وضعیت تعدد زوجات در مسیحیت
این مقاله در صدد پاسخ به مشابهات دینی با رویکرد دینی بر اساس علوم نقلی است .
جوانب مختلف موضوع در دیگر علوم نقلی و علوم عقلی |
از مسائلی که برای مخالفت با تعدد زوجات مطرح میشود این است که ادعا میکنند این موضوع در مسیحیت نبوده و اسلام آن را باب کرده است. در این مقاله به بررسی وضعیت تعدد زوجات در مسیحیت میپردازیم.
رواج چندهمسری در مسیحیت
چند همسری در کتب مقدس
مطلب نخست این که قبل از هر چیز باید متذکر شد که هیچ روایت مبتنی بر کتاب مقدس از مسیح در دست نیست که چندهمسری را منع کرده باشد، و مسیحیان اولیه با تبعیت از سنت یهودی، چند زنه بودند.[۱] برخی از آباء کلیسا ربیهای یهودی را به شهوترانی متهم میکردند، با این حال حتی یک شورای کلیسا در قرون اولیه نیست که چند همسری را مورد مخالفت قرار داده باشد و هیچ مانعی نیز بر سر عمل چند همسری قرار داده نمیشد. در وافع سنت آگوستین آشکارا تصریح کرد که چندهمسری را محکوم نمیکند. لوتر، بنا به اقتضاء، در باب چندهمسری با تسامح قابل ملاحظهای سخن گفت و مشهور است که وضعیت دو زنیِ فیلیپ اهل هسه را تایید کرد. در سال 1531، آناباپستیتها آشکارا موعظه میکردند که مسیحی واقعی باید چندین همسر داشته باشد. حتی در سال 1650 زمانی بود که برخی از رهبران مسیحی رای دادند که هر مردی باید مجاز باشد تا با دو زن ازدواج کند. نیز ثبت است که اصلاحطلبان آلمانی در زمانی دیر تر یعنی در قرن شانزدهم، صحت ازدواج دوم و سوم همزمان با ازدواج اول را مورد پذیزش قرار دادند.... .[۲] در حقیقت تنها پس از اینکه مسیحیت مطابق با اصول پولس قدیس مورد تجدید نظر قرار گرفت، مفاهیم تک همسری به حکمت مسیحی معرفی شد تا مسیحیت، موافق با فرهنگ یونانی- رومی افتد. یونان و رم شکلی نهادینه شده از تک همسری را در جوامعی که اکثر جمعیتشان بردگانی بودند که ممکن بود بطور آزاد مورد استفاده واقع شوند، راه انداخته بودند. بنابراین آنچه که به لحاظ نظری تک همسری عنوان گرفته بود، در حقیقت چندهمسری غیر محدود بود.
ترک لذت نفس بعنوان سبکی از زندگی
ثانیا
با رونق گرفتن رهبانیت فلسفهای مطرح گردید که هرگونه لذتی را که انگیزش جنسی داشت، با ظن و تردید و انزجار نگاه میکرد. برای آنان که رهبانیت یا ترک لذت نفس را به عنوان شیوه زندگی شان انتخاب میکردند، بزرگترین معضل، امیال جنسی شان بود. نوشتههای راهبان اولیه مملو از توصیفات خوابهایی است که در آن، زنان دلکش و فریبنده راهبان را آزار میدادهاند. گزارش شده که بسیاری از مقدسان مسیحی متقاعد شده بودند که به هنگام شب شیطانهای زن شهوتران و هرزه به نام ساکیوبی آنها را آزار دادهاند. این در حالی است که راهبهها و دیگر زنان مسیحی، از طرف دیگر، اظهار داشته اند که در شب هنگام، موجودات شهوت رانی به نام اینکیوبی را ملاقات کردهاند که با آنها تماس جنسی داشتهاند.[۳] زنان بخاطر فساد و بر اساس مفروض تسلیم شدن حوا به شیطان و سپس تشویق کردن آدم به خوردن از درخت ممنوعه، تحقیر و سرزنش میشدند. برخی از متفکران مسیحی گذشته، حتی درخت ممنوعه را به خود تماس جنسی تفسیر کردهاند. آنچه در پی م آید جملات تعدادی از قدیسان مسیحی درباره زنان است:
«زن دختر خطاست، نگهبان جهنم، دشمن صلح؛ که آدم، با او بهشت را از دست داد.» سنت جان داماسن «زن ابزاری است که شیطان از او بهره میگیرد تا روح ما را تصاحب کند.» سنت کیپریان «زن اسلحه شیطان است، صدای او صدای هیس هیس مار است.» سنت آنتونی «زن دارای سم افعی و بد ذاتی اژدهاست.» سنت گرگوری بزرگ
بنابراین تماس جنسی بعنوان انگیزشی جنسی نگریسته میشد که برای تولید مثل الزامی بود، اما بهئ خاطر لذت، منفور شمرده میشد. و شکل قابل قبول ازدواج به سادهترین روابط ممکن، یعنی تک همسری تنزل یافت.
تک همسری در حمایت از مردان است
ثالثاً
این سوالِ هوشمندانه باقی میماند که چرا یک جامعۀ مرد سالار در حالیکه تعداد زیادی از اعضای متاهلش شکلی از چند همسری را با پرداختن به روابط نامشروع یا موقت و گاه به گاهی به اجرا میگزارند، تا این حد باید مخالف با چندهمسری باشد. بعضی از مردان درحالیکه عدالت خود را اظهار میدارند، ادعا میکنند که تک همسری به خاطر آن وضع شده تا حقوق زنان را حفظ کند. اما اگر اینطور است، مرد غربی از چه زمانی راجع به حقوق زنان دل نگران شده است؟ جامعه غربی با اقدامات اجتماعی- اقتصادی که حقوق زنان را پایمال میکرد، به تدریج متورم شد و به قیام جنبشهای آزادی زنان در سالهای اخیر منجر شد؛ از زنان طرفدار حق رای و انتخاب زنان در ابتدای سده نوزدهم آغاز شد و به دوران امروز کشانده شد. واقعیت این است که تک همسری حق مردان را حفظ میکند تا بدون هیچ مسئولیتی هرزگی کنند، زیرا میزان خیانت در بین مردان معمولاً بسیار بیشتر از زنان است. دسترسی آسان و راحت به سقط جنین راه را برای ارتباط جنسی نامشروع باز کرد و زنان نیز خواستار آن شدند تا به این لذت بپیوندند. زن علیرغم گرایش طبیعی و عمومیاش به روابط معنادار و معقول، درگیر به اصطلاح انقلاب جنسی گردید. اما هنوز هم این زن است که از اثرات جانبی سقط جنین راحت، آسان و ضربه یا آسیب روحی آن به همان صورتی که در گذشته از ننگ به دنیا آوردن فرزند، خارج از روابط زناشویی رنج میبرد، آزار میبیند. در این اثناء مرد بیدغدغه به لذت خود ادامه میدهد.
حقیقت این است که جامعه مردسالار غربی، از جهت اینکه چندهمسری رسمی، مردان را به صداقت و درستی وا میدارد، شدیدا با آن مخالفت کرده است. چندهمسری رسمی، مردان را مجبور میکند تا برای برآورده شدن امیال چند همسری شان، مسئولیت اجتماعی- سیاسی بر عهده گیرند و زنان و فرزندان را از تجاوز روانی و فیزیکی محافظت میکند.
ممکن است برخی ادعا کنند که اگر ننگ نامشروع بودن را زائل کنیم، میتوان بدون توسل به رسمیت بخشیدنِ چند همسری، مشکل را برطرف نمود. اما هر فرزند میلی طبیعی دارد که والدین خود را بشناسد و انکار این حق بعدها در زندگی، غالباً معضلات روانشناختی شدیدی را به دنبال میآورد. در حقیقت زنان به علت حمایت اجتماعی- اقتصادی آشکاری که چند همسری فراهم میکند، با چند همسری رسمی از منفعتی قطعی برخوردار میشوند. بعلاوه زیادتر بودن زنان در جهان واقعیتی مسلم است. نرخ مرگ پسران به هنگام تولد بسیار بیشتر است و زنان درمجموع، حتی اگر از تعداد زیاد مردانی که روزانه در جنگهای اطراف و اکناف جهان میمیرند صرف نظر کنیم، بیش از مردان عمر میکنند.[۴]
بنابراین هرچند ممکن است این نسبت از کشور به کشوری تغییر کند، اما نتیجه باز همانست که تعداد زنان بیشتر از مردان است. این عدم توازن آشکار در غرب به علت افزایش وحشتناک همجنسگرایان در جامعه تشدید هم شده است. بنابراین تعداد زنان بیشتری وجود دارند که باید بر سرشماری از مردان که رو به تقلیل میروند، رقابت کنند. در نتیجه در جوامع تک همسری، همواره بخشی از زنان باقی میمانند که بر تامین نیازهای جنسی و روانشناختی خود از راههای مشروع قادر نخواهند بود. حضور این زنان در جامعۀ اهل تسامح، همچنین باعث شکست ناگهانی ساختار خانوادهی غربی میشود. ساختار قوی خانوادگی شرط مطلق برای یک جامعۀ قوی و سالم است. و تنها راه برای اینکه جامعهای بتواند قوی بماند و بتواند نیازهای اعضای مذکر و مونث خود را فراهم کند، شکل اسلامی ازدواج است که چند همسری بخشی از آن به شمار می رود.[۵]
جستارهای وابسته
- تعدد زوجات
- حکمت های تعدد زوجات
- ضرورت تعدد زوجات
- تعدد زوجات با نگاهی بر جمعیت
- پاسخ به شبهات تعدد زوجات با بیان علامه طباطبایی
- شبهات دکتر سها به تعدد زوجات
- ممنوعیت تعدد شوهر
پانویس
- ↑ تمامی قضات بایستی هرکدام چندین همسر میداشتند (قضات، 8:30، 10:45، 12:14). سلیمان پادشاه روایت است که هفتصد زن، ملکه و سیصد کنیز داشت (شاها، 9:16، 11:3، بنگرید به سلیمان 6:8). پسر سلیمان هجده همسر و شانزده کنیز داشت (قرنتیان2، 11:21). هر یک از 28 پسر روباهوم زنان زیادی داشتند (قرنتیان2، 11:21). حتی مردان عاقل و حکیم تلمود مورد توصیه قرار میگرفتند که هیچ مردی نباید بیش از چهار همسر -یعنی تعداد زنی که یعقوب داشت- اتخاذ کنند.
- ↑ Hammudah abd al-ati, The Family Structure in Islam, (American Trust Publication, 1997,P) ,1140
- ↑ The family Structure in Islam,p, 51.
- ↑ روسیه: 1، 46% جمعیت مرد و 9، 53% زن (سرشماری 1970)، انگلستان: مردان 55، 48% و زنان 45، 51% (سرشماری 1971)، ایالات متحده: مردان 8، 48% و زنان 2، 51% (سرشماری 1971)، برزیل: مردان 73، 49% و زنان 27، 50% (سرشماری 1970). بنگرید به: The New Encyclopedia Britanica, )USA; Encyciopedia Britanica Inc 15 edition, 1976( , vol. 17, pp. 34, 270, 244
- ↑ چند همسری اسلامی، دکتر ابو آمنه بلال فیلیپس و دکتر جمیله جونز، مترجم: دکتر سید حسین عظیمی دخت، ص 19- 24.
منابع
- چند همسری اسلامی، دکتر ابو آمنه بلال فیلیپس و دکتر جمیله جونز، مترجم: دکتر سید حسین عظیمی دخت