعب العلاج دارند، بیکاران و ... نیز باید در نظر گرفته شود، همه و همه بر این شکاف جمعیتی می‌افزاید.

بررسی همه این موارد خارج از اختصار است و ما در ذکر آمار فوق فقط به‌دنبال اثبات وجود این تفاوت جمعیتی بوده‌ایم.

متأسفانه معضل زنان و دختران مجرد نه‌تنها خاص مناطق جنوب کشور نیست؛ بلکه طبق آمار منطقه‌ای مانند سیستان بلوچستان دارای کمترین زن مجرد و مناطقی مانند استان سمنان و ایلام دارای بیشترین زنان و دختران مجرد می‌باشد. به هر حال از جمع‌بندی آمار این نتیجه به دست می‌آید که بحران تجرد، مشکلی سراسری در ایران است به‌گونه‌ای که اگر تمامی مردان مجرد کشور تنها یک همسر برگزینند جمعیتی بیش از سه میلیون نفر از زنان و دختران جامعه بدون همسر خواهند ماند. اگرچه برخی نهادها و سازمان‌هایی که با تغافل از دیدن آمار و دستکاری در قوانین خانواده و ازدواج مسبب این بحران شده‌اند و همچنین زنان فمنیستی که در این نهادها ریشه کرده یا با ظاهری متدین، تریبونی در دست دارند، سعی می‌کنند با بازی با آمار، جابه‌جایی دهک‌های سنی، تجمیع و تفریق‌های کلی و تغییر مرزهای سنی ازدواج، مشکل را پنهان می‌کنند و با حذف صورت مسئله وضع موجود را که خود به وجود آورده‌اند، عادی نشان دهند؛ اما نه تنها آمارهای تخصصی به وضوح نشان‌دهنده این معضل است، بلکه هر فرد حقیقت‌بین و دلسوزی که اندکی انصاف دارد و ورای نگاه سازمانی و حصارهایی که محافظان ایجاد می‌کنند با جامعه ارتباطی داشته باشد، می‌تواند مصادیق آن را در اقوام، همسایگان و همکاران مشاهده کند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. .‌httos:// www.sabteahval.ir/avej/default.aspx.
  2. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، گفتگوی ویژه خبری ساعت 22:30، شبکه 2 سیما، مورخ 17 اسفند ماه سال 1396.
  3. سالاری‌فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، قم: انتشارات سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال 1384، ص171
  4. https://www.amar.org.ir/portals/./census/1395/results/tables/zanashui/tafsili/kol/1_zanashui_
  5. دقت شود که سن‌ها بر اساس سن افراد به هنگام سرشماری در سال 95 است، که ارقام ارائه شده مربوط به «فایل اکسل تفصیلی وضع زناشویی مرکز آمار ایران در سرشماری سال 95» می‌باشد. برای نمونه در سرشماری سال 95، وقتی می‌گوید فرد 25 ساله یعنی متولد 70 است و وقتی می‌گوید فرد 29 ساله یعنی متولد 66 است.
  6. مصاحبه خانم علاسوند با نشریه افق حوزه در نیمه دوم 1398 که برای پنهان کردن بحران تجرد دختران صورت گرفت!
  7. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، 1385، ص 327.
  8. . http://www.sabteahval.ir/Upload/Modules/Contents/asset99/talagh.96.pdf.

منابع

  • سالاری‌فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، قم: انتشارات سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال 1384
  • مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، 1385